موضوع : پژوهش | مقاله

خصوصی ‏سازی آب و چالش‏های پیش‏ رو


آب به عنوان سرمایه‏ای مشترک و موهبتی الهی همواره عامل بقا و ضامن دوام فرهنگ‏ها و جوامع بومی و سنتی بوده است. اما توجه روزافزون شرکت‏ها و دولت‏های غربی به این سرمایه سبب شده تا شاهد نوعی استثمار آن در قالب طرح‏ها، قراردادها و فعالیت‏های تجارت مآبانه باشیم.


حق دسترسی به آب، حقی مشترک برای همه موجودات و موهبتی برای خلقت است. آب را می‏توان حقی طبیعی دانست که هر موجودی با ورود به این دنیا از آن برخوردار است. البته این حق مشترک با نوعی مسئولیت مشترک همراه است؛ مسئولیتی که حکایت از آن دارد که باید از این سرمایه محافظت نمود، به نحوی پایدار از آن بهره برد و به شکلی عادلانه در آن سهیم بود. فرهنگ حفاظت از این حق مشترک، همواره پشتیبان حیات بشری و همه حیات در زمین بوده است.
«توسعه» که مفهومی درک نشده است، سبب شده تا از سویی بر حجم تجارت افزوده شود و از سوی دیگر سرمایه‏های تجدید ناپذیر حیات کاهش یابد که نتیجه آن، نابودی‏های عظیم اجتماعی و زیست‏محیطی است. از پیامدهای توسعه و تأثیرات آن بر آب می‏توان به آلودگی آب‏ها، کاهش منابع زیرزمینی، نابودی خاک‏های حاصل‏خیز و شکل‏گیری جمعیت‏های تشنه بشری اشاره نمود. راهکاری که برای مقابله با کمبود آب ارائه شد، خصوصی‏سازی یا نوع مشارکت بخش خصوصی و دولتی در قبال این سرمایه بود. متأسفانه خصوصی‏سازی به افزایش استفاده غیرپایدار از آب و ایجاد نوعی شکاف در جامعه انجامیده است. در چنین روندی، ثروتمندان بیش از فقرا به آب دسترسی خواهند داشت و آنان که توانایی پرداخت بهای آن را ندارند، از حق خود محروم می‏شوند. خصوصی‏سازی آب، نقض آخرین حقوق انسانی و شاید آخرین خطای بشری باشد.
در کشوری چون هند، در روند خصوصی‏سازی، رود شیوناث در منطقه چاتیسگارا به شرکت RWL واگذار شده است. هم‏اکنون این شرکت به منظور جلوگیری جوامع محلی از دسترسی به این رودخانه، از نیروی پلیس استفاده می‏کند. روستاهای متعددی در این منطقه از حق خود در استفاده از این رودخانه جهت ماهی‏گیری، استحمام و شست‏وشو محروم شده‏اند و حتی چاه‏هایی که در شعاع یک کیلومتری رودخانه قرار دارد، بسته شده است.
حتی رود مقدس گنگ هم از خصوصی‏سازی در امان نمانده است. شرکت «سوئز» که بزرگ‏ترین شرکت آب جهان است، کارخانه‏ای را در دهلی تأسیس نموده که مسئول فروش آب گنگ به ساکنان این منطقه است. شرکت «اندرود گرومنت» که از شرکت‏های تابعه شرکت سوئز است، قراردادی به ارزش دو میلیارد روپیه با هدف طراحی، ساخت و راه‏اندازی کارخانه‏ای عقد نموده است تا روزانه 635 میلیون لیتر آب آشامیدنی تولید نماید.
پاسخ معمول به این روند آن است که فعالیت این کارخانه به معنای خصوصی‏سازی گنگ نیست. اما با این وجود، برای آنکه شرکت سوئز آب گنگ را برای فروش به یامونا منتقل کند، حقوق سنتی و دسترسی به آب آشامیدنی و کشاورزی جوامع محلی گنگ را نادیده گرفته است. در حال حاضر، در نتیجة نادیده گرفتن حق دسترسی مناطق روستایی به این عامل بقا، با افزایش ارزش تجاری آب در مناطق شهری روبه‏رو هستیم.
گنگ به مثابه منبعی برای سعادت و شادمانی حیات است. دشت گنگ یکی از حاصل‏خیزترین مناطق جهان است. در آغاز فصل کاشت یعنی پیش از بذرافشانی، کشاورزان منطقه بیهار مقداری از آب این رودخانه را در کوزه‏ای کرده و در مزرعه خود گذاشته تا به برکت آن برداشت خوبی را در آن سال داشته باشند.
