موضوع : پژوهش | مقاله

ضرورت تبلیغات اسلامی(2)


این پرسش مطرح است که آیا در جهان امروز و معادلات قدرت می توان فقط با تکیه بر روشهای تبلیغی سنتی باقی ماند؟ و سوال دیگر آن که آیا تبلیغات نوین این صلاحیت را دارد که سرنوشت بشر را به دست او سپرد؟


تبلیغات سنتی و تبلیغات نوین
در یک تقسیم بندی تبلیغات به دو دسته کلی قابل تفکیک است: تبلیغات سنتی و تبلیغات نوین.

الف- تبلیغات سنتی
تبلیغات سنتی عبارت است از نوعی تبلیغات که ریشه در فرهنگ و آداب، رسوم و اعتقادات اجتماعی دارد که طی قرون گذشته در محدوده آن برنامه ای تبلیغی توسط مبلغان طراحی و اجرا شده و به اهداف خاص خود دست می یافته است. در این جوامع تمامی ارکان تبلیغ دارای ویژگیهای خاص خود هستند و هر یک از روشهای تبلیغی در یک ارتباط تنگاتنگ شرایط محیطی، قانونمندیها، افکار، حساسیت ها و ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی خود شکل می گیرند.
تبلیغات سنتی دارای ویژگیهای زیر است:
1- مردمی بودن: در تمامی اشکال شناخته شده تبلیغات سنتی حضور مردم و مشارکت آنان کاملا مشهود است. در تمامی مراحل و مراتب این نوع تبلیغ، مردم رکن اساسی شکل گیری و اثر گذاری هستند. این مشارکت در قالب ارکانی همچون مبلغ مردمی، توده مردمی، مخاطب فعال و حتی تسهیل کننده و فراهم آورنده ابزار بروز می کنند.
2- انطباق با فرهنگ و آداب سنتی: این ویژگی به این دلیل پیدا شده که روند اجرای تبلیغات سنتی صیقل خورده، پویا و کم مانع است. این نیز به سبب انطباق کامل با مبانی فرهنگی حاکم بر جامعه می باشد. این انطباق فرهنگی در طول صدها سال حضور مبلغان و تبلیغات آنان در یک اجتماع خاص پیدا شده است.
3- کم زحمت بودن تبلیغ سنتی: به واسطه خصلت تبلیغات سنتی، نوع سازماندهی، چگونگی ارتباط ارکان با یکدیگر و شرایط طرح و رشد آن به خصوص نوع مشارکت مردم در آن و ارتباط خاصی که بین مبلغ و مخاطب برقرار می شود، میزان توانی که برای انجام این نوع فعالیت تبلیغی صرف می شود با انواع جدید تبیلغ به هیچ وجه قابل قیاس نیست.
4- دارای بودجه و پشتیبانی مردمی: از جمله بارزترین خصلت های سنتی تبلیغات که در نظریات، سخنان و برنامه های هر یک از نظریه پردازان غربی، مسوولان سازمانهای بزرگ و مدیران دستگاههای تبلیغی کاملاً هویداست توجه به بودجه و پشتیبانی می باشد. نوع بافت و تاروپود تبلیغات سنتی به گونه ای است که همپای شکل گیری فرآیند تبلیغی تمام جوانب پشتیبانی و مالی آن معمولا حل می شود.
5- عامل قداست در فعالیت تبلیغی: اهداف تبلیغات سنتی چه ملی و چه قومی همیشه با نوعی توجه و احترام عامه روبروست. در تبلیغات مذهبی این احترام با شدت و قوت بیشتر معنا می شود و این اهداف با نوعی تقدس عجین می گردد.

ب- تبلیغات نوین
ویژگیهای تبلیغات نوین:

1- اصالت ابزاری بودن:
از مهمترین دستاوردهای عصر نوزایی (رنسانس) در غرب تحولات ابزاری و تسلط آن بر روند اجرایی کارها در جامعه جهانی است. درتبلیغات نوین ابزار به عنوان یک رکن تبلیغی، حضوری تعیین کننده و موثر دارد و مبلغان مجبورند با ابزار ارتباطی بسیار پیچیده تعامل سنگین برقرار سازند.

