موضوع : پژوهش | مقاله

نظریه انتخاب عقلانی


نظریه انتخاب عقلانی نظریه ایT HE RATIONAL CHOICE THEORY مشترک در جامعه شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد و خصوصا روابط بین الملل است لذا به دلیل حالت بین رشته ای که دارد مورد توجه صاحبنظران معاصر در علوم انسانی است. پس می توان آن را به طور نظریه ای در مورد علوم انسانی دانست.


1. تاریخچه و ریشه های نظریه انتخاب عقلانی
مهم ترین ریشه نظریه انتخاب عقلانی (که اختیار عاقلانه و گزینش معقولانه نیز نامیده شده است) از دیدگاه صاحبنظران، اقتصاد کلاسیک و نوکلاسیک می باشد. اقتصاددانان کلاسیک انسانها را به عنوان جستجوگران منطقی که به دنبال حداکثر کردن سود خویش هستند می شناسند. آدام اسمیت تقسیم کار و اشتغال افراد به مشاغل مختلف را نتیجه منطقی تمایل افراد به مبادله می داند که منشأ آن نفع شخصی است. «اقتصاددانان نوکلاسیک در ادامه همین راه می خواستند علم اقتصاد را براساس تنها اصل مسلمی که «انسان در جستجوی تمتع بیشتر با کوشش کمتر است پایه ریزی کنند». مفهوم مرد اقتصاد (Homo economics) برای آنها انسانی فرضی است که به طور منطقی و با روش کاملاً عقلانی در تعقیب منافع شخصی خود می باشد (قدیری اصلی 1376: 4-323) ؛ که البته نفع شخصی افراد در کنار هم تشکیل دهنده نفع اجتماعی نیز می باشد.
دیگر سرچشمه نظریه انتخاب عقلانی دیدگاه وبر در باب عقلانیت است. وبر چهار نوع کنش را از یکدیگر تفکیک می کند. بر این مبنا کنش عقلانی معطوف به هدف را تنها کنشی می داند که در کاملترین مفهوم خود عقلانی است. وی در تعریف این کنش هدفِ عقلانی و کارآمدترین راه نیل به هدف را ویژگی این نوع کنش می داند که با توسعه جامعه سرمایه داری و جامعه صنعتی بیش از پیش سیطره پیدا کرده است.
مهمترین ریشه درون جامعه شناسی نظریه انتخاب عقلانی، رویکرد جامعه شناسی رفتاری و نظریه مبادله می باشد. نظریه مبادله بر محور اقتصاد کلاسیک و مفروضات آن شکل گرفت. هومنز با تکیه بر نظریه اسکینر معتقد بود هر رفتاری که پاداش بیشتری برای فرد داشته باشد، احتمال اینکه آن رفتار از وی سر بزند بیشتر است. هومنز معتقد بود که انسان از یک سو در جستجوی حداکثر سود و از سوی دیگر در پی حداقل هزینه هاست. پیتر بلاو دیگر نظریه پرداز مکتب مبادله نیز همان قضایای هومنز را در سطح ساختارهای کلان اجتماع بررسی کرده است. نهایتاً باید گفت قضایای عام هومنز ریشه ای منفعت طلبانه برای رفتار انسان قائل است.
رویکرد انتخاب عقلانی از دهه 1970 توانست حضور جدی خود را در علوم اجتماعی تحکیم بخشد و اکنون بخش قابل توجهی از نظریه پردازان و تبیین های نظری را در این علوم تشکیل می دهد. طرفداران رویکرد انتخاب عقلانی از سال 1989 به بعد با چاپ مجله ای به نام «عقلانیت و جامعه» نظریه خویش را بیش از پیش بسط دادند. انتشار کتاب «بنیادهای نظریه اجتماعی» نوشته جیمز کلمن که از مهم ترین نظریه پردازان این دیدگاه محسوب می شود ؛ یک حرکت رو به جلو در نظریه انتخاب عقلانی محسوب می شود. مهمترین نظریه پردازان کنونی این دیدگاه عبارتند از: جیمز کلمن (Coleman. James)، جان الستر (Elster. Jon)، گری بکر (Becker. Gary)، رابرت اکسل رود (Axelrod. Robert)، ماکنور اولسون (Olson. Macnur) و مایکل هکتر (Hechter. Michael)

