شرقى ها، برنده بازى انرژى آسیاى مرکزى
در اواخر سال ۲۰۰۹ میلادى و اوایل سال جدید میلادى غرب به طور رسمى بازى ۲۰ ساله براى دستیابى به منابع انرژى آسیاى مرکزى را باخت. این بازى میان آمریکا با حمایت اتحادیه اروپا از یک سو و روسیه و چین از سوى دیگربه مدت ۲۰ سال ادامه داشت که در نهایت با شکست غرب به پایان رسید.
البته علائم شکست غرب در بازى انرژى آسیاى مرکزى قبلا هم مشهود بود.على رغم تلاش هاى آمریکا و اتحادیه اروپا روند اجرایى طرح خط لوله «نابوکا» با کندى درحد توقف مواجه گردید و کشورهاى آسیاى مرکزى نیز سمت و سوى سیاست راهبردى خود را متوجه روسیه و چین کردند. به گزارش ایران شرقى، در تاریخ ۱۴ دسامبرسال گذشته میلادى خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به چین با حضور سران کشورهاى چین، ازبکستان و قزاقستان به میزبانى «قربان قلى بردى محمد اف» همتاى ترکمنى آنان به طور رسمى مورد بهره بردارى قرارگرفت. در هفته نخست سال جدید میلادى نیز خط لوله جدید انتقال گازترکمنستان به ایران که گاز میدان «دولت آباد» این کشور را به شهرسرخس ایران منتقل مى کند، افتتاح گردید. این دو واقعه درنزدکارشناسان انرژى به معنى شکست کامل غرب در بازى دستیابى به انرژى آسیاى مرکزى ارزیابى گردید. از سویى دیگر باید توجه داشت که بیش ازاین روسیه با انتقال گاز ترکمنستان به چین موافقت کرده بود و زمانى که «ولادیمیر پوتین» نخست وزیر روسیه درتاریخ ۳ دسامبر سال ۲۰۰۹ میلادى اعلام کرد، مسکو با انتقال گاز ترکمنستان به شرق موافق است،کارشناسان این سخن «پوتین» را به عنوان توافق مسکو و پکن درجهت اتخاذ سیاست واحد انرژى در آسیاى مرکزى و وارد نمودن ضربه به منافع غرب ارزیابى کردند.
علاوه براین دریادداشت تفاهم همکارى انرژى روسیه و چین که در تاریخ ۱۳ اکتبر سال ۲۰۰۹ میلادى در مسکو امضا گردیده بود، تاکید شده است، دو کشور در جهت فراهم نمودن زمینه هاى همکارى بلند مدت در بازار انرژى منطقه تلاش کنند. در یکى از بخش هاى مهم این یادداشت تفاهم که به موضوع سرمایه گذارى چین در صنایع نفت و گاز روسیه بر مى گردد، پکن متعهد شده است، وام و اعتبارات مالى کم بهره در اختیار مسکو قرار دهد. گذشته از این، «دیمیترى مدودف» رئیس جمهورى روسیه که در تاریخ ۲۲ دسامبر سال ۲۰۰۹ میلادى به ترکمنستان سفرکرده بود در دیدارو گفتگو با «قربان قلى بردى محمد اف» همتاى ترکمنى خود به اختلافات گازى دو کشور پایان داد. در این گفتگوها که مسئولین «شرکت گاز پروم» روسیه و «شرکت ملى نفت و گاز» ترکمنستان حضور داشتند، توافق شد، انتقال گاز ترکمنستان به روسیه که صدور آن از ماه آوریل سال ۲۰۰۹ میلادى بر اثر انفجار در خط لوله گازى «آسیاى مرکزى، روسیه» در داخل ترکمنستان متوقف شده بود، از تاریخ ۱۰ ژانویه سال ۲۰۱۰ میلادى از سر گفته شود. درآن زمان که صدورگاز ترکمنستان براثر انفجاردرخط لوله گازى «آسیاى مرکزى، روسیه» در داخل ترکمنستان متوقف شده بود، مقامات دولتى عشق آباد اعلام کردند، روسیه با هدف تامین منافع اقتصادى خود درشرایطى که تقاضا ى گاز در اروپا کاهش یافته است، خط لوله گازى «آسیاى مرکزى، روسیه» را تخریب کرده است. اما مسکو با رد این اتهامات پیشنهاد کرده بود، درجهت ایجاد توازن در بازار گاز به دنبال کاهش تقاضا به این نوع انرژى در بازار اروپا، دولت عشق آباد باید میزان گاز صادراتى خود و قیمت آن را کاهش دهد. در سفر ۲۲ دسامبر سال ۲۰۰۹ میلادى «مدودف» به عشق آباد، دو طرف درباره ادامه همکاریها در بخش انرژى، ساخت و ساز و سرمایه گذارى روسیه در اقتصاد ترکمنستان نیز به توافق رسیدند. همچنین در این سفر مقامات انرژى ترکمنستان و روسیه، چند توافقنامه الحاقى به قرارداد ۲۵ ساله صادرات گاز ترکمنستان به روسیه را امضا کردند که براساس مفاد آنها مسکو متعهد شده است، گاز ترکمنستان رابا قیمتى برابر با نرخ اروپایى خریدارى کند و ترکمنها هم میزان گاز صادراتى خود به روسیه را کاهش دهند. مسکو تلاش مى کند، با اعطا امتیازاتى به دولت