2- پیشرفت و تغییرات فن آوری:
به تدریج ابزارهای تبلیغی نیز در ورطه ای از تغییرات و تحولات صنعتی گرفتار آمدند و چه بسا به دلیل استقبال عامه به داشتن کامل ترین، جدیدترین، موثرترین، کم مصرف ترین، کوچکترین و هزاران ترین دیگر به رقابتی مرگ آور و کشنده دچار شدند. این رویکرد اکنون وارد همه ارکان تبلیغ شده است.

3- ایجاد رفتار مطلوب در مخاطب:
در سیاستگذاری و هدفمند کردن فعالیتهای این نوع تبلیغات، ارزشها و نگرشهای متعالی را کمتر می توان یافت. گسترش حسنات، تغییر و اصلاح بینش و طرح ارزشهای متعالی الهی، دیگر اهداف مهم به حساب نمی آیند. تبلیغات نوین غربی بیشتر به دنبال شناخت رفتار هاست. آن هم نه به منظور اصلاح آنها بلکه برای ایجاد تغییر رفتار در مخاطب به سمت و سویی که مورد نظر سردمداران می باشد.

4- سرعت زیاد:
کشف امواج و استفاده از آنها برای انتقال پیام چنان سرعتی به تبلیغات داده که مخاطب هر لحظه می تواند از وقایع و اتفاقات چهار گوشه آگاهی کامل کسب کند.

5- تغییر محدوده مخاطب:
تبلیغات نوین نه تنها افراد علاقه مند به موضوع را از جریان و نقطه ای که اتفاق افتاده یا جریان تبلیغ آگاه می سازد بلکه انسانهایی را که اساساً توجهی به موضوع ندارند نیز تحت نفوذ و پوشش تبلیغات خود قرار می دهد. تبلیغات نوین مجبور است که محدود مخاطبان خود را تغییر دهد، توده های جانبی همراه را نیز به مخاطب اصلی بیفزاید و با بکارگیری روشهای گوناگون و فنون پیچیده عده بیشتری را هر روز به جمع مخاطبان خود اضافه کند.

6- استخدام علم نوین:
تبلیغات از نتایج علوم در همه زمینه ها خوشه چینی می کند. دستاوردهای آن را به قوانین ابزار در روش تبیلغی مبدل می سازد و جای پای خود را در جوامع انسانی محکم تر از گذشته می کند.
شاید «یوزف گوبلز» وزیر تبلیغات هیتلر قدرت کلمات را به بهترین وجه تعریف کرده باشد: «اثبات آن که مربع در واقع دایره است چنان که با تکرار لازم و روان شناختی مخاطبان همراه باشد غیر ممکن نیست.»