2. مفروضات و مبانی نظریه انتخاب عقلانی
نظریه انتخاب عقلانی را براساس تقسیم بندی ریتزر از انگاره های جامعه شناختی باید جزء انگاره تعریف اجتماعی دانست. ریتزر موضوع مطالعه انگاره تعریف اجتماعی را جهان ذهنی خرد و آن بخش از جهان عینی خرد که به فراگردهای ذهنی (یعنی کنش) می پردازد، می داند. (ریتزر 1380 ص 645)
براساس الگوی تلفیقی جفری الگزندر می توان جایگاه نظریه انتخاب عقلانی را در پیوستار کنش و نظم یافت. بر این اساس نظریه انتخاب عقلانی را باید نظریه بررسی کنش فردی دانست. (همان ص 606)
حتی در جایی که کنشهای جمعی مورد بررسی قرار می گیرد، بیش از آنکه به مانند نظریات کلان، ساختارهای کلان و نهادهای اجتماعی واحد تحلیل واقع شود، کنشهای جمعی به کنشهای فردی تجزیه شده و کنش فردی مورد تحلیل قرار می گیرد.
از بعد تقسیم بندی توافق - تضاد، انتخاب عقلانی را باید طرفدار توافق دانست. بنا بر پیش فرض اقتصاد کلاسیک که معتقد به عدم مداخله دولت در بازار و نظم خود به خودی که توسط ساز و کارهای درونی بازار ایجاد می شود، نظریه انتخاب عقلانی جامعه را در وضعیت عادی خویش سرشار از توافق می داند. کرایب اشاره می کند: «ثبات و نظم را افرادی پدید می آورند که دست به انتخابهای عقلانی آزاد می زنند. در چنین حالتی ماهیت نظام یافته جامعه نتیجه آن چیزی تلقی می شود که آدام اسمیت آن را «دست نامرئی» نامیده است.» (کرایب ص 1-90) لذا بی دلیل نیست که این نظریه را ایدئولوژی جریانهای لیبرال و جناح راست می دانند.
نظریه انتخاب عقلانی براساس مفروضات و مبانی زیر بنا شده است. ترنر در ساخت نظریه اجتماعی آنها را به این شرح آورده است:
1. انسانها موجوداتی دارای قصد و نیت هستند.
2. انسانها سلایق یا منافع خود را براساس اهمیت هر کدام ار آنها رتبه بندی می کنند.
3. انسانها در انتخاب روشهای رفتار از محاسبات عقلانی استفاده می کنند. (با رعایت موارد زیر):
1. منافع حاصل از روشهای جایگزین رفتار، با رجوع به سلسله مراتب امیال و ترجیحات فرد مشخص می شود.
2. هزینه استفاده از هر روش برابر است با صرفنظر کردن از منافع سایر روشها (هزینه فرصت از دست رفته).
3. روشی بهترین است که منجر به حداکثر سود شود.
4. پدیده های اجتماعی بیرونی مثل ساختارهای اجتماعی، تصمیمات جمعی و رفتار جمعی، ناشی از تصمیمات عاقلانه افرادی است که سود خود را به حداکثر می رسانند.
5. پدیده های اجتماعی بیرونی که از تصمیمات عقلانی افراد ناشی شده، تشکیل یک مجموعه از عوامل را می دهد که سایر انتخابهای عقلانی بعدی افراد را به وسیله عوامل ذیل مشخص می کند:
1. توزیع منابع به اشخاص
2. توزیع فرصتها و امکانات برای راههای مختلف رفتار
3. چگونگی توزیع هنجارها و تعهدات در یک موقعیت خاص و ماهیت این هنجارها و تعهدات
این مفروضات به شکل RREEMM مخفف شده است.
مبتکر Resourceful: انسان می تواند جستجو کند و توانایی کشف دارد، او می توان بیاموزد و ابتکار به خرج دهد: محصور (در مضیقه) Restricted: انسان با کمیابی مواجه است و باید انتخابش را جا به جا کند: انتظار داشتن Expecting: انسان احتمالات ذهنی وقایع آینده را مد نظر قرار می دهد: ارزیابی Evaluating: انسان اولویتها و ارزیابی های خویش را بر اساس وقایع آینده رتبه بندی می کند: حداکثر کردن Maximizing: انسان سود مورد انتظارش حداکثر است زمانی که راهی را برای عمل خویش در پیش می گیرد: انسان Man
(http://hirr.hartsem.edu/ency/Rational. htm William H.swatos)

