در گذرگاه لِزلی، آرامگاه الگین میلز
در گذرگاه لِزلی
امروز عصر،
تپه ها
سنگهای صلیبی
نیِ سبز.
می روم سواره
بر ابر خیال.
همرهان
پا برهنه
کوهی برف.
ابرها پشت نموده
به سایه سار زمین.
سینه شان
رو به روشنی
گاهی تنگ.
ساکنان تپه ها
در خواب …
راز شان نوشته
خطی چند.
در عجب آمدم
که این خوبان
جملگی شکسته
عهدی چند.
لحظه ای به بر گرفته زمین
دم فرو ببسته ماهی چند.
عطر ممهور مِهر
بشکستند.
جامه اشان فقر و
فخری چند.
می شنیدم که
گرم گفتمان شده اند
سر فرو برده
بر نوا
نی و چنگ.
شامشان روشن از
ستاره و شمع.
صبحشان
بی خطا
رها از بند.
لادن بیگی
آرامگاه الگین میلز
۱۰ آگوست ۲۰۲۳
نظر شما