کارکرد تبلیغات
یکی از کارکردهای تبلیغات سمت دهی تصمیم مخاطبان است. نزدیک به یک قرن است که بازاریان از بسته بندی برای سمت دهی تصمیم مصرف کنندگان استفاده می کنند. بسته بندی چنان ابزار هدایت کننده ای است که سازندگان محصولات غیر معروف می کوشند از آن سود جویند و بسته بندی های خود را طوری بسازند که رنگ، برچسب، شکل بسته و نظایر آن یادآور محصولات پرفروش باشد. هدایت کننده های دیگری نیز برای ترغیب مصرف کننده با استنباط از کیفیت کالا و در نتیجه خرید نوع معین به کار برده می شود. سه قسم از مهمترین آنها عبارتند از: قیمت، شهرت فروشگاه و نام جنس.
هر هدایت کننده ای برای تلقین کیفیت محصول، قوانین خاص خود را به همراه دارد. افراد را هم می توان بسته بندی نمود. اولین اطلاعاتی که ما از یک شخص بدست می آوریم – جنس، سن، نژاد، جذابیت فیزیکی و مقام اجتماعی- معمولا با قواعد و کلیشه های ساده ای همراه است که تفکر و رفتار ما را تعیین می کند. کلیشه های جنسی و نژادی معلوم می کنند «چگونه مرد و زن تفاوت دارند» و «هر عضو یک گروه قومی چگونه است.»
هدایت کننده های دیگری نیز وجود دارند. دو تن از متخصصان تبلیغات تجاری به نامهای «کیپلز» و « دیوید الیگوی» اظهار می کنند که تبلیغات وقتی دارای خبر طولانی و گیرا باشد و به بیانی دیگر پیامی بلند با استدلالهای متعدد، موثرتر است. واضح است چنین پیامی تاثیر بیشتری از پیام کوتاه حاوی استدلالهای ضعیف خواهد داشت. البته به شرطی که آن پیام قرائت شود. اما در مواقعی که پیام به طور سطحی خوانده شود یا اصلا خوانده نشود چه اتفاقی می افتد؟ براساس پژوهشهای روانشناسی اجتماعی، هنگامی که مردم به دقت به تفکر درباره موضوعی نپردازند پیامهای طولانی- صرفنظر از آن که حاوی استدلالهای قوی یا ضعیف باشد- اقناع کننده تراند.
شیوه دیگر اقناع کردن که بسیار به کار می رود آمیختن سخنان به نمادها و اصطلاحات کلیدی مناسب به عنوان ابزاری جهت اطلاع مخاطب از ارزش و پذیرفتنی بودن پیام است. اغلب نشانه ها و لغات کلیدی متناسب با مخاطبان معین به کار می رود.
«رابرت زاجونگ» از دانشگاه میشیگان در یک محیط آزمایشگاهی نشان داده است که در شرایط یکسان، شخص هر چه بیشتر با چیزی روبرو شود، آن چیز برای او جذاب تر می شود. در سه بررسی جداگانه، زاجونگ به ارائه کلمات بی معنی، علامتهای چینی و تصاویر دانشجویان که از سالنامه دانشکده برگزیده شده بودند، پرداخت. این اقدام از صفر تا 25 تکرار شد. نتایج نشان داد که جاذبه اقدام به تکرار نمایش آنها افزایش می یابد. بسیاری از پژوهشهای بعدی یافته اساسی«زاجونگ» را تایید می کنند. بیشتر در معرض قرار گرفتن به علاقه بیشتر می انجامد. قدرت تکرار در تبلیغات را «یوزف گوبلز» در راس وزارت تبلیغات نازی به خوبی دریافته بود. نهضت تبلیغات او بر یک مشاهده ساده استوار بود. چیزی که توده ها حقیقت می انگارند آن اطلاعاتی است که با آن بیشتر آشنایی دارند. به زبان خود گوبلز: «توده مردم معمولا بسیار ابتدایی تر از آن هستند که ما تصور می کنیم». از این رو تبلیغات همیشه باید اساساً ساده و تکراری باشد. در درازمدت تنها کسی به تاثیر اساسی در عقاید عمومی دست خواهد یافت که قادر باشد مسائل را به ساده ترین صورت بیان کند و جرات آن را داشته باشد که علی رغم مخالفت روشنفکران آن را به این شکل ساده تا ابد تکرار کند. تکرار پیامها، تصاویر و شعارهای ساده می تواند شناخت ما را از جهان شکل دهد، حقیقت را تعریف کند و شیوه زیستن ما را از زندگی مشخص کند. با این همه تبلیغاتچی ها می دانند که نمایش مکرر می تواند به چیزی موسوم به کسل کنندگی منجر شود. یعنی از بین رفتن تاثیر یک آگهی به سبب نمایش مکرر آن و خسته شدن و به ستوه در آمدن مصرف کننده ها. تاثیر کسل کننده ها بیشتر در مورد آگهی هایی رخ می دهد که توجه بسیار جلب می کنند. تبلیغاتگرها می کوشند با استفاده از تکنیکی موسوم به «تکرار با تنوع» از کسل کنندگی جلوگیری کنند. در این تکنیک اطلاعات یا موضوع یکسانی بارها تکرار می شود اما شکل ارائه تغییر می کند.

