حجاب مایا در فلسفه شوپنهاور
محمد موسی
استاد راهنما: سیدحمید طالب زاده
استاد مشاور: محمدرضا ریخته گران
دانشگاه تهران، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
چکیده
نظام فلسفی شوپنهاور که هم در گروه فلسفه های ایده آلیستی طبقه بندی می شود و هم در گروه فلسفه های رمانتیکی، اساساً بر مبنای یک ایده واحد بنا شده است، ایده ای که در خصوص نظریه او پیرامون واقعیت بنیادینی است که در ورای تمامی موجودات واقعی قرار دارد. این ایده واحد حاصلِ باورِ فلسفی دوگانگی انگاری است که قائل به وجود دو جنبه از جهان است - یعنی، جهان همچون تمثّل، یا جنبه خارجی جهان (به بیان کانت، جهانِ پدیداری و phenomenal)؛ و جهان همچون اراده، یا جنبه درونی جهان (به بیان کانت جهانِ نومنالی، یا شئ فی نفسه).
شوپنهاور این ایده واحد را در چهار بخش یا چهار کتاب متوالی در اثر اصلی خویش جهان همچون اراده و تمثّل نشان داده است. این چهار بخش کاملاً ایده واحد شوپنهاور را از جهت های مختلفِ معرفت شناسی، مابعد الطبیعی، زیبایی شناسی و اخلاق آشکار می سازند.
توجه و تأکید بخشِ نخست بر موضوع جهان، به مثابه چیزی است که ما آن را از طریق آگاهیِ معمولِ حاصل از علم و ادراک متعارف همگانی می یابیم. بخش دوم، جهان را به شکل واقعی آن نشان می دهد، و طبیعتِ پلیدی را که در واقعیتِ بنیادین جهان نهفته است، روشن می سازد، و از اینجا بدبینی متافیزیکی شوپنهاور آشکار می شود. بخش های سوم و چهارم راه هایی را که شوپنهاور برای رهایی و فرار از این طبیعتِ پلید پیشنهاد می کند، به ما عرضه می دارند. شوپنهاور معتقد است راه رهایی انسان ها دستیابی به سطح بالایی از آگاهی است که در دو امر - یعنی تجربه هنری و زندگی زاهدانه قدیسان - یافت می شود.
شوپنهاور بخشِی را که به بیان و نشان دادن جهان همچون تمثّل می پردازد مقدمه ای ضروری برای فهم نظریه متافیزیکی خود می دانست. این بخش در رساله دکتری او تحت عنوان ریشه چهار وجهی اصل دلیل کافی و قسمت اول جهان همچون اراده و تمثّل مورد ملاحظه قرار گرفته و رساله حاضر نیز معطوف به همین بخش است.
کلیدواژه ها
شوپنهاور، حجاب مایا، دوگانگی انگاری، جهانِ پدیداری، جهانِ نومنالی، آگاهی، مابعد الطبیعی، زیبایی شناسی، اخلاق
نظر شما