کنترل و بهره برداری
روزنامه شرق پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۲ - ۱۶ شوال ۱۴۲۴ - ۱۱ دسامبر ۲۰۰۳
میثم طاهری بن چناری: تهدید دولت سوریه از جانب بنیادگرایی اسلامی این روزها، خاورمیانه آبستن حوادث جدیدی است، لشکرکشی آمریکا به خاورمیانه و حمله به ۲ کشور افغانستان و عراق نشان از عزم جدی آمریکا برای تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه دارد. از جمله کشورهایی که آمریکا آن را کشور نامطلوب و حامی تروریسم معرفی کرده سوریه است که بنگاه های تبلیغاتی و رسانه ای آمریکا و غرب همواره از آن به عنوان یکی از اهداف مورد نظر آمریکا برای لشکر کشی نام می برند و برخی معتقدند که آمریکا می خواهد با حمله به سوریه که یکی از مهم ترین حامیان گروه های فلسطینی و لبنانی است به مسئله فلسطین و اسرائیل برای همیشه پایان دهد. سوریه همیشه به عنوان یکی از مهم ترین راه های ارسال کمک به گروه های فلسطینی و لبنانی مطرح بوده که با اشغال آن دیگر جایگزینی برای کمک به گروه های فلسطینی وجود نخواهد داشت و تصمیم اخیر کنگره آمریکا برای تحریم سوریه نشان دهنده عزم آمریکا برای برخورد با سوریه است.به علاوه، تهدیدات اسرائیل دشمن دیرینه سوریه نیز در چند ماه اخیر گسترش داشته است و حمله هوایی اسرائیل به حومه دمشق نیز پیام اخطاری به دولتمردان سوریه بود.
این وقایع هیات حاکمه سوریه را نگران و به خود مشغول کرده است و برای فرار از این بحران به گسترش رایزنی با کشورهای اروپایی و عرب و کشورهای خاورمیانه متوسل شده اند تا با کسب حمایت بین المللی از فشار آمریکا و اسرائیل بر خود بکاهند.اما آنچه که این روزها از نظرها پنهان مانده تحولات داخلی جامعه سوریه است که به سرعت در حال دگرگونی است. حوادث بعد از ۱۱ سپتامبر نه تنها بر دولتمردان سوریه تاثیر گذاشت، بلکه جامعه سوریه و مردمان آن را نیز متحول کرد.بعد از ۱۱ سپتامبر و شروع موج تبلیغات ضد اسلامی از طرف غرب و حمله آمریکا به ۲ کشور اسلامی افغانستان و عراق و تهدیدات آمریکا و اسرائیل علیه سوریه باعث رشد احساسات اسلام گرایانه در میان مردم سوریه همانند سایر مسلمانان خاورمیانه شده است.امروز مظاهر رشد اسلام گرایی در سوریه به وضوح به چشم می خورد. گسترش مردانی که با ریش بلند و پوشش اسلامی در مساجد و دانشگاه ها رفت و آمد می کنند و در فعالیت های مذهبی شرکت می کنند. گسترش گروه های اسلامگرای جدید در شهرهای مختلف سوریه و استقبال گسترده مردم از آنها همگی نشان دهنده تمایل مردم سوریه به نوعی اسلام است که در واقع واکنشی است نسبت به حوادث بعد از ۱۱ سپتامبر.هیات حاکمه سوریه که بعد از ۱۱ سپتامبر با تهدیدات خارجی از جانب آمریکا و اسرائیل مواجه شده است درصدد برآمده تا از موج جدید اسلامگرایی که ایجاد شده در جهت تقویت خود برای مقابله با تهدیدات خارجی استفاده کند و مشروعیت داخلی خود را تقویت نماید.در نگاه اول، این روند مناسب و خوب جلوه می کند که سوریه از اسلامگرایی برای مقابله با تهدیدات خارجی استفاده می کند. اما نگاهی دقیق تر به جامعه سوریه و تاریخ چند دهه اخیر نشان می دهد که میان حکومت بعثی سوریه و جنبش اسلامگرایی هیچگاه رابطه خوب و خوشایندی وجود نداشته و در زمان حافظ اسد مهم ترین چالش داخلی سوریه، مقابله دولت با گروه های اسلامگرا بوده است. از سال ۱۹۶۳ که حزب بعث در سوریه به قدرت رسید تا به امروز پیوسته میان دولت و اسلامگرایان برخورد و درگیری وجودی داشته که نمونه های آن شورش های مسلحانه سال های ۱۹۶۴، ۱۹۶۵ و ۱۹۸۲ است که بنیادگرایان اسلامی حکومت حافظ اسد را به مبارزه طلبیدند.مخالفت گروه های اسلامگرا با دولت حافظ اسد در قالب جنبش اخوان المسلمین سوریه تجلی پیدا می کرد.