شیوه صحیح و امروزین تبلیغ
این پرسش مطرح است که آیا در جهان امروز و معادلات قدرت می توان فقط با تکیه بر روشهای تبلیغی سنتی باقی ماند؟ و سوال دیگر آن که آیا تبلیغات نوین این صلاحیت را دارد که سرنوشت بشر را به دست او سپرد؟
پاسخ به هر دو سوال منفی است. انسان در انتظار یافتن سومین راه است. تلفیق و تکمیل این دو را ه و به دست آوردن راه و روشی مشخص و موثرتر برای آینده. در آغاز باید تبلیغات سنتی را دقیق‌تر و کامل‌تر و کاربردی‌تر از آنچه امروزه مطر ح است دید و توانایی های آن را باور کرد. اما متاسفانه بیشترین کوشش در جهت نفی و طرد آن است. وجه تکمیلی این راه آن است که تبلیغات نوین را شناخت، با دیدی انتقادی آن را بررسی کرد، نکات مثبت و منفی آن را از یکدیگر جدا نمود و جایگاه ابزار، تاثیر اهداف و ارزش روشها را از نو معنا کرد و از حاصل این کوشش و ترکیب صحیح نتایج فعالیتهای قبلی، راه سوم را طراحی کرد. انقلاب اسلامی صحیح ترین و صادق‌ترین جریان کشف و طراحی تبلیغات صحیح می باشد. معلم شهید استاد مرتضی مطهری ضمن تاکید بر نقاط صحیح تبلیغات سنتی و به وی‍ژه حوزوی، به طرح ضرورت تجدید نظر و دقت دوباره در برنامه‌های تبلیغی ما می‌پردازد. وی می‌نویسد: «وسایل هدایت هر زمانی مخصوص آن زمان است.» ایشان به خوبی این نکته ظریف را مطرح می‌سازند که دیگر فقط با تبلیغات سنتی نمی‌توان جوانان و نوجوانان را جذب کرد.
از تبلیغات تعاریف متعددی توسط اندیشمندان و صاحبنظران این فن ارائه شده است که دو نمونه از مهمترین این تعاریف در پی می‌آید:
«ترنس کوآلتر» پس از بررسی دقیق تعریفهای مختلف می‌گوید: تبلیغات عبارت است از تلاش عمدی که توسط برخی افراد یا گروهی با بهره گیری از وسایل ارتباطی برای کنترل و تغییر شکل دادن نگرشهای دیگر گروهها انجام می‌شود، با این هدف که عکس‌العمل آنها در یک موقعیت ویژه به اندازه‌ای که مطلوب تبلیغاتچی است تحت تاثیر قرار گیرد. تلاش عمدی کلید این تبلیغات نهفته است. این تنها چیزی است که تبلیغات را از غیر تبلیغات جدا می سازد. زیرا هر عمل ترغیبی زمانی می تواند تبلیغات نامیده شود که بخشی از یک تلاش عمدی برای کنترل نگرشها و ایجاد یک رفتار باشد.
«کیمبال یونگ» نیز مانند این تعریف را ارائه می کند با این تفاوت که تاکید بیشتری بر رفتار دارد. از نظر او تبلیغات عبارت است از بهره‌گیری کم و بیش عمدی، سیستماتیک و طراحی شده از سمبلها که به طور عمده توسط تلقین و تکنیکهای روانی مناسب انجام می‌شود و با هدف تغییر و کنترل افکار عقاید، ارزشها و در نهایت تغییر رفتار آشکار افراد به سوی مسیر تعیین شده صورت می پذیرد.
دو تعریف یاد شده چهار عنصر مشترک دارند:
1- وجود یک عامل ایجاد کننده ارتباط با هدف دگرگون کردن نگرش ها، باورها و رفتار دیگران
2- سمبلها اعم از سمبلهای کتبی، شفاهی و عملی که توسط عامل ارتباط مورد بهره‌گیری قرار می‌گیرد.
3- وسیله ارتباطی
4- مخاطب یا آنچه که در قاموس افکار عمومی «اهداف» نامیده می شود.

ضرورت تبلیغات اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی اگر چه گامهایی در جهت غرب‌زدایی و رجعت به خویشتن برداشته شده است ولی هنوز هم در ابتدای راه قرار داریم. ریشه های طاعون استعمار به آسانی از دل خاک یک کشور کنده نمی شود. به قول امام (ره) پنجاه سال زمان لازم است تا این کشور را از نو دوباره ساخت. بی تردید یکی از مسئولیتهای سنگین ما در عرصه تبیلغات اسلامی احیاء فرهنگ اسلامی و تجدید بنای حافظه تخریب شده امت اسلام و تنظیم شناسنامه واقعی این امت در عرصه تاریخ و در پهنه جغرافیاست.
از این رو رعایت نکات ذیل در تبلیغات اسلامی توصیه و تاکید می شود:
1- ضرورت وجود داشتن گروهی معتقد از میان مردم که با استفاده از امکانات جدید و شرایط زمان، دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر کنند.
2- مبنای حرکت تبلیغی چنین کسانی باید حفظ وحدت جامعه و پرهیز از تفرقه و اختلاف و دسته بندی‌ها باشد.
3- دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر از وظایف مشخص این گروه است.
4- رعایت اصول و پرهیز از هرگونه انحراف و افراط و تفریط و اعوجاج از وظایف مهم کسانی است که در متن یک حرکت تبیلیغی اسلامی سیر می‌کنند.
5- دست اندرکاران سیستم تبلیغات اسلامی باید مومن و معتقد به مبانی مکتب باشند. در تبلیغات هیچ فاصله‌ای بین نیت و عمل وجود ندارد. ایمان در لحظه آفرینش یک اثر تبلیغی، حکم دمیدن روح و روان را دارد.
6- درتبلیغات اسلامی از هرگونه اجتهاد به رأی و خویشتن داوری در عرصه احکام الهی باید پرهیز کرد.
7- از هرگونه مبالغه گویی و ریا و خودنمایی در تبلیغات باید پرهیز داشت. به آنچه عمل می کنیم نباید تظاهر کنیم.
8- اگرچه عمل صحیح و انقلابی در عرصه تبیلغات خالی از مشکل و خطر نیست ولی باید تنها از خدا ترسید و به او توکل کرد و از هیچ نیروی دیگری پروا نداشت.
9- تبلیغات را باید برای خدا کرد و از هیچ کس توقع پاداش و مزد نداشت. تبلیغات خالصانه هم موثرتر است و هم قهراً سالمتر.
10- نباید انتظار داشت که کار تبلیغی به سرعت به نتیجه برسد.
11- برنامه‌های تبلیغی باید براساس قول لین و ملایم طراحی شوند.
12- مبلغ باید از متن جامعه برخاسته و آگاهی کامل از شرایط جامعه داشته باشد و براحتی بتواند با جامعه رابطه برقرار کند.
13- نتیجه تبلیغات باید هدایت جامعه و بیدار کردن قدرت تفکر در افراد جامعه باشد. هر برنامه تبلیغی باید سبب به فکر واداشتن مخاطبان خود و به حرکت درآوردن آنها در مسیر صحیح و درست باشد.
14- تبلیغات باید آمادگی برخورد با سنتهای دیرپای اجتماعی که با معیارهای اسلامی سازگاری ندارند را داشته باشند و در جهت تنظیم و تصحیح نظام ارزشی جامعه بکوشد.
15- تبلیغات باید حس حق جویی را در توده‌های مردم زنده نگه دارد. به مردم بیاموزد که هر سخنی را باید شنید و ازمیان آنها بهترین را انتخاب کرد.
16- حمایت از گسترش عدالت اجتماعی باید یکی از هدفهای مهم تبلیغات باشد. تبلیغات باید مردم را همواره آماده برای قیام به قسط نگه دارد.
17- باید حفظ وحدت جامعه و تلاش برای جلوگیری از تفرقه یکی از هدفهای بزرگ تبلیغات اسلامی باشد
18- تبلیغات می‌تواند و باید عاملی باشد برای رشد و گسترش پیام اسلام و سایر علوم اسلامی در سطح جامعه.

عوامل موثر در زمینه سازی مخاطب

الف- درجه آگاهی و ایمان
باید توجه داشت که همه مخاطبان از آنچنان ایمان و آگاهی برخوردارنیستند که دراولین وهله ی دعوت، همه آنان پاسخ مثبت بدهند. توجه نکردن به این نکته ممکن است از یک سو باعث نومیدی و دلسردی مبلغ و از سوی دیگر موجب بازگرداندن مخاطب به نقطه آغاز و حتی موضغگیری وی گردد. بنابراین مبلغ دو مسئولیت خطیر بر دوش دارد:
1- پرده جهل را بدرد و با واداشتن به تفکر، افقهای علم و آگاهی را روشن نماید.
2- حجاب غفلت را کنار بزند و باورهای فطری را با انگیختن تذکر از نو احیا کند.

ب- ظرفیت:
افراد مانند معدنها دارای ظرفیتها و استعدادهای متفاوتند. رهبری و راهنمایی افراد یک نسخه معین ندارد که درباره همه افراد، همه نسلها و همه زمانها داده شود. از این رو، مبلغ موفق کسی است که این ظرفیتها را بدرستی دریاید و به فراخور هر یک، تبلیغی مناسب را ارائه دهد. بدین خاطر، پیامبران، این مبلغان راستین الهی، سخن خویش را به تناسب ظرفیت و گنجایش افراد ابراز می داشتند.

ج- پایگاه اجتماعی
منظور از پایگاه اجتماعی در اینجا، یک رشته از ارزشهای رایج اجتماعی همچون، مقام، موقعیت و وضع شغلی است. واقعیت این است که پیام اسلام هیچ گونه حد و مرزی را در هیچ زمینه به رسمیت نمی شناسد و در میان تمام اقشار و طبقات انتشار یافته است. درتفاوت نداشتن میان طبقه ای با طبقه دیگر یا فرقه ای از فرقه دیگر شکی نیست. اما مطلب مهم آن است که راه و روش و ابزار هدایت در میان همه گروهها و طبقات سنخیت ندارد. یک چیز در یک جا وسیله هدایت است و در حای دیگر وسیله گمراهی است. منطقی که یک فرد مسن بی سواد را مومن می کند اگر در مورد یک فرد تحصیل کرده به کار برده شود، چه بسا که او را گمراه نماید.

د- جایگاه مذهبی
موقعیت مذهبی مخاطب، شکل تبلیغ را متفاوت می کند. آنگاه پیروزی در رساندن یک پیام حاصل خواهد شد که جایگاه مذهبی طرف مقابل مدنظر قرار گیرد. از آنجا که باور و عقیده مخاطب در یک نقطه از طیفی گسترده ایمان تا کفر و توحید تا شرک قرار دارد، لذا همین امر نوع تبلیغ را تا حدودی تعیین می کند. گاه تبلیغ فقط نیاز به یک جرقه دارد و گاه ایجاد یک موج و تلاطم شدید را می طلبد.

ه- موقعیت روانی
شخصیت انسان آنگاه تعادل و توازن خویش را باز می یابد که به نیازهای فیزیولوژی (گرسنگی، تشنگی، غریزه جنسی و دیگر غرائز، ...) و نیازهای روانی او (امنیت روانی، تقدیر، و احترام اجتماعی، نیاز به گرایش، ابراز شخصیت و...) پاسخ مثبت داده شود. توجه نکردن به این نیازها و ارضا نشدن صحیح آنها، عواقب ناهنجاری همچون اضطراب شخصیت را به دنبال خواهد داشت. حضرت علی (ع) می فرماید: قلب آدمی دارای دو حالت است. شما از در میل و رغبت به آن وارد شوید، زیرا روح و روان آدمی وقتی چیزی را با ناخوشی و تحمیل پذیرفت نابینا می شود.

پی نوشت:
1- آلفرد سووی، «افکار عمومی و اثر آن در زندگی اجتماعی»، ترجمه جمال شمیرانی، چاپ سوم، ص182.
2- جمعی از نویسندگان، «مجموعه مقالات تبلیغات و جنگ روانی»، ترجمه حسین حسینی، پژوهشکده علوم نظامی، چاپ دوم 1377، ص 97.
3- محمد ری‌َشهری، «تبلیغ در قرآن و حدیث»، ترجمه علی نصیری، چاپ اول، 1380، ص 26.
4- «مجموعه مقالات تبلیغات و جنگ روانی»، همان کتاب، ص102.
5- همان منبع، ص 105.
6- جیهان احمد رشتی، « تبلیغات در رسانه‌های ارتباط جمعی»، ترجمه عبد‌الجلیل شری‌زاده، معاونت فرهنگی ستاد مشترک سپاه، ص 30.
7- همان منبع، صص 43و 44.
8- همان منبع، ص 48.
9- همان منبع، صص 53 و 54.
10- محمدحسن زورق، « مبانی تبلیغ»، چاپ اول، 1368، تهران، صص 44و 45.
11- همان منبع، ص 145.
12- جمعی از نویسندگان، همان کتاب، صص 96و97.
13- امام خمینی (ره)، صحیفه نور، جلد 17، ص 157.
14- همان منبع، ص 34.
15- مسجد، «شرایط موفقیت تبلیغ» شماره سی و هفتم و سی و هشتم.


منبع: / سایت / باشگاه اندیشه
نویسنده : کیانوش کیاکجوری

نظر شما