3. عمده مسائل مطرح شده و رویکردهای مختلف در نظریه انتخاب عقلانی٭٭
نظریه انتخاب عقلانی خود شامل چند نظریه می باشد. ویژگی این نظرات این است که علاوه بر اینکه تبیینی از واقعیت می باشد یعنی کنش های انسانی را توصیف می کند، وجه کاربردی و توصیه ای برای رفتار انسانی دارد. «این نظریه همانطور که جان الستر آن را ارائه می کند، نظریه ای هنجاری است که به کارآمدترین شیوه دستیابی به یک هدف معین در یک شرایط معین اشاره می کند» (کرایب1991: 91). این بعد در چارچوب بحث جامعه شناسی نیست ؛ بلکه در مسابقات، علوم سیاسی، فنون مذاکره و دیپلماسی، مدیریت و زیر شاخه های آن و بسیاری از دیگر شاخه های علوم مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال درباره رفتارهای رأی دهندگان یا فعالیت احزاب کوشش می شود تا این گونه فعالیتها را تحت عنوان انتخاب عقلانی بررسی کنند.

3-1- نظریه تصمیم گیری (Decision theory)
این نظریه بر این فرض مترتب است که 1- هر فرد مجموعه ای منظم و رتبه بندی شده از اهداف دارد. 2- در هر موقعیتی چند راه پیش پای فرد قرار دارد. 3- هر کدام از این راهها پیامدهایی را به دنبال دارند که میزان مثبت یا منفی بودن این پیامدها در برآورده ساختن اهداف مد نظر فرد می باشد. در نتیجه فرد بر حسب پیامدی که برای هر راه وجود دارد، راهی را بر می گزیند که بهترین پیامد را برای فرد در پی داشته باشد. اهدافی که ذکر گردید متنوع و گوناگون هستند. تحصیل درآمد، فراغت، فرهیختگی و مانند آن به عبارتی دیگر اهداف مادی و عینی و اهداف غیر مادی.
معضل این نظریه این است که اهداف و پیامدها به راحتی قابل مقایسه نیستند. به عنوان مثال اگر کسی برای گذران تعطیلات آخر هفته چند راه داشته باشد، مثلاً به سفری تفریحی برود یا به میهمانی دوستانه برود یا در خانه بماند و کتابی را مطالعه کند. می بینیم که معیار مشخصی برای مقایسه وجود ندارد. با این حال می توان پذیرفت که اهداف و پیامدهای مختلف قابل مقایسه اند ؛ زیرا انسانها در نهایت یک راه را انتخاب می کنند.
اگر مفهوم Risk (خطر کردن) را نیز اضافه کنیم بحث پیچیده تر می شود. به این معنی که هر عمل پیامدهایی مثبت یا منفی دارد با درصد خاصی از احتمال.
در مقابل این قاعده هربرت سایمون استدلال کرده که «ریشه بسیاری از افعال عاقلانه، تصمیمگیریهای مُقنِع است. در این نوع تصمیمگیری شخص فاعل اقلّ شروطی را که برای حل مسئله بدانها حاجت است معین می سازد و سپس دنبال راه حلی می گردد که آن شروط را برآورد و نخستین راه حل را بر می گزیند. این شیوه راه حل بهینه را نشان نمی دهد، لکن راه حل مقنعی را فراهم می آورد». رفتار مقنع نشان دهنده این قید بر دست و پای عقلانیت است که افراد وقت و هزینه زیادی را برای کشف بهترین راه صرف نمی کنند و با یک بررسی اجمالی پاسخی را که به نظر قابل قبول می رسد انتخاب می کنند.