اخوان المسلمین سوریه
اخوان المسلمین سوریه در سال ۱۹۳۵ توسط مصطفی السباعی با الهام گیری از اخوان المسلمین مصر تاسیس شد.این گروه بعد از روی کارآمدن حزب بعث در ۱۹۶۳ شروع به مبارزه مسلحانه کرد. دلیل واکنش تند اخوان در آن مقطع نسبت به حکومت حزب بعث این بود که حزب بعث به عنوان حزبی سکولار به شمار می رفت، که خواهان جدایی دین از سیاست است و دخالت مذهب در اداره امور سیاسی و اجتماعی را تحمل نمی کند. که این تفکر سکولاریزه در تمامی سال ها جریان داشته و حتی امروزه حکومت سوریه به عنوان سکولارترین کشور عرب به شمار می رود بالطبع گروه های اسلامگرای سوریه و در راس آنها اخوان المسلمین همواره نسبت به روند سکولاریزه کردن کشور توسط دولت حافظ اسد واکنش نشان داده اند. گروه اخوان المسلمین در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ امید زیادی داشت تا با برپا کردن یک شورش مسلحانه توده های مردم را علیه حکومت حافظ اسد بسیج کرده و آن را سرنگون کنند. اما تمامی امیدهای آنها با شکست قیام حماء در ۱۹۸۲ به یاس مبدل شد. در این قیام که اعضای اخوان در ابتدا موفق شده بودند تمام شهر حماء را به کنترل خود در بیاورند نیروهای ارتش شهر را محاصره کرده و اقدام به بمباران گسترده شهر با هواپیما و توپخانه می نمایند، به طوری که بعد از پایان شورش تخمین زده می شود که بیش از ۲۵۰۰۰ نفر غیر نظامی طی این بمباران ها کشته شده اند.
به هر حال با شکست قیام حماء در ۱۹۸۲ ، بنیاد گرایی اسلامی در سوریه نیز رو به افول رفت و بعد از آن دیگر به عنوان تهدیدی مهم علیه دولت حافظ اسد مطرح نبود و حتی در زمانی که حافظ اسد فوت کرد برخی عنوان کردند که اخوان احتمالاً اقدام به شورش علیه جانشین او بشار اسد می کند. ولی در واقع، اخوان المسلمین سوریه و بنیادگرایی در سوریه آن چنان ضعیف شده بود که نتوانست اقدامی علیه دولت نوپای بشار اسد صورت بدهد.علی رغم افول جنبش بنیادگرایی در سوریه، این روند با وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر متحول شد.
وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر و حوادث بعد از آن موجب رشد احساسات اسلامگرایانه در میان کشورهای خاورمیانه و از جمله سوریه شد. همانطور که ذکر شد دولت بشاراسد درصدد برآمد تا با حمایت از اسلامگرایی جدید از آن در جهت مقابله با تهدیدات خارجی استفاده کند.دولت سوریه با باز کردن فضا برای فعالیت گروه های اسلامگرا، در واقع زمینه فعالیت مخالفان خود را فراهم کرده است. گرچه این گروه ها در ظاهر صرفاً صبغه مذهبی دارند و در امور سیاسی و دولت دخالت نمی کنند ولی تجربه ظهور گروه های بنیادگرا در کشورهای اسلامی نشان می دهد که یکی از علل مهم رشد چنین حرکت هایی، مماشات دولت با آنهاست و زمانی است که دولت به آنها اجازه فعالیت می دهد. که این گروه ها از فرصت استفاده می کنند و با گسترش دادن دامنه فعالیت های خود به خطر بزرگتری برای دولت تبدیل می شوند.
به عنوان مثال، دولت مصر در مقاطعی از تاریخ خود با تهدید اسرائیل مواجه می شود از جمله در زمان ملک فاروق و جمال عبدالناصر که سعی کرد تا با اجازه دادن به فعالیت گروه های اسلامگرا از احساسات و پتانسیل آنها در جهت مقابله با تهدید خارجی که اسرائیل بود، استفاده کند. اما در هر دو زمان شاهد بودیم که پس از مدتی گروه اخوان المسلمین و گروه های تندرو از فرصت استفاده کردند و از پوسته محافظه کاری خارج شدند و اقدام به مبارزه مسلحانه با رژیم نمودند.
این گروه ها در آن زمان در کنار مسئله مبارزه با اسرائیل به مقابله با سران حکومت مصر پرداختند و در مواردی به ترور سیاسی دولتمردان مخالف خود دست زدند. دولت مصر، پس از آن پی می برد که خطر اصلی برای آنها بنیادگرایی اسلامی است نه عامل خارجی و لذا اقدام به سرکوب گسترده آنها می کند.سوریه نیز شرایطی مشابه دارد. دمشق با اجازه دادن به فعالیت گروه های اسلامی وارد بازی خطرناکی شده است. حمایت دولت از موج جدید اسلامگرایی نقش دو گانه برای دولت بشار اسد بازی می کند.
از یک طرف می تواند از آن در مقابل تهدید خارجی استفاده کند ولی از طرف دیگر اجازه دادن به فعالیت های اسلام خواهی باعث می شود تا گروه های رادیکال مخالف دولت سوریه مثل اخوان المسلمین از فرصت ایجاد شده استفاده کنند و خود را بازسازی کرده و با تحت کنترل درآوردن موج اسلامگرایی آن را علیه دولت بشاراسد به کار بگیرند.
نظر شما