نقد «صدام» یا «اعراب»، ایران و دستگیری صدام
روزنامه شرق، سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲ - ۱۳ ذیقعده ۱۴۲۴ - ۶ ژانویه ۲۰۰۴
یوسف عزیزی (بنی طرف):
رهبر فقید ایران آیت الله امام خمینی [ره] پیوسته در طول جنگ عراق علیه ایران خواستار سقوط صدام به عنوان شرطی اساسی برای پایان دادن به این جنگ خونین بودند. اما به سبب حمایتی که صدام رئیس جمهور سابق عراق در طول آن جنگ از غرب دریافت می کرد این آرزو تحقق پیدا نکرد. تا اینکه پس از ۱۵ سال از پایان آن جنگ این آرزو تحقق یافت. به نظر می رسد گذر زمان و شرایط سیاسی موجود از جمله حضور آمریکایی ها در عراق و سقوط صدام حسین و دستگیری او توسط آمریکایی ها این احساسات دشمنانه نسبت به او در بین پیشگامان عرصه جنگ و رهبران سیاسی ایران فروکش نکرده باشد. زیرا اگر این حادثه در آن روزگار اتفاق می افتاد احساسات توده ها را بر می انگیخت و آنها شادمان از چنین حادثه ای به خیابان ها می ریختند. اما با وجود آنکه رسانه های ایران اعم از محافظه کار و اصلاح طلب جام خشم خود را بر سر صدام حسین ریخته و او را دیکتاتوری توصیف کردند که عراق را با مشت آهنین و آتش اداره کرد و شیعیان را شهید کرده و عراقی های ایرانی تبار را آواره و به ایران و کویت حمله کرد، اما انتقادات و حملات رسانه های ایران فراتر از صدام حسین و حزب بعث رفت و به نقد اعراب و به گفتمان عربی نیز سرایت کرد. گفتمان رسمی ایران در قبال دستگیری صدام آنچنان که در اظهارات مسئولان تجلی یافت بیشتر موزون بود و نسبت به گفتمان رسانه ها که همراه با بعضی گرایش های تند علیه اعراب نمود یافت، از خردمندی بیشتری برخوردار بود. خبرگزاری ایران (ایرنا) در پخش خبر دستگیری صدام حسین پیشدستی کرد و از تمام رسانه های جهانی و عرب سبقت گرفت به طوری که رسانه های عربی نیز خبر یاد شده را به نقل از خبرگزاری ایران منتشر ساختند.
با اینهمه موضع رسمی ایران پیرامون دستگیری صدام متفاوت بود. از یک سو قوه قضائیه که ریاست آن را آیت الله هاشمی شاهرودی بر عهده دارد خواستار محاکمه صدام در ایران شد در حالی که عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت گفت ایران علیه صدام حسین به محاکم بین المللی شکایت می کند. اظهارات مقام رهبری و هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز بر مشارکت غرب به ویژه ایالات متحده در جنایات صدام حسین متمرکز بود. به طوری که هاشمی رفسنجانی خواستار لزوم محاکمه دولت آمریکا به خاطر حمایت از رژیم عراق در طول جنگ علیه ایران شد. محمدعلی ابطحی معاون رئیس جمهور ایران نیز ضرورت تحقیر صدام حسین تا آخرین حد را مورد تاکید قرار داد.
نیروهای مخالف درون ایران اما بر نکته ای تاکید ورزیدند که به نحوی نقد تندروها بود و دیکتاتوری صدام حسین را برجسته می کرد. ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران طی مقاله ای که در روزنامه اصلاح طلب «شرق» مورخ ۱۶/۱۲ سال میلادی تحت عنوان «از پایان ظلم و ستم عبرت بگیریم» چاپ شد، در آخر مقاله به نحوی که گویی[...] نوشت «دستگیری صدام و محاکمه قریب الوقوع او بر رفتار حاکمان سرکش و جدا از ملت هایشان در جهان عرب و کشورهای خاورمیانه و کشورهای همسایه عراق اثر خواهد گذاشت و آنها را خواه ناخواه وادار خواهد ساخت که به خواسته های ملت هایشان گردن نهاده و لجاجت و دشمنی با توده ها را ترک کنند و حقوق مردم را به خودشان بازگردانند وگرنه سرنوشت آنها چون صدام و حتی بدتر از او خواهد شد. زندگی صدام و سرنوشت او داستانی مکرر برای همه حاکمانی است که زبانی جز زور نمی فهمیدند و نمی دانستند در بازی زندگی دست های فراوانی هست که مافوق دست های آنان قرار دارد.»
- ملی گراهای ایرانی و مسئله صدام و اعراب
در این میان ملی گرایان ایرانی فرصتی به دست آوردند تا اعراب را در کل مورد انتقاد قرار دهند. حسین دهشیار استاد دانشگاه و نویسنده روزنامه «شرق» در شماره مورخ ۱۷/۱۲/۲۰۰۳ این روزنامه به مناسبت دستگیری صدام حسین نوشت: «برای جهان عرب دهه هاست که دیگر احترامی و جایگاهی نمانده است. اعراب نشان دادند که عظمت و شکوه خود را از دست داده اند. آنها چگونه در کشوری که تمدنی عظیم دارد به فردی چون صدام حسین اجازه می دهند تا نقش مهمی را در سرنوشت آنها بازی کند؟»
مقاله این نویسنده که بدون تردید بیانگر بخش وسیعی از جامعه ایرانی است در واقع کلمه حقی بود که از آن اراده باطل شده بود. یعنی از انتقاد خود نسبت به رژیم های عربی (که ما هم با آنها مخالفت داریم) استفاده کرده بود تا جام خشم خود را بر سر اعراب به عنوان یک امت تخلیه کند. مشکل در این است که این نویسنده نمی دانسته یا می دانسته و فراموش کرده است که حدود چهار میلیون عرب در ایران ساکن بوده و از شهروندان اصلی این کشور محسوب می شوند. فرض بگیریم که جهان عرب یا اعراب خارج از ایران برای او اهمیتی نداشته باشد، چرا نویسنده به وحدت ملی ایران نیز بی توجهی کرده است. زیرا چنین سخن مردودی، احساسات ایرانیان عرب را تحریک خواهد کرد.
گرچه ایران در چهارچوب «تقدیری ناگزیر» در خاورمیانه قرار گرفته اما به نظر می رسد برخلاف درایتی که بعضی از مقامات مسئول ایرانی نشان دادند، این جریان [...]* برای تحقیر همسایگان ایران و حتی اعراب شهروند خودش حد و مرزی نمی شناسد و پیوسته در جست وجوی بهانه هایی برای این موضوع است. دستگیری صدام حسین چنین فرصت مناسبی برای آنها بود. درست است که این جریان بر سر قدرت نیست و در حاشیه آن زندگی می کند اما گفتمان قومیت گرایی تندروانه اش بر بعضی از ایرانی ها اثر می گذارد.
* چون نویسنده دیدگاه شخصی اش را در قالب برخی عبارات توهین آمیز یا تحریک کننده قومیت ها به کاربرده، این عبارات حذف