موضوع : پژوهش | مقاله

بستن دروازه‌های جهنم


در عصر جهانی سازی و سیطره ابر شرکت‌ها، ما شاهد ثروتمندتر شدن ثروتمندان، تخریب محیط زیست، استثمار کارگران، گسترش سیاست‌های نظامی گرایانه و پلیسی و همچنین افزایش دامنه فقر در سراسر جهان بوده‌ایم. به علاوه، در سایه نابودی جوامع مستقل و کسب و کارها، کشاورزی و صنایع این جامعه‌های خود اتکا در گذشته، افول استانداردهای شغلی و رکود اقتصادی، ما شاهد بروز تروریسم، جنگ و آشوب‌های اجتماعی نیز هستیم. اگر ما به تغییر شرایط کنونی دست نزنیم، باید در یک جهنم تمام عیار زندگی کنیم. هرچند دروازه‌های این جهنم هم اینک باز شده است و ما در آستانه ورود به آن هستیم. نویسنده این مقاله که کتابی را نیز با همین عنوان منتشر نموده، معتقد است که باید با مقاومت مبتنی برایمان، با نظم نوین جهانی به مبارزه پرداخت و پیشگامان مبارزه با این شرایط هم باید به سلاح روحیه و انگیزش والا و ایمان مسلح باشند. بدین ترتیب می‌توان به ایجاد دنیایی پایدار و سرشار از صلح و عدالت کمک کرد.


ما در عصری زندگی می‌کنیم که انسانیت و زمین با مخاطره‌ای غیرمنتظره روبه‌رو شده‌اند. جهانی سازی کنونی به وجود آمده تحت سیطره ابرشرکت‌ها، به ثروتمندتر شدن ثروتمندان، افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای، رشد استثمار کارگران، گسترش سیاست‌های نظامی گرایانه و پلیسی و در نهایت، افزایش دامنه فقر در جهان انجامیده است. قدرتمندترین ملت‌های دنیا هم با حمایت از تثبیت این اوضاع که عملاً در جهت تأمین منابع چند ثروتمند انگشت‌شمار و ابرشرکت‌هایی غول‌پیکر است، به ثروت‌اندوزی سران سیاستمداران کمک می‌کنند.
افول و نابودی سیستم اقتصاد جهانی، چالشی اخلاقی را فراروی همه ساکنان زمین قرار داده است. البته ساکنان کشورهای ثروتمندتر، به ویژه اطلاعات متحده، مسئولیت اصلی را بر عهده دارند. دولت‌ ما با سلطه بر موسسات کلیدی دنیا، بر زندگی روزانه میلیون‌ها نفر تأثیر می‌گذارد. مجتمع‌های صنعتی – نظامی ما نیز از جهانی سازی حمایت می‌کنند که با آسیب‌رساندن به فقرا، تنها منافع ابرشرکت‌های غول پیکر آمریکایی را تأمین می‌کند تا بیش از گذشته، منابع محدود دنیای امروز را چپاول نمایند. شیوه کنونی پرمصرف ما نیز به رشد فقر جهانی، نابرابری و تخریب محیط زیست انجامیده است. مطمئناً در این شرایط، سیاست‌ها و رویکردهای ما بر زندگی سایر مردم دنیا تأثیرات شگرفی می‌گذارد.
اگر این ابر شرکت‌ها به تلاش در جهت دستیابی به قدرت و ثروت بیشتر ادامه دهند، فقر و نابرابری به رشد خود ادامه خواهد داد. مردم بیشتر و بیشتری نیز در سراسر دنیا از حداقل امکانات ضروری زندگی محروم می‌گردند. جوامعی هم که برای قرن‌های متمادی مستقل و خود اتکا بوده‌اند، به فروپاشی نزدیک شده‌اند. به علاوه، کسب و کارهای تجاری کوچک، کشاورزی کوچک و صنعتگری کوچک مردم این کشورها نیز در آستانه نابودی قرار گرفته‌اند. مردم محلی این جوامع هم در حال از دست دادن زمین‌هایشان هستند. شغل‌ها در حال نابودی و استانداردهای کاری نیز رو به افول نهاده است.
همچنین باید دانست که در راستای ثروت‌اندوزی چند فرد محدود، بسیاری از مناطق زیبا و چشم‌گیر و دارای تنوع زیستی به آنان واگذار شده است. این شرایط را تنها می‌توان با تقویت سیاست‌های نظامی گرایانه و پلیسی حفظ کرد و حتی زندان‌ها و بازداشتگاه‌های بیشتری هم ساخت. ملت‌های ثروتمند، به ویژه در ایالات متحده تلاش می‌کنند که در سایه قدرت نظامی خود، برای استعمار دنیای امروز از طریق ابرشرکت‌هایشان بکوشند. البته این الگوها به بروز رکود، تروریسم، نابودی اکولوژیکی، جنگ و آشوب‌های اجتماعی در اکثر مناطق دنیا انجامیده است. به طور خلاصه، اگر ما به تغییر شرایط کنونی دست نزنیم، باید در یک جهنم تمام عیار زندگی کنیم. دروازه‌های این جهنم باز شده است و ما هم اینک در آستانه ورود به آن قرار گرفته‌ایم.
البته نیروهای مخرب فعال در این بحران، غیرقابل اجتناب و یا انتزاعی نیستند. این نیروها را موسساتی واقعی به وجود آورده‌اند که دارای قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی هستند. این قدرت‌های سازمان یافته که سیستم غالب اقتصاد جهانی را تشکیل می‌دهند، شامل ابرشرکت‌های چندملیتی را رهبری کننده اقتصاد جهانی، بوروکراسی‌های قدرتمندی نظیر صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی، دولت‌های ملی و مجتمع‌های صنعتی-نظامی ایالات متحده هستند که در مجموع، پیش برنده‌های جهانی‌سازی ابرشرکت‌ها به شمار می‌روند.
ما چگونه می‌توانیم به قدرت در حال رشد ابرشرکت‌ها و سلطه آنها بر فرهنگ، دولت‌ها و موسسات بین‌المللی پایان دهیم؟
پاسخ ما باید دو جنبه داخلی و خارجی داشته باشد، چرا که تجاری شدن فرهنگ و اصول و ارزش‌های حاکم، بر زندگی داخلی و همچنین رابطه ما با جهان خارج تأثیر می‌گذارد. بدن‌ها، تفکرات، روحیه و روابط ما تحت سلطه جهانی سازی ابرشرکت‌ها قرار گرفته است و ما معتقدیم که باید با مقاومت مبتنی بر ایمان، با این نظم نوین جهانی به مقابله پرداخت و مطمئناً این مقاومت، همه جنبه‌های زندگی ما را شامل می‌گردد.
من بارها بر این نکته تأکید کرده‌ام که رویارویی با شیطان بزرگ نیازمند مقاومتی همه جانبه است. نبرد برای دستیابی به عدالت نیز همواره نیازمند مردمی است که به سلاح ایمان و روحیه و انگیزش والا مسلح باشند. آیا ما در متوقف کردن جریانی که در پی اتحاد جهانی قدرت ابرشرکت‌ها و امپراتوری‌های حامی آنان می‌باشد، موفق خواهیم شد؟ البته هیچ‌کس از نتیجه این نبرد آگاه نیست. اما همان‌طور که گاندی می‌گوید: «هیچ‌کس از نتایج عملی که انجام می‌دهد، آگاه نیست؛ اما اگر شما کاری انجام ندهید، به هیچ نتیجه‌ای نیز نخواهد رسید.»
فراموش نکنیم که ابعاد حرکت در جهت دستیابی به عدالت جهانی، قدرتمند و در حال رشد است. افرادی که با فداکاری در سال‌های گذشته در این مسیر به مبارزه می‌پرداختند، امروزه شاهد نتایج آن هستند. آنان امروز هم با همراهی همدیگر به دنبال یافتن راه‌حل‌هایی خلاقانه برای دستیابی به آینده‌ای امیدوار کننده هستند. مردم دنیا نیز در حال بیدار شدن هستند. این یک نهضت جهانی است که عموماً نیز آرام و عمیقاً دموکراتیک می‌باشد، گویی که ما در همه جا شاهد حضور این تفکر و جریان هستیم.
بذرهای این آینده نوین و امیدوار کننده، از سوی افرادی کاشته شده است که برای دنیایی کار می‌کنند که در آن همه از دستاوردهای فعالیت‌های خود بهره‌مند می‌شوند؛ از زندگی مناسبی برخوردارند و به نیازمندی‌های اولیه زندگی دسترسی خواهند داشت؛ ابرشرکت‌ها در برابر اقداماتشان پاسخگو هستند؛ استفاده گسترده از مواد آلاینده ممنوع شده است؛ سلاح‌های هسته‌ای منهدم گردیده‌اند و از حیات‌وحش به عنوان یک میراث مشترک ارزشمند حفاظت می‌گردد. این تغییرات گسترده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و روحی، بی‌تردید روزی به وجود خواهد آمد.
همه انسان‌های مومن می‌توانند با پیوستن به دیگران، به بستن دروازه‌های جهنم کمک نمایند و از به وجود آمدن آینده‌ای آلوده و خشونت‌بار و بی‌نتیجه جلوگیری کنند تا با ایجاد آینده‌ای متفاوت، به ساخت دنیای پایدار و سرشار از صلح و عدالت کمک نمایند.

منبع: www.Shaking the gatesoihell.Com


منبع: / ماهنامه / سیاحت غرب / 1387 / شماره 57، فروردین ۱۳۸۷/۰۱/۰۰
نویسنده : شارون دلگادو

نظر شما