ترکمنستان از توجه این کشور به طرح هاى پیشنهادى اروپا بکاهد. در حال حاضر ترکمنستان سالیانه ۷۰ میلیارد متر مکعب گاز به خارج صادر مى کند که با توجه به امکانات صادراتى و محدود بودن ذخایر شناسایى شده گاز ترکمنستان بعید است که دولت عشق آباد به این زودیها به فکر انعقاد قرارداد جدید گازى با کشورهاى خارجى دیگرى بیافتد. از سویى دیگر قزاقستان نیز به عنوان کشور مهم صادرکننده انرژى در آسیاى مرکزى به همکارى با روسیه و چین تمایل زیادى نشان مى دهد. دراین راستا چندى قبل «نورسلطان نظر بایف» رئیس جمهورى قزاقستان اعلام کرد، تنها از شرکت هاى خارجى سرمایه گذارى که شروط دولت آستانه را بپذیرند حمایت خواهد کرد. این موضع گیرى به معنى پیام آشکار وى به کشورهاى خارجى بود که اگر قصد سرمایه گذارى در صنایع نفت و گاز قزاقستان را دارند، باید آماده پذیرش شرایط دولت آستانه باشند. لازم به ذکراست که تحولات اخیر در بخش انرژى آسیاى مرکزى تهدید جدى براى امنیت انرژى اروپا ایجاد نخواهد کرد. چراکه با اجرایى شدن طرح ساخت دو خط لوله جدید صادرات گاز روسیه به اروپا و طرح «نابوکا» که گاز کشورهاى خاورمیانه را به قلمرو اتحادیه اروپا انتقال خواهد داد، گاز مورد نیاز این قاره تامین مى گردد. در این میان مسأله مهم ایجاد توازن در بازار انرژى آسیاى مرکزى با محوریت همکارى با کشورهاى شرق است. چرا که ساخت خط لوله هاى جدید انتقال انرژى تنها صدور نفت و گاز نیست بلکه به معنى وابسته شدن و همکارى و هماهنگى مواضع کشورهاى صادر کننده و ترانزیت کننده نیزخواهد بود. بنابر این در شرایط جدید معادلات انرژى آسیاى مرکزى، روسیه و چین حرف اول را خواهند زد. زیرا نفوذ مسکو و پکن در بازار انرژى آسیاى مرکزى موجب مى شود، جمهورى هاى این منطقه تابع خط مشى سیاسى روسیه و چین باشند. به عبارت دیگر، سیاست راهبردى کشورهاى آسیاى مرکزى توسط مسکو و پکن تدوین و تعیین خواهد شد. کارشناسان غربى معتقدند، کشورهاى غربى در تحولات بازار انرژى در منطقه و تغییر شرایط و به نفع روسیه و چین مقصر هستند. زیرا على رغم همکارى آمریکا و اتحادیه اروپا با روسیه و چین در زمینه مبارزه با تروریسم، جلوگیرى از گسترش تسلیحات کشتار جمعى و مواد مخدر، واشنگتن و متحدین اروپایى کاخ سفید آماده گذشت و تعامل با مسکو و پکن در مسائل آسیاى مرکزى نبودند. اشتباه عمده غرب درسیاست انرژى رقابتى با روسیه و چین در آسیاى مرکزى این بود که آمریکا و اتحادیه اروپا گمان مى کردند با ارائه آنچه که فناورى جدید صنایع نفت و گاز عنوان مى شد، کشورهاى داراى ذخایر فراوان انرژى آسیاى مرکزى تنها با آنها همکارى خواهند کرد. بى خبر از این که روسیه و چین در قالب «سازمان همکارى شانگهاى» سیاست واحد انرژى را با اعطاء امتیازات به کشورهاى منطقه در پیش گرفته و تا اندازه اى موفق هم عمل کرده اند. طرح موضوع حقوق بشر و فشار بر کشورهاى آسیاى مرکزى از جمله دیگر اشتباهات غرب در قبال سران جمهورى هاى آسیاى مرکزى بوده است. زیرا غربى ها با اتخاذ ژست دموکرات معابانه خود در ذهن و افکار سران کشورهاى منطقه ایجاد ترس و رعب نمودند و درنزد آنها چنین تصور شد که آمریکا و اتحادیه اروپادر فکر براندازى دولت آن ها هستند. در این میان پکن با درک اشتباهات کاخ سفید و متحدین اروپائى واشنگتن در زمینه حقوق بشر، سیاست عدم مداخله در امور داخلى این جمهورى ها را در پیش گرفت و سعى کرد، با اعطا وام ها و اعتبارات مالى کلان نظر مقامات این کشورها را بسوى خودجلب نماید. از سویى دیگر آمریکا نمى تواند به این راحتى از آسیاى مرکزى که منطقه مهم و راهبردى بر سر چهار راه اروپا، آسیا، خاورمیانه، است، دست بردارد. علاوه براین نزدیکى آسیاى مرکزى به افغانستان، ایران و قفقاز بر اهمیت این منطقه افزوده است. اگر درگذشته کاخ سفید گمان مى کرد، مى تواند با تغییر مسیرهاى انتقال انرژى آسیاى مرکزى این منطقه را به اروپا وابسته نماید اما اکنون این طرح دیگر کار ساز نیست .
منبع: / روزنامه / ابرار ۱۳۸۸/۱۱/۰۸
نظر شما