جهش عقلانیت بشر
متاسفانه در بسیاری از پیش بینی های بلند مدت، قدرت فنآوری های آینده دست کم گرفته می شود، زیرا اکثر مردم هنگام بررسی سرعت پیشرفت فنآوری به جای دیدگاه تصاعدی تاریخی، دیدگاه شهودی خطی دارند. در واقع ما انسان ها در طول قرن بیست و یکم پیشرفتی معادل 100 سال نخواهیم داشت بلکه شاهد پیشرفتی معادل 20000 سال بر حسب نرخ رشد امروزی خواهیم بود. توجه دقیق تر به گام های رو به جلوی فنآوری نشان می دهد که نرخ پیشرفت ثابت نیست. اما این طبیعت بشر است که خود را با گام های تغییرات وفق دهد و دیدگاه شهودی خطی درباره سرعت پیشرفت فنآوری داشته باشد. حتی در مورد بعضی افراد که عمر طولانی داشته و پیشرفت فنآوری و افزایش سرعت تغییرات را در طی زمان تجربه کرده اند, نگاه شهودی خطی موجب می شود که سرعت تغییرات و پیشرفت فناوری را با همان نرخی که اخیرا تجربه کرده اند, مساوی فرض کنند. یکی از دلایل چنین برداشتی این است که اگر نمودارهای تصاعدی را در بازه های زمانی کوتاه بررسی کنیم, شبیه نمودارهای خطی به نظر می رسند. بنابراین حتی با وجود اینکه نرخ رشد در گذشته نه چندان دور ( به عنوان مثال سال گذشته) بسیار بیشتر از 10 سال گذشته ( ویا حتی 100یا 1000 سال گذشته) است ولی حافظه ما تحت الشعاع تجربیات اخیر ( مربوط به زمان های نه چندان دورتر از حال) قرار می گیرد.
به همین خاطرحتی تفسیرگران خبره و کارشناس هم وقتی به آینده نگاه می کنند نرخ پیشرفت امروزی را با نرخ پیشرفت 10 یا 100 سال گذشته یکسان می دانند. من این نوع نگرش را نگاه شهودی خطی می نامم. اما توجه جدی به تاریخ فنآوری نشان می دهد که نرخ تغییرات فنآوری به صورت تصاعدی است نه خطی. مثال های متعددی وجود دارد. نرخ افزایش قدرت محاسبه رایانه ها فقط یکی از آنهاست. اگر کسی اطلاعات مربوط به تغییرات گسترده فنآوری را در مقیاس های زمانی مختلف بررسی کند متوجه می شود که رشد تصاعدی فنآوری خود نیز دو برابر می شود که من آن را قانون دستاوردهای شتابان می نامم. این نوع نگرش فقط بر مفروضات قانون مور تکیه ندارد، بلکه پایه و اساس آن مدلی غنی از فرآیندهای توسعه فنآوری های گوناگون است. در اکثر پیش بینی های فنآوری، دیدگاه تصاعدی تاریخی نادیده گرفته شده و به جای آن دیدگاه شهودی خطی مد نظر قرار می گیرد. به همین دلیل است که مردم درباره دستاورد های کوتاه مدت مبالغه می کنند اما به خاطر عدم توجه به مفهوم رشد تصاعدی نمی توانند درباره دستآوردهای درازمدت فنآوری حدسی درست داشته باشند. این نوع نگرش درباره نرخ جابجایی پارادایم نیز که تقریبا هر دهه دو برابر می شود, صادق است. بنابراین رشد فنآوری در قرن بیست و یکم معادل 20000 سال بر حسب نرخ رشد امروزی خواهد بود. من برای تفکر عمیق تر درباره قانون دستاوردهای شتابان 49 قطعه مورد استفاده در رایانه ها و محاسبات را در طول قرن گذشته بر روی نمودار تصاعدی آوردم. از این تمرین نتیجه گرفتم که قدرت محاسبات فقط از قانون مور پیروی نمی کند, بلکه مطابق با نرخ جابجایی پارادایم ها افزایش می یابد. قانون مور پنجمین پارادایم رشد تصاعدی در محاسبات بود. پارادایم ششم محاسبات سه بعدی است که جای محاسبات امروزی در تراشه ها ی مسطح را خواهد گرفت و بدین ترتیب محاسبات در سطوح مولکولی و زیر اتمی انجام خواهد گرفت. فنآوری های دیگر نیز بر اساس روند های تصاعدی به پیش می روند. سرعت ارتباطات به صورت بی سیم یا با سیم در هر 12 ماه دو برابر می شود ( این نیز یک روند تصاعدی دو برابر شده می باشد زیرا ظرف دو دهه گذشته هر 36 ماه دو برابر می شد). سرعت اسکن کردن مغز انسان هر 26 ماه دو برابر می شود و وضوح اسکن مغز نیز هر 12 ماه دو برابر می شود. همچنین نقشه برداری ژنتیکی هر 12 ماه دو برابر می شود و هزینه رمز گشائی و ترتیب گذاری دی ان آ(DNA ) از 12 دلار به یک سنت در طی دهه گذشته کاهش یافته است. کوچک سازی و مینیاتوری کردن روند فراگیر دیگری است. امروزه کوچک سازی فنآوری ( چه الکترونیکی و چه مکانیکی) در هر دهه با نرخ 6/5 در هر بعد خطی پیشرفت می کند. مدل ریاضی که من در دو دهه گذشته برای توصیف روندهایی تحت تاثیر قانون دستاوردهای شتابان تهیه کرده ام در مورد فنآوری های دهه 1990 صادق بود و معتقدم که این قانون را در مورد سایرفنآوری های آینده نیز می توان به کار برد. امروزه شاهد روندهای تصاعدی رشد در محاسبات, ارتباطات و کوچک سازی مربوط به قطعات بی سیم دسترسی به اینترنت هستیم. شایان ذکر است که عصر رایانه های شخصی رو به پایان است و در آینده نه چندان دور شاهد چیرگی سرورهای اینترنتی و دستگاه های ارتباطات کوچک دستی بر سیستم های ویندوز شخصی خواهیم بود. از آنجا که در دستگاه های کوچک و دستی اتصال به شبکه جهانی جایی برای صفحه کلید وجود ندارد، بنابراین در آینده شاهد روندی نیرومند به سمت ارتباط با ماشین از طریق صدا و فنآوری های زبانی خواهیم بود.
صحبت کردن شیوه ای مرجح است که ما برای ایجاد ارتباط با مردم از آن استفاده می کنیم. یکی از روندهای جالب این است که در آینده ما می توانیم با رایانه ها و ماشین های محاسباتی همچون انسان ها صحبت کنیم. در چند سال آینده دستیارهای مجازی هوشمند و قادر به تکلم در حوزه های وظیفه ای محدود ساخته می شوند. این حوزه ها مثلا شامل انجام معاملات اقتصادی، رزرو کردن و پیدا کردن اطلاعات می شود. زمانی که یک صفحه نمایش کوچک وجود داشته باشد این شخصیت های مجازی حضوری شبیه انسان خواهند داشت و چنانچه صفحه نمایش نباشد آنها به طور کامل از روش یک گفتگوی دو طرفه استفاده خواهند کرد. تا سال 2009 رایانه های شخصی و جاگیر دیگر وجود نخواهند داشت. اطلاعات مجازی به صورت مستقیم روی شبکیه چشم توسط دستگاه هایی که در عینک آفتابی و یا لنز های چشم تعبیه شده اند نوشته خواهند شد. به علاوه صفحه های نمایش مجازی با وضوح بالا به صورت آویزان و غوطه ور در فضا ایجاد می شوند. به کمک این صفحات، دنیای واقعیت های مجازی و حسی کاملا غوطه ور به شخص کاربر منتقل خواهد شد. ما در این حالت همیشه و هر جا که باشیم به اینترنت دسترسی کامل خواهیم داشت. در واقع رفتن به یک وب سایت به معنی وارد شدن به محیط واقعیت های مجازی خواهد بود. در چنین محیطی با هر کسی که بخواهیم ملاقات می کنیم. علم الکترونیک درحالت بسیاربسیار ریز باعث قدرت گرفتن چنین پیشرفت هایی خواهد شد به گونه ای که همه این ابزارها به صورت نامرئی در عینک و لباسهایمان جاسازی می شوند. بنابراین ما دیگر نگران گم کردن تلفن همراه، کتابچه و سایر وسائل شخصی مان نخواهیم بود و همچنین دیگر مجبور به کلنجار رفتن با کلافهای پیچیده سیم ها در زندگی مان نیستیم و قادر می شویم تا هر وقت که بخواهیم به منابع اطلاعاتی متصل باقی بمانیم و با انسان های دیگر صرف نظر از نزدیکی یا دوری فیزیکی آنها ارتباط برقرار کنیم. خلاصه اینکه همه گونه ارتباط به غیر از تماس مستقیم بدنی ممکن خواهد بود. البته ابزارهای مربوط به حس لامسه در محیط واقعیت های مجازی هم اکنون وجود دارند ولی تا زمانیکه واقعیت های مجازی وارد بدن و مغزمان نشوند، به همین حالت باقی خواهند ماند. تا سال 2029 به دلیل استمرار روندهای تصاعدی در کوچک سازی محاسبات، ارتباطات و اسکن کردن عصبی، میلیاردها نانو بوت (روباتهای در اندازه نانو) در اندازه سلول های خونی و یا حتی کوچک تر در بدن انسان ها وجود خواهند داشت. این نانوبوت ها که درون کپسول هایی قرار دارند قادر به ایجاد ارتباط مستقیم با عصب های زنده مغز هستند. زمانی که نمی خواهیم در محیط واقعیت مجازی باشیم نانو بوت ها در کپسول های خود باقی می مانند و هیچ کاری نمی کنند ولی اگر بخواهیم به محیط واقعیت های مجازی وارد شویم نانو بوت ها سیگنال های ورودی مربوط به حواس پنجگانه ما را متوقف کرده و به جای آن سیگنال های مربوط به محیط های واقعیت مجازی تولید خواهند کرد. مثلا مغز شما می تواند تصمیم بگیرد که عضلات و اندام ها را حرکت دهد اما نانو بوت ها می توانند جلوی این سیگنال های عصبی را گرفته و مانع حرکت عضلات و اندام های شما شوند و در عوض اندام های شما در محیط های واقعیت مجازی را به حرکت وادارند. البته مشخص است که شکل مجازی اندام ها حتما نباید مثل بدن دنیای واقعی باشد. ما قادر خواهیم بود که بدنهای متفاوتی برای موقعیت های متفاوت طراحی کنیم . در شبکه جهانی وب همه تجهیزات لازم برای گشت و گذار در محیط های مجازی تهیه می شود. مشابه مجازی مکان های واقعی آنقدر جذاب خواهند بود که خیلی ها ترجیح می دهند که بیشتر وقت خود را در دنیای مجازی سپری کنند. در نهایت هیچ مرزی بین انسان های مجازی و واقعی وجود نخواهد داشت. همانطور که امروزه مردم با دوربین های دیجیتالی متصل به اینترنت قادرند لحظات زندگی خصوصی خود را با دیگران شریک شوند بعد از گذشت 4 دهه انسان ها قادر خواهند شد که لحظات زندگی خود را به صورت کاملا حسی با دیگران شریک شوند وحتی واکنش ها و جواب های حسی آنها را نیز دریافت کنند. این تجربیات حسی فراتر از حواس پنجگانه خواهد بود.
با استفاده از فنآوری نانو بوت ها ظرفیت ذهنی ما افزایش چشمگیری خواهد یافت. امروزه ظرفیت مغزهای ما نسبتا ثابت و از پیش طراحی شده است. نانو بوتهای کار گذاشته شده در مغز باعث بسط و توسعه حافظه و همچنین بهبود حواس و قدرت درک و توانایی های شناختی ما خواهند شد. هنگام کار گذاشتن نانو بوتها در مغز لازم نیست عمل جراحی انجام گیرد زیرا می توان آنها را بلعید یا به بدن تزریق کرد. علاوه براین، افراد قادر خواهند بود که به آنها دستور خروج از بدن را بدهند و بنابراین فرآیند تزریق آنها به درون بدن برگشت پذیر خواهد بود. این نانو بوتها قابل برنامه ریزی هستند و می توانند با تولید محیط های واقعیت مجازی ظرفیت مغز را فوق العاده افزایش دهند. آنها قادر خواهند بود که پیکر بندی خود و یا نرم افزار خود را عوض کنند. بر خلاف عمل جراحی که با آن می توان شبکه مصنوعی عصبی را فقط در یک نقطه خاص از بدن کارگذاشت نانو بوتها می توانند به راحتی در میلیاردها میلیارد نقاط مختلف بدن در رفت و آمد باشند.
موضوع دیگر این است که عمر ما بسیار طولانی خواهد شد. افزایش طول عمر انسان ها نیز یکی از روندهای تصاعدی می باشد. در طی قرن هیجدهم هر ساله چند روز به عمر انسان افزوده شد. در قرن نوزدهم عمر انسان هر ساله دوهفته افزایش یافت وهم اکنون ما 6 ماه در هر سال به عمر انسان اضافه می کنیم. با انقلاب و دگرگونی بنیادین در طراحی و ساخت داروها، ژن ها، تولید مثل شبیه سازی شده اندام ها و سلول ها و پیشرفت های فنآوری زیستی در دهه آینده هر ساله بیش از یک سال به عمر انسان افزوده می شود. بنابراین فعلا از طریق همان روش های سنتی و قدیمی مواظب سلامتی خود باشید زیرا شاید بتوانید تا پایان قرن بیست و یکم عمر کنید!
منبع: / سایت / اندیشکده وحید ۱۳۸۳/۰۳/۳۰
نویسنده : ری کورزویل
خبرنگار : عزیز علیزاده
خبرنگار : وحید وحیدی مطلق
نظر شما