3-2- نظریه مسابقه (Game theory)
عقلانیت موجود در نظریه تصمیم گیری به بیان الستر عقلانیت پارامتریک است. عقلانیت پارامتریک مستلزم تصمیمات کنشگر می باشد اما نوع دیگری از عقلانیت نیز وجود دارد که الستر آن را عقلانیت استراتژیک نامیده است که مربوط به موقعیتهایی می شود که فرد برای تصمیمگیری باید تصمیمات افراد دیگر را نیز لحاظ کند. به عنوان مثال یک فرمانده عاقل باید علاوه بر عقلانیت تصمیمات خود، تصمیمات دشمن را که او نیز عاقلانه رفتار می کند، در نظر گیرد. در حقیقت عقلانیت استراتژیک «خویشاوندی و پیوند نزدیکتری با علوم اجتماعی دارد. زیرا با تفاعلات اجتماعی سر و کار دارد». نظریه مسابقات جزء عقلانیت استراتژیک می باشد.
مسابقات دو گونه هستند مسابقات سرجمع صفر که برد یک طرف برابر است با باخت طرف دیگر. مثل پرتاب سکه و مسابقات سرجمع ناصفر که به جز حالت برد و باخت، تساوی نیز وجود دارد. مثل قرارداد میان سرمایه دار و کارگر که ممکن است یکی از دو طرف بیشتر سود برد و یا هر دو به یک اندازه سود برند. مسابقات سرجمع صفر زمینه ساز رقابت صرف است در حالیکه مسابقات سرجمع ناصفر آمیخته ای از همکاری و رقابت هستند و از این جهت بیشتر مورد توجه علوم اجتماعی قرار گرفته اند.
یک نمونه از مسابقات سر جمع صفر «دو راهی شخص زندانی» می باشد. در این وضعیت دو کنشگر وجود دارد که هر کدام دو راه پیش رو خواهد داشت: همکاری یا ترک همکاری. ماتریس مسابقه در جدول ذیل نمایش داده شده است.
ترک همکاری همکاری الف ب
2 2- 1 1 همکاری
1- 1- 2- 2 ترک همکاری
(همان: 88)
در این مسابقه اگر هر دو همکاری کنند هر دو یک امتیاز مثبت کسب می کنند، اگر هر دو ترک همکاری کنند هر دو یک امتیاز منفی و اگر یکی همکاری و دیگری ترک همکاری کند کسی که همکاریس کرده دو امتیاز منفی و طرف مقابل دو امتیاز مثبت کسب می کند. حال پرسش این است که بنا بر مفروضات نظریه انتخاب عقلانی هر کدام از دو طرف چه خواهند کرد ؟ بهترین انتخاب برای هر کدام به طور مجزا حداکثر کردن سود یعنی ترک همکاری است ولی نتیجه چنین امری ضرر هر دو خواهد بود. این وضعیت را پارادوکس عقلانیت جمعی نامیده اند. زیرا عقلانیت فردی هر بازیگر در تضاد با نفع شخصی وی است. «گویی در اینجا عقلانیت فردی به ضرر جمعی می انجامد».
در میان رفتارهای اجتماعی نمونه های بسیاری بدین گونه است. مثل مسابقات تسلیحاتی و جنگ سرد و فرو پاشیدن کارهای دسته جمعی. به همین دلیل دو راهی شخص زندانی با امر اعتماد ارتباط پیدا می کند. احتمال همکاری دو طرف زمانی افزایش خواهد یافت که دو طرف با زنجیره ای از تصمیمگیریهای دو طرفه مواجه باشند. در این حالت ترک همکاری استراتژی مناسبی نخواهد بود زیرا اگر یک طرف در دور اول ترک همکاری کند و سود کسب کند طرف مقابل در دور بعد حاضر به همکاری نخواهد شد لذا استراتژی دو طرفه ترک همکاری - ترک همکاری پیش خواهد آمد که در کل برای نفر اول نیز زیان به همراه خواهد داشت ؛ لذا همکاری دو طرفه استراتژی عقلانی برای هر دو خواهد بود. طرفداران نظریه انتخاب عقلانی برای اثبات چرایی پایداری همکاری و انسجام اجتماعی در جامعه به همین مثال متوسل شده اند.

3-3- نظریه عمل جمعی (Theory of collection action)
نسلی از اقتصاددانان که به معضلات مربوط به کالاهای همگانی همت گماشته اند مبرهن کرده اند که میان عقلانیت فردی و عمل جمعی تزاحم برقرار است. (کالای همگانی، کالایی است که غیر قابل قسمت کردن باشد و کسی را نتوان از استفاده از آن محروم کرد. مثل هوای پاک، آب و حتی قوانین عام المنفعه) ماکنور اولسون از نظریه پردازان انتخاب عقلانی نظریه ای را در باب رفتار گروهی مطرح کرده است که بر خلاف سنت فکری معمول که تلاش گروهها را برای تحقق اهداف خویش امری بدیهی می داند، معتقد است که گروهها متشکل از افرادی است که هر یک به تنهایی تصمیم می گیرند. لذا کافی نیست که بگوییم اگر از همه یا بیشتر اعضای یک گروه توقع انجام امری برود، آن امر به نفع همه گروه خواهد بود. بلکه باید نشان دهیم که همه یا بیشتر اعضای آن گروه، در انجام آن عمل نفع عقلایی دارند. اولسون می گوید در بیشتر موارد اعضای گروهها به دنبال نفع شخصی هستند و در همه آنها انگیزه های «طفیلی گری» و سربار شدن وجود دارد. یعنی ترجیح می دهد که عمل جمعی که برای وی نفع شخصی نیز دارد توسط دیگر اعضای گروه انجام شود ولی وی دچار هزینه ای نشود. مثال ذیل را در نظر بگیرید:
اتحادیه ای بازر گانی برای کاستن نرخ هزینه پست تصمیم می گیرد تا هر عضو مبلغ 1000 دلار به تعدادی حقوقدان بپردازد تا آنها نمایندگان مجلس را راضی کنند که نرخ هزینه پستی باید کاهش یابد. اگر احتمال توفیق 90% باشد و در صورت موفقیت به مدت پنج سال، هر سال هزینه پستی هر کدام از اعضا 800 دلار کاهش یابد. نفعی که اعضا می برند مشترک است یعنی اگر کسی 1000 دلار خود را پرداخت نکند باز هم می تواند از منافع کاهش هزینه پستی بهره مند شود. همانطور که ملاحظه می شود این مورد از قوانین عام المنفعه از جمله کالاهای همگانی است که برای همه اعضای اتحادیه قابل استفاده است.
در اینجا اولسون اشاره می کند که در گروه بزرگی که پرداخت سهمیه فرد تأثیر محسوسی در منافع دیگر اشخاص گروه ندارد، تا اجبار و تشویقی از بیرون، اعضای گروه را وادار نکند که در جهت نفع مشترکشان عمل کنند، آن منفعت جمعی حاصل نمی شود.جدول ذیل نشان می دهد که نپرداختن عقلانی ترین استراتژی است:
ناکامی کامیابی
1000- 3000 پرداختن
0 4000 نپرداختن
با توجه به جدول فوق انتخاب عقلانی برای افراد نپرداختن پول است. با این حال اولسون بر تحلیل خود دو استثنا می گذارد. 1- گروههای کوچک: که گاه چنان از کالای همگانی منتفع می شوند که به دست آوردن آن را شرط عقل می شمارند. 2- وجود کیفر و پاداش.
راسل هاردین نکته دیگری در باب عمل جمعی عنوان می کند که اگر در درون یک گروه بزرگ گروه کوچکی باشند که از انجام عمل نفع بسیار زیادی ببرند ؛ آنها جور سایر گروه را خواهند کشید. به مثال ذیل توجه کنید:
اگر 1000 نفر از کشیدن جاده به روستایی دوردست بهره مند شوند و این 1000 نفر شامل دو گروه باشد. گروه اول 990 نفر از مردم عادی که بدینوسیله سالی 100 دلار از خرجشان کاسته می شود و گروه دوم 10 نفر تاجر که سالی 5000 دلار به خاطر توسعه تجارت سود می برند. و اگر هزینه ساخت جاده 10000 دلار باشد، سود 990نفر عادی 99000 دلار خواهد بود که از هزینه ساخت جاده بسیار زیادتر است. بنا بر قاعده طفیلی گری اطمینانی به همکاری مردم عادی نیست ولی آن 10 نفر تاجر به خاطر سود زیادتری که می برند به احتمال زیاد هزینه ساخت جاده را متقبل خواهند شد.

3-4- تلفیق نظریه انتخاب عقلانی با نظریه مارکسیستی
کرایب این رویکرد را به این شکل تبیین می کند:
ظاهراًً این طور به نظر می رسد که مارکسیسم در تقابلی مستقیم با مفروضات نظریه انتخاب عقلانی قرار دارد، زیرا مارکسیسم غالباً (و غالباً هم به غلط) با تبیین های جبر باورانه مشخص شده است.مارکسیسم انتخاب عقلانی را شاید بتوان واکنشی در قبال جبر باوری ظاهری مارکسیسم ساخت گرا در دهه 1970 به شمار آورد، اما پاسخی به خیزش دوباره سیاستهای بازار آزاد جناح راست طی سالهای دهه 1980 نیز هست که آن را به سمت اتخاذ مفروضات فردگرایی روش شناختی می راند. یعنی سیاست برخورد با دشمن در میدان خود او.
....الستر در بحثی با استناد به گفته های اریک اولین رایت، برای آنچه که در نگاه اول معضل دردسر آفرین شکل بندی طبقاتی به نظرمی رسد راه حلی ارائه می دهد. طبقه اجتماعی را باید شکلی از ائتلاف افراد دانست و نه موجودیتی در فراسوی افراد (کرایب: 4-93).
لیتل نیز در بازگویی تبیین آلن بوکانان از انقلاب کارگری به این تلفیق اشاره می کند:
مطابق نظریه مارکسیسم، منافع طبقاتی کارگران حمایت از حرکات انقلابی بر ضد سرمایه داری را نزد آنان کاری عاقلانه و سنجیده جلوه گر خواهد کرد. به نوشته مارکس «پرولتاریا جز زنجیرهایشان چیزی نخواهند باخت و به عوض جهانی را خواهند برد» (لیتل 1381: 111).

4. نقدهای مطرح شده به نظریه انتخاب عقلانی
این نظریه آماج انتقادهای گوناگون بوده است. همانطور که قبلاً گفته شد این نظریه را ایدئولوژی جناح راست و جریانهای لیبرال دانسته اند و به خاطر تأکید بیش از اندازه بر توافق در جامعه آن را نظریه ای محافظه کارانه دانسته اند.
جدا از انتقادهای سیاسی، مبانی و مفروضات این نظریه از سوی بسیاری از منتقدان مورد نقد واقع شده است. نفع طلب بودن صرف آدمی از سوی اینان مورد تردید واقع شده و انسان اقتصادی را هالویی اجتماعی بیش ندانسته اند. سِن که یک اقتصاددان می باشد معتقد است که باید به جای عقل سودجو مفهوم مضبوط تری از عقل عملی را نهاد که تعهدات را هم در مقام تصمیمگیری مد نظر داشته باشد. مثالهای تاریخی فراوانی ذکر شده که با تصمیمگیری عقلانی در تناقض است. راه حل این است که یا بگوییم انسانها نوعاً عقلانی عمل نمی کنند، یا مفهومی از عقل عملی بنا نهاده شود که علاوه بر دغدغه های مادی جایی برای تعهدات شخصی و اخلاقی نیز بگذارد. بسیاری از مدافعان نظریه انتخاب عقلانی به راه دوم رفته اند. جان راولز نیز به نحوی سعی کرده است تا مفهوم انصاف را در تصمیمگیری سنجیده بگنجاند (لیتل 1381: 98، 99 و 100).
نظریه انتخاب عقلانی را متهم به این کرده اند که رنگ و بوی فرهنگ غرب را دارد. در حالیکه به اعتقاد ناقدان، تعریف اهداف و اعتقادات از یک فرهنگ تا فرهنگ دیگر متفاوت است. همانگونه که در نظریه وبر نیز اشاره شده است، روحیه سرمایه داری و عقلانیت عاملی در غرب برخاسته از اخلاق پروتستانی است و نمی توان لزوماً این عقلانیت را به جوامع دیگر بسط داد.
از زاویه دید ساختاری نیز این نظریه تأثیرات ساختاری و نهادی کلان جامعه را بر رفتار فرد نادیده گرفته و به نوعی تقلیل گرایی دچار گردیده است. این اعتراض را می توان به درجه بسط و تفصیل این نظریه وارد دانست نه خود نظریه، چنانکه گیدنز اشاره کرده است:
فاصله ای است بین گری بکر که مدعی است کل فعالیتهای مختلف و متنوع را می توان بر حسب نظریه اقتصادی کلاسیک تحلیل کرد و کسی چون جان الستر که روی مدلهای کلی تر عقلانیت با استفاده از اندیشه های اقتصادی کار می کند، اما از کل ذخیره نظریه اقتصادی کلاسیکها استفاده نمی کند. الستر اکنون محدودیتهایی که شبیه به آن را صد سال پیش دورکیم و دیگران درباره آن مناقشه می کردند به رسمیت شناخته است. برای مثال می پذیرد که نظریه ارزشهای فرهنگی و چارچوب فرهنگی نمی تواند ناشی از کنشهای مبادله فردی باشند.

* مهدی حسن زاده: دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی Mh59_4_4@yahoo.com
٭٭ فصل 3 از ابتدای نظریه تصمیمگیری تا تلفیق نظریه انتخاب عقلانی با نظریه مارکسیستی از کتاب تبیین در علوم اجتماعی فصل سوم خلاصه شده است.

منابع
• دانیل لیتل، پائیز 1381، تبیین در علوم اجتماعی، مترجم عبدالکریم سروش، تهران، مؤسسه فرهنگی صراط
• جرج ریتزر،1380، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، مترجم محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی
• یان کرایب، نظریه اجتماعی مدرن (از پارسونز تا هابرماس)
• جاناتان ترنر، ساخت نظریه جامعه شناختی، مترجه عبدالعلی لهسائی زاده
• باقر قدیری اصلی، بهار 1376، سیر اندیشه اقتصادی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران
• http://hirr.hartsem.edu/ency/Rational.htm William H.swatos
• http://www.aa-saeidi.com/course/archives/000019.php

منبع: / سایت / باشگاه اندیشه
نویسنده : مهدی حسن زاده

نظر شما