وحدت اسلامی و استقلال، دو رکن اندیشه اقبال لاهوری
همایش «اقبال لاهوری و اندیشه های او» روز گذشته در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی گشایش یافت.
در مراسم آغازین این همایش که تا امروز عصر ادامه دارد؛ ابتدا مسئول همایش حضور میهمانان و استادان داخل و خارج کشور را خیر مقدم گفت.
دکتر جعفر یاحقی هدف از برپایی چنین همایشی را ارتباط بیشتر با کشور دوست و برادر پاکستان عنوان کرد.
وی گفت: شخصیت هایی از ۱۰ کشور در این همایش حضور دارند و این فرصت مناسبی برای شناخت اقبال و اندیشه های اوست. عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان این که نام اقبال برابر است با هم بستگی و بیداری اسلامی یادآور شد: دانشگاه فردوسی از گذشته در پیش از انقلاب نیز به اقبال و اندیشه های او توجه داشته و دکتر شریعتی و دکتر رجایی از استادان این دانشگاه و از کسانی هستند که از آنان آثاری درباره اقبال و اندیشه های او منتشر شده است.
دکتر یاحقی در ادامه یادآور شد: پس از انقلاب نیز چند نشست با همت کنسولگری پاکستان برگزار شده و بارها در این روز که روز اقبال است یاد او را گرامی داشته ایم.
مدیر قطب علمی فردوسی، اقبال را حلقه اتصال اندیشه ایرانی و اسلامی دانست و خاطرنشان کرد: اقبال سرچشمه حرکتی است که ما به آن احترام می گذاریم؛ حرکتی که انقلاب اسلامی و اتحاد اسلامی بر آن متکی است. یاحقی افزود: کشور پاکستان براساس ندای اقبال پدید آمد و تاثیر او در جهان اسلام انکارناپذیر است؛ بنابراین ما خوشحالیم که برای بزرگداشت چنین شخصیتی در این جا گرد آمده ایم.
وی در پایان یادآور شد: قبل از انقلاب زبان اردو به صورت یک رشته فرعی در سی و چند واحد در این دانشکده تدریس می شد و اکنون امیدواریم بار دیگر شاهد بازگشایی این رشته و از سرگیری تدریس آن باشیم.
اندیشه اقبال حول محور استقلال و وحدت اسلامی شکل گرفت
کنسول جمهوری اسلامی پاکستان دیگر سخنران این همایش بود.
وی ابتدا از همه دست اندرکاران همایش تشکر کرد و گفت: طی سال گذشته نشست های زیادی برای برپایی این همایش برگزار شده است.
قاضی حبیب الرحمان که به زبان انگلیسی سخن می گفت با بیان این که ارتباط ایران و پاکستان در زمینه فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی بسیار گسترده و عمیق است، یادآور شد: همین ارتباط گسترده و چند جانبه باعث شده که مقامات عالی رتبه پاکستان به ایران و به ویژه به مشهد برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) مسافرت کنند.
کنسول پاکستان متذکر شد: خراسان رضوی جایگاه ویژه ای در قلب مردم پاکستان دارد و سالانه شمار زیادی از آن ها به مشهد می آیند تا ارادت خود را به امام هشتم ، علیه السلام نشان دهند.
وی سپس به عصری که اقبال متولد شد، اشاره کرد و در این باره گفت: علامه در زمان خود شاهد بود که مردم چگونه تحقیر می شوند، چگونه سرکوب می شوند و چگونه رنج می کشند.
به همین دلیل اندیشه های او حول محور، استقلال،وحدت اسلامی، بیداری و مبارزه علیه استعمار انگلستان شکل گرفت.
حبیب الرحمان با بیان این که اندیشه اقبال با وجود گذشت سال ها هم چنان زنده است گفت: درست است که اقبال در شبه قاره متولد شد ولی اندیشه های او جهانی است و از این رو چه مسلمان و چه غیر مسلمان باید صدای او را بشنوند.
مراحل «شناخت » از دیدگاه اقبال
سخنران بعدی دکتر شهزاد قیصر، نایب رئیس آکادمی اقبال بود. وی خلاصه ای از مقاله خود را با عنوان استحاله از دین داری به سوی معنویت ارائه کرد.
وی گفت: اقبال می گوید مشکل مسلمانان این است که به پوسته دین چسبیده اند و مغز و فلسفه واقعی آن را از یاد برده اند. وی سپس به مراحل شناخت دین از دیدگاه اقبال اشاره کرد و گفت: از نظر اقبال شناخت دین سه مرحله دارد:
۱ -ایمان
۲ -شناخت عقلی
۳ -شناخت معنوی یا عرفانی.
ایمان به یک دین مرحله آغازین است که سپس به شناخت عقلی می رسیم، اما شناخت عقلی ما را به مقصد نمی رساند بلکه این شناخت معنوی دین است که بسیار مهم است.
این پژوهشگر پاکستانی افزود: به نظر اقبال درحوزه اسلام برای شناخت معنوی و رسیدن به این مرحله ابتدا باید حضرت محمد (ص) را بشناسیم؛ چون ایشان بودند که بی واسطه وچهره به چهره با حقیقت روبه رو شدند با این حال نباید تصور کرد که اقبال مرحله اول یعنی ایمان را کم اهمیت جلوه می دهد.
به باور اقبال تعریف ما از ایمان در انحصارگروه خاصی قرار گرفته و این تعریف از ایمان، بسیار محدود، بسته و «دگم» است.
اقبال ایمان را متعلق به دینداران هر دین می داند اما می گوید که پیام معنوی دین منحصر به دین ورزان نیست بلکه پیامی است برای همه جهانیان.
شهزاد قیصر در پایان یادآور شد: اقبال معتقد است که انسان دیندار باید دنبال تعریف کامل و جامع از دین باشد؛ تعریفی که زندگی درونی و بیرونی او را همساز کند و این دو نه درتقابل با یکدیگر بلکه هم سو با یکدیگر باشند.
اقبال به فرهنگ ایرانی عشق می ورزید
دکتر محمد بقایی، از ایرانیانی است که درباره اندیشه، شعر و به طور کلی آثار اقبال کارهای زیادی انجام داده وبه همین دلیل نشان افتخاری هم از دست پرویز مشرف دریافت کرده است.
دکتر بقایی در بیان اندیشه هایش تا حدی بی پروا عمل می کند و از این حیث گفته هایش جذابیت خاصی دارد. او در این همایش گفت که «اقبال» چه در ایران و چه در پاکستان، چنان که باید و شاید شناخته نشده است و هر دو کشور تصویری خاص و کلیشه ای از او ارائه کرده اند.
وی یادآور شد: می توانم بگویم «اقبال پژوهی» در هر دو کشور به صورت نوعی دکان درآمده است و آنچه گفته می شود با حقیقت اندیشه های اقبال فاصله زیادی دارد.
بقایی گفت: عنوان مقاله ای که من ارائه کرده ام اقبال لاهوری،«فردوسی برون مرزی» است به همین دلیل شاید بسیاری بگویند که چطور ممکن است این دو را در کنار هم قرار داد، اما به نظرمن اقبال توجه خاصی به ایران داشت، آن هم نه فقط به ایران قبل از اسلام بلکه به کلیت ایران، به ایران کهن با همه تاریخ و پیشینه درخشانش. ما پس از فردوسی کسی را نداریم که به اندازه اقبال به ایران وفرهنگ ایران اندیشیده باشد. اقبال می گوید: «آتشی در سینه دارم از نیاکان شما و ما می پرسیم نیاکان ما چه کسانی هستند.
اقبال در کنار هیمالیا و در کرانه گنگ بود اما درشعرش وقتی می خواهد از استواری سخن بگوید،الوند و بیستون را نماد استواری می آورد و وقتی می خواهد از زندگی بگوید، زاینده رود را سمبل آن می داند.»
بقایی افزود: اقبال اهمیت زیادی به اندیشه ایرانی می داد و امید زیادی به این سرزمین و این فرهنگ داشت و به همین دلیل است که من او را با فردوسی مقایسه می کنم.
وی سپس به اندیشه های دینی اقبال اشاره کرد و گفت: اقبال همچون فردوسی دین را روشن بینانه مطرح می کند و معتقد است که دین باید پویایی و تحول ایجاد کند.
۱۳۹۱منبع: / روزنامه / خراسان ۱۳۹۱/۱/۳۱
نویسنده : علیرضا شریفی
نظر شما