رودخانه گنگ که رگ حیات شمال هند و ضامن امنیت غذایی این کشور است، هم اینک در دست شرکت سوئز است و همین مسأله سبب شده تا صدها هزار نفر در این ناحیه از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شده و به اطراف سد تهرا پناه برند. تهرا که پایتخت حکومت باستانی گارهول در حاشیه رود گنگ در منطقه کوهستانی هیمالیاست، هم اینک در نتیجة احداث این سد، در حال به زیر آب رفتن است.
این سد که پنجمین سد بزرگ جهان است، 5/260 متر ارتفاع دارد و منطقه‏ای به وسعت 45 کیلومتر مربع را پوشش داده است و در صورت آب گیری کامل، 4200 هکتار از بهترین مزارع دره‏های اطراف را بدون آن که هیچ سودی داشته باشد، به زیر آب می‏برد.
این سد عظیم در منطقه‏ای با گسل‏های مستعد زلزله قرار دارد. در خلال سال‏های 1816 تا 1991، هفده زلزله بزرگ را تجربه کرده و کمیته بین‏المللی سدهای بزرگ جهان، این منطقه را منطقه‏ای بسیار خطرناک معرفی نموده است.
در صورت وقوع زلزله و شکست این سد، خسارات آن غیرقابل تصور خواهد بود. مخزن این سد در صورت هرگونه حادثه‏ای از این دست، در بیست و دو دقیقه تخلیه می‏شود و در عرض یک ساعت، 260 متر مکعب آب، منطقه ریشکش را فرا می‏گیرد. پس از آن، منطقه‌هاریدوار نیز کاملاً به زیر آب می‏رود. همچنین در نتیجه چنین حاثه‏ای، مناطق بیجنور، مروت،‌‌هاپور و بولتد شاهار، در مدت دوازده ساعت به زیر آب فرو می‏رود. از همین روست که باید این سد را نقطه‏ای بالقوه خطرناک در شمال غرب هند دانست. همچنین برآوردها بیانگر آن است که عمر این سد، به واسطه رسوب بالا، در سی سال آینده به پایان می‏رسد.
خصوصی‏سازی آب این‏گونه توجیه می‏شود که نهایتاً غول‏های فعال در عرصه این صنعت، بهای آن را می‏پردازند. با این وجود، فعالیت کارخانه سوئز در دهلی بیانگر آن است که این شرکت‏ها بدون توجه به هزینه‏های اجتماعی و زیست محیطی بهره‏برداری از این سرمایه، از آن سود می‏برند.
هند در نتیجة استقراض از بانک جهانی برای ساخت کانال گنگ، با بدهی سنگینی روبه‏رو شد. در همین مرحله، خطوط عظیم لوله انتقال آب با بودجه عمومی در حال احداث است؛ و در حالی که مردم بهای آن را می‏پردازند، شرکت‏های بین‏المللی از آن سود می‏برند.
در آگوست سال 2002، بیش از پنج هزار کشاورز علیه احداث خطوط انتقال آب که هدف آن انتقال آب گنگ به کارخانه آب «سونیاویهار» در دهلی بود، دست به اعتراض زدند و همگی متعهد شدند که از آزادی این رودخانه‏های مقدس دفاع کنند.
متأسفانه در چند سال اخیر، بیش از یکصد زن در منطقه تهرا به واسطه کمبود آب و مشکلات ناشی از آن خودکشی کرده‏اند و هنوز هم زنان بسیاری بر خرابه‏های این شهر تحصن نموده‏اند و بدین نحو اعتراض خود را نشان می‏دهند.
از جمله طرح‏های عظیمی که ما با آن مخالفیم، پیشنهاد ارتباط دادن همه رودهای هند با احداث کانال‏ها و سدهای عظیم با هزینه 200 میلیارد دلار است؛ یعنی چیزی حدود 200 بودجه آموزش این کشور و سه برابر آن چیزی که دولت از مالیات عایدش می‏گردد. این رقم حدود 25% تولید ناخالص داخلی هند و 72 میلیارد دلار بیش از بدهی خارجی‏اش است. این طرح‏های عظیم که فرصت‏هایی جدید برای خصوصی‏سازی آب فراهم می‏آورد، با هزینه‏هایی سنگین برای طبیعت و مردم همراه است. در صورت اجرای این طرح، بیش از پنج میلیون نفر خانه و کاشانه خود را از دست می‏دهند و از سوی دیگر، به معنای مرگ رودخانه‏های کنونی ما خواهد بود.
در چنین شرایطی، اکوسیستم و جوامع ما از آبی که در اسارت سدهای غول‏پیکر و کانال‏های سیمانی است، محروم خواهند شد و آب آزاد به آبی اسیر مبدل می‏شود و این به معنای کابوس اسارت و دستورالعمل انقراض گونه‏ها و فرهنگ‏هاست.

* Vandana Shiva: فیزیکدان و بوم‏شناس برجسته هندی.

منبع: / ماهنامه / سیاحت غرب / 1385 / شماره 43، بهمن ۱۳۸۵/۱۱/۰۰به نقل از: WWW.resurgence.org
نویسنده : واندانا شیوا

نظر شما