موضوع : پژوهش | مقاله

آزمایشگاه طبیعت، زندگی و آثار نیکلاس تینبرگن 1

روزنامه شرق، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۲ - ۱۴ شوال ۱۴۲۴ - ۸ دسامبر ۲۰۰۳

ترجمه: طاهره رنجبر: نیکلاس تینبرگن (N.Tinbergen) یکی از بنیانگذاران رفتار شناسی نوین است. شهرت او بیش از هر چیز به خاطر بررسی های آزمایشگاهی نبوغ آمیز و هوشمندانه ای است که بر روی مکانیسم های کنترل و کارکردهای رفتار حیوانات و به خصوص کاکایی ها انجام داده است. او به جای پرداختن به نظام های تبیینی کل نگر بر پایه آزمایشات نسبتاً غیر دقیق، درصدد یافتن راه حل های واضح و روشنی برای مسائل ساده و تعریف شده بود. حتی نحوه استفاده او از روش های مقایسه ای در هنگام کار بر روی کاکایی ها به خاطر دقت بسیارش موردی استثنایی است.
«طبیعی دان کنجکاو» (۱۹۵۸) کتابی است که تینبرگن در آن برخی از مهم ترین پژوهش های دوران دانشجویی اش را شرح می دهد. نیکلاس تینبرگن در پانزدهم آوریل سال ۱۹۰۷ در هیگ، هلند، در خانواده ای به دنیا آمد که اعضای آن به طرزی استثنایی با استعداد بودند. برادر بزرگ تر او، جان تینبرگن، در سال ۱۹۶۹ برنده جایزه نوبل اقتصاد شد و برادر کوچک ترش لوکاس، پیش از مرگ زودهنگامش پژوهش های زیست شناسی مهمی انجام داد. تینبرگن از همان دوران خردسالی علاقه بسیاری به تاریخ طبیعی از خود نشان داد و بعدها برای فراگیری زیست شناسی وارد دانشگاه لایدن شد. در دانشگاه نیز شور و اشتیاقش را به تاریخ طبیعی و به خصوص پرنده شناسی حفظ کرد و در تهیه کتابی به شکل مجموعه ای از تصاویر و مشاهدات بر روی پرندگان با عنوان «جزیره پرندگان» (۱۹۳۰) مشارکت داشت.
علاوه بر این در چندین رشته ورزشی نیز مهارت قابل توجهی از خود نشان داد و هاکی را درحد استانداردهای بین المللی بازی می کرد. او پژوهش های دوره فوق لیسانس را در لایدن آغاز کرد اما در همین هنگام فرصتی برای رفتن به یک سفر تحقیقاتی به گرینلند برایش فراهم شد که باعث وقفه کوتاهی در پژوهش هایش شد. از این رو با اینکه پایان نامه اش تنها ۳۲ صفحه بود از سوی استادان پذیرفته شد. او در گرینلند به بررسی دو گونه از پرندگان، فالاروپ  گردن سرخ (Phalaropus lobatus) و زرده پره برفی (Plectrophenax nivalis)، پرداخت و از این گذشته فرهنگ بومی مردمان اسکیمو نیز مورد توجه وی قرار گرفت تا جایی که کتابی درباره این سفر با عنوان «سرزمین اسکیموها» (۱۹۳۵) نوشت. سپس برای ادامه پژوهش های رفتار شناسی اش بار دیگر به لایدن بازگشت و مدت کوتاهی نیز به همکاری با کنراد لورنتس (K.Lorenz) پرداخت اما سیر صعودی رفتار شناسی به زودی به واسطه آغاز جنگ جهانی دوم متوقف شد. تینبرگن نیز از زمره دانشگاهیانی بود که به خاطر اعتراض به نحوه برخورد با یهودیان از سوی دولت  نازی دستگیر و زندانی شد و بیشتر دوران جنگ را در اسارت گذراند. پس از جنگ و رهایی از زندان  به ایالات متحده رفت و در آنجا واکنش های منفی به مکتب رفتار شناسی اروپایی او را متقاعد ساخت که پیوستن به جهان انگلیسی زبان ضروری است. او در ۱۹۴۹ توسط سر آلیستر هاردی (A.Hardy) به دانشگاه آکسفورد دعوت شد و تا هنگام باز نشستگی همان جا ماند. او سرانجام در ۱۹۷۳ به همراه کنراد لورنتس و کارل فون فریش (K.von Frisch) برنده جایزه نوبل شد.
تینبرگن در ۱۹۶۳ مقاله ای با عنوان «در باب اهداف و روش های رفتار شناسی» منتشر ساخت و در آن پرسش های مربوط به رفتارشناسی را به چهار گروه اصلی تقسیم کرد که به چهار سئوال تینبرگن معروف شده اند و عبارتند از پرسش از علت و سبب، تکوین و رشد، ارزش بقا و تکامل و این نوع برداشت از مضمون رفتارشناسی، ساختار اصلی اثر مشهورش «غریزه» (۱۹۵۱) را به وجود آورد. تینبرگن تاکید داشت که روش کار رفتارشناس دارای دو ویژگی است. نخست دوره ای از مشاهدات که طی آن موقعیت طبیعی و جنبه های رفتاری گونه مورد بررسی شناخته می شود و سپس انجام بررسی های آزمایشگاهی برای کشف علت، تکوین و ارزش بقای رفتار مورد نظر و کوشش برای بازسازی نحوه تکامل واحدهای ویژه رفتار. او به شدت بر اهمیت انجام مشاهدات رفتاری در محیط طبیعی تاکید داشت و همواره به کار روان شناسان مقایسه ای که رفتار را در محیط مصنوعی آزمایشگاه بررسی می کردند و تصور اندکی از نحوه عملکرد رفتار در زندگی جانور در محیط طبیعی داشتند، ایراد می گرفت. تینبرگن سهم بزرگی در تمامی جنبه های رفتارشناسی به استثنای بررسی آزمایشگاهی نحوه تکوین رفتار دارد و این تصور باز تاباننده ترجیح مادام العمر او به بررسی رفتار حیوانات در محیط طبیعی به جای اسارت است. او برخلاف کنراد لورنتس که همیشه تعداد زیادی جانور دست آموز خانگی داشت، از همان دوران کودکی یاد گرفته بود که حیوانات را تنها در محیط طبیعی خودشان مورد مشاهده قرار دهد. پژوهش های او تقریباً از ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ به بررسی علت رفتار و نیز مکانیسم هایی اختصاص داشت که جانداران از آنها در پیدا کردن راهشان در محیط اطراف لانه استفاده می کردند. این دلبستگی او نیز همانند استعدادش در خلق آزمایشات ساده و قانع کننده، به زودی در تحقیق دوره دکترایش پدیدار شد.

نظر شما