خصوصیسازی جریان اطلاعات
کنترل عصر اطلاعات، مستلزم حاکمیت بر جریان اطلاعات است و این حاکمیت، بدون کنترل کامل بر طیف الکترومغناطیستی که حامل امواج رادیویی میباشد، ناممکن است. امروزه غولهای قدرتمند و سودجوی رسانهای در پی آنند تا امواج رادیویی را از کنترل دولتها خارج سازند و از آن به مثابه سرمایهای سودآور در راستای تحقق اهدافشان به کار گیرند.
به راستی ارزشمندترین کالای موجود در طلیعه عصر اطلاعات چیست؟ پاسخ مشخص است: امواج رادیویی و یا به عبارت دیگر، طیف الکترومغناطیستیای که حجم فزایندهای از عملکردهای ارتباطی و فعالیتهای اقتصادی را در عصر ارتباطات عهدهدار میباشد. کامپیوترهای شخصی، شبکه اینترنت، تلفنها، پیجرها، رادیوها و تلویزیونها و همه و همه، برای ارسال و دریافت پیام، تصویر، اطلاعات و ... متکی بر این امواج رادیویی هستند.
اکثر ما به این طیف، نه در قالب ماهیتی گذرا، که کم و بیش آن را همپای اکسیژن و یا غذای مورد نیازمان مینگریم. در حقیقت، این طیف به مثابه سرمایهای برای برخی دولتها و شرکتهاست. به عبارت دیگر، در هر کشوری، این سرمایه از جانب مردم به حاکمانشان واگذار شده است، اما امروزه غولهای قدرتمند و سودجوی رسانهای در پی آنند تا کنترل کاملی بر امواج رادیویی داشته باشند. دنیایی را متصور شوید که در آن تعدادی از مجتمعهای رسانهای عالمگیر، به معنای واقعی کلمه، همه امواج را در سراسر گیتی در اختیار خود داشته باشند و در قالب «اموال غیرمنقول الکترونیکی خصوصی» خرید و فروش نمایند. چنین پدیدهای هم اکنون در آمریکا در حال نمایان شدن است.
در هفتم فوریه سال 2001، سی و هفت اقتصاددان برجسته آمریکا، طی نامهای مشترک، از کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا (FCC) درخواست نمودند تا به شبکههای تلویزیونی این اجازه را بدهد که بتوانند این طیف (امواج رادیویی) را که خود از دولت اجاره نمودهاند، به دیگران اجاره دهند. این نامه که البته عملاً مورد بیتوجهی افکار عمومی قرار گرفت، آغاز حملهای حساب شده برای خارج ساختن کنترل کل طیف از دولتهای سراسر جهان میباشد؛ حملهای که نتیجهی آن، تبدیل امواج رادیویی به سرمایهای خصوصی و در تملک غولهای رسانهای جهانگستر میباشد. در صورت پیروزی طراحان چنین برنامهای، دولتها یکی از آخرین بقایای قدرت واقعیشان، یعنی توانایی نظم بخشیدن به دسترسی ارتباطات در مرزهای جغرافیاییشان را از دست خواهند داد.
این برنامه از سالها پیش، یعنی هنگامی که یکی از هستههای مشاوران محافظهکار در واشنگتن یعنی «بنیاد آزادی و پیشرفت» که ارتباطی تنگاتنگ با نیوت گین گریج سخنگوی سابق مجلس نمایندگان داشت، گزارشی را با عنوان «انقلاب در عرصه ارتباطات: یک فرصت برای آمریکا» منتشر نمود، آغاز شد. نویسندگان این گزارش، خواستار تبدیل طیف الکترومغناطیستی به سرمایهای خصوصی شدند. در این طرح، صاحبان شبکههایی که مجوزهایی برای استفاده از طیف داشتند، این حق را یافتند تا به استفاده، گسترش، فروش و معامله آن با دیگران اقدام نمایند. اگرچه کمیسیون ارتباطات فدرال این طرح را رد کرد، اما هم اکنون بخشهای باقیمانده و استفاده نشده از طیف، در حال عرضه و فروش به شرکتهای خصوصی است و به دنبال چنین روندی است که این طیف در حال تبدیل به سرمایه غیرمنقول خصوصی است.
اینان بر این مدعایند که کنترل دولت بر امواج رادیویی، با ناکارآمدیهایی همراه بوده است و در صورت تبدیل به سرمایهای خصوصی و عرضه آن به بازار، دست نامرئی عرضه و تقاضا، به نحوی خلاقانه از این امواج استفاده خواهد کرد. البته هنوز هم اندیشه فروش کامل امواج رادیویی ایالات متحده به شرکتهای سودجوی خصوصی، حتی برای لابیهای حاکم نیز بلندپروازانه به نظر میرسد.
راهبرد جدید حامیان این طرح در ایالات متحده، در وهله نخست، تنظیم طرحی برای خصوصیسازی این سرمایه و سپس امکان خرید و فروش و یا اجاره این طیف در بازار است. در صورت عملی شدن این طرح، شاهد تغییر مالکیت دولت به بخش خصوصی خواهیم بود. البته در صورت عملی شدن آن در ایالات متحده، کشورهای دیگر هم ترغیب میشوند تا طیفهای موجود خود را به شرکتهای رسانهای عالمگیر بفروشند. بیشک، در صورت محقق شدن این موضوع، هر آن کس که به سد راهی برای شرکتهای خصوصی تبدیل شود، یقیناً بخشهای تجاری بینالمللی، او را برای همراهی با خود تحت فشار قرار میدهند.
در عصر صنعتی، تبادل مالکیت در عرصه بازار، شرط ضروری تجارت محسوب میشد و نقش دولتهای ملی، حمایت از مالکیت و بازار بود، اما زندگی در دنیای سودآور جدید، مستلزم دسترسی به جریان اطلاعات موجود در شبکههای ارتباطی خواهد بود که این مسأله، اهمیتی همپای تبادل مالکیت در عرصه بازار خواهد داشت.
در صورتی که شرکتهای رسانهای جهانی، مالکیت و کنترل امواج رادیویی دنیا را در سیطره خود بگیرند، آن گاه چه تضمینی برای بقای حق اساسی میلیاردها نفر از ساکنان کره زمین برای ارتباط با یکدیگر باقی میماند؟ در دنیایی که هر روز بیش از گذشته، ارتباطمان در فضای مجازی در حال انجام میباشد، یقیناً دسترسی به امواج رادیویی برای ادامه چنین حیاتی، اجتنابناپذیر خواهد بود. اما به راستی در صورت تداوم چنین شرایطی، وضعیت 62 درصد مردم جهانی که در عمر خود حتی یک بار از تلفن استفاده نکردهاند و آن 40 درصدی که برق در اختیار ندارند، چه خواهد شد؟ به راستی اینان چگونه به فضای مجازی شکل گرفته در این کره خاکی دسترسی پیدا خواهند کرد؛ کرهای خاکی که اجازه ورود به آن، در دستان محدود غولهای رسانهای خواهد بود.
در صورتی که جریان ارتباطات بشری توسط چنین شرکتهایی کنترل شود، تکلیف آن دیدگاههای اجتماعی و فرهنگی و نیز نظرات سیاسیای که با دیدگاهها و نظریات صاحبان چنین شرکتهایی متفاوت خواهد بود، چه میشود؟ و آیا صاحبان چنین شرکتهایی، اجازه انتشار چنین دیدگاههای متفاوتی را خواهند داد؟ به نظر میرسد که با چشماندازی از نوع جدید از سرکوب، یعنی سرکوبی که با تنگتر شدن دامنه امواج رادیویی و به دست صاحبان و حاکمان آن صورت خواهد پذیرفت، مواجه شدهایم.
و اما مسأله وحشتناکتر این است که در صورتی که شرکتهای رسانهای عالمگیر، مالکیت شبکههای ارتباطی را در اختیار خود بگیرند و محتوای برنامههای پخش شده را خود تعیین کنند، به راستی تنوع غنی فرهنگیای که به طور سنتی در جوامع وجود داشته است، با چه سرنوشتی روبهرو خواهد شد؟ آیا نتیجهی چنین تحولی، بقای تنها چند شرکت رسانهای جهانگستر به عنوان تنها حاکمان بر فرهنگ بشری نخواهد بود؟
حال با وجود چنین شرایطی، به راستی راه مقابله با اعمال نفوذ بیجای چنین شرکتهایی در حیات اقتصادی موجود، چه خواهد بود؟ و اساساً در این عصر جدید، زمانی که هر فردی با دیگری به مدد شبکههای ارتباطی و اطلاعات تجاری موجود مرتبط میگردد، چه تضمینی برای عدم سوءاستفاده شرکتهای خصوصی از اطلاعات شخصیای که در فضای مجازی در جریان میباشد، وجود دارد؟
در شرایطی که هر یک از جنبههای حیات بشری در قالب اطلاعات در دسترس میباشد و در بین شبکههای خصوصی در حال جابهجا شدن است، به راستی انسانها چگونه میتوانند از این اطلاعات خود محافظت کنند؟ حدود بیست سال پیش، یعنی در طلیعه عصر رسانههای عالمگیر، یکی از مقامات آمریکایی در جملهای پیشگویانه گفت: «دیگر تجارت به دنبال پرچمها جریان پیدا نمیکند؛ بلکه تجارت پیرو نظامهای ارتباطی خواهد بود».
منبع: www. Guardian. Co. uk
پینوشت:
1ـ Jerrmy Rifikin، اقتصاددان، محقق و نویسنده آمریکایی و رییس بنیاد گرایشهای اقتصادی.
کلمات کلیدی: جریان آزاد اطلاعات جریان اطلاعات عصر اطلاعات
منبع: / ماهنامه / سیاحت غرب / 1383 / سال دوم، شماره 16، آبان ۱۳۸۳/۰۸/۲۶
نویسنده : جرمی ریفیکن
نظر شما