الهیات زلزله
موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

الهیات زلزله

روزنامه شرق، دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۲ - ۱۲ ذیقعده ۱۴۲۴ - ۵ ژانویه ۲۰۰۴

 

محمد رضایی راد:

زلزله، سیل، آتشفشان و نظایر آنان را بلایای طبیعی می خوانند و بلا اساساً مفهومی دینی است. در متون مذهبی سامی به بلا به عنوان کیفر الهی اشاره های بسیاری شده است. خداوند شهری را به جزای گناهان ساکنانش به بلا دچار می ساخت و آن گاه شهر در چشم به هم زدنی از میان می رفت. متون مذهبی هیچ گاه از بلاهای آسمانی به عنوان زلزله و سیل یاد نمی کنند. وقتی درون مفهوم دینی بلا رخ می دهد دیگر زلزله و سیل نیستند، بلکه بلای آسمانی اند. اما از آن سو انگار در جهان شناسی دین سامی هیچ زلزله و سیلی به واسطه خودش فهم نمی شد. یعنی سیل و زلزله نه رخدادی طبیعی، بلکه اساساً واقعه ای الهی بودند. اما هر چه از جهان سامی پیشتر می آییم گویی از شدت بلاهای آسمانی کاسته می شود. متون مذهبی کمتر شهری را سراغ می دهند که به واسطه بلای آسمانی با خاک یکسان شده باشد. شهر ویران شده ما را بیش از متافیزیک متوجه قوانین فیزیک می کند. وقایع طبیعی از آسمان به زمین هبوط می کنند. اما زلزله در میان سایر بلایای طبیعی هنوز پیوند بیشتری با مفهوم بلا دارد، و بیش از هر چیز دیگر با تصور رستاخیز و قیامت پیوسته است. زیرا در آن جاست که تنهایی و مصائب انسان به عنوان موجودی تنها به طور کامل خودرا آشکار می کند و آیات آخر الزمانی را تذکر می دهد. به همین دلیل است که زلزله به عنوان واقعه ای طبیعی هنوز به الهیات وابسته است. اما این الهیات دیگر زلزله را به بلای آسمانی پیوند نمی دهد. مفهوم بلای الهی جای خود را به ایده امتحان الهی داده است.

در زلزله آدم ها می میرند و عمارت ها ویران می شوند، الهیات زلزله باید بتواند برای این شر طبیعی دلیلی اقامه کند. پیروان الهیات سنتی در برابر این پرسش که چرا خداوند به عنوان قادر مطلق از بروز بلایی همچون زلزله جلوگیری نمی کند، ایده امتحان الهی را پیش می کشند. براین اساس از آن جا که هیچ چیز از ید قدرت خداوند بیرون نیست و خداوند کلیم برای هر اتفاقی حکمتی تدارک دیده است، پس در بروز شری همچون زلزله، حکمت و خیری مهم تر وجود دارد. الهیات زلزله، زلزله را امتحانی برای الهی، توجه مردم به آیات الهی و مفاهیمی همچون عبرت، صبر، ناپایداری دنیا و نظایر این می دانند. الهیات زلزله آلام واقعی انسان ها را در مفاهیم ما بعدالطبیعی جست وجو می کند و از آن مفاهیم،درمانی برای آلام عینی می سازد. اما نظریه  دیگری در برابر زلزله وجود دارد که الهیاتی نیست و به طور کامل بر طبیعی بودن آن پای می فشرد. نگاهی که معتقد است زلزله نه براساس ما بعدالطبیعه، بلکه براساس طبیعت روی می دهد. شکل قرار گرفتن گسل های درون زمین و جابه جایی آنها موجب بروز زلزله می شود. بنابراین هیچ راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد، تنها می توان با پیش گیری و بهینه سازی ساخت و سازها از میزان خسارت آن کاست. اما نگاه مابعدالطبیعی چون زلزله را امتحان الهی می بیند.

من نیز اعتقاد دارم که زلزله امتحان است، امتحانی برای میزان کارآمدی های ما، و برای سنجش اهمیتی که برای جان انسان ها قائلیم. درست همچون نگرش الهیات زلزله، در این جا هم عبرت آموزی در مرکز این امتحان قرار دارد. بنابراین زلزله میزان حساسیت یا بی حسی در خصوص عبرت آموزی را آشکار می کند و نشان می دهد ما تا چه میزان استعداد عبرت آموزی داریم. این امتحانی برای مسئولان و شهردار تهران و فرماندار بم و شهردار فلان جا نیست. امتحانی برای همه ما است که در کلاس زلزله، همواره شاگردان مردودی بوده ایم، برای همه ما که قیمت نازل تر میل گرد و قناعت در به کار بردن مصالح مقاوم و بی توجهی به مکان یابی ساختمان ها اهمیت بیشتری دارد تا بلای نامعلومی که می گویند خواهد آمد و البته تا آن موقع خدا بزرگ است،دعا می کنیم توکل و توسل می ورزیم، نذر و نیاز می کنیم و به رحمانیت خداوند روی می آوریم. مگر می شود خداوند رحمان بنده نیازمند خود را ناامید کند. پس امیدوار باشیم و همصدا با شهردار تهران برای نیامدن زلزله دعا کنیم و مسئولیت خود را به خداوند تفویض کنیم باور کنید بیش از مقاوم سازی ساختمان ها اثر گذار خواهد بود.


 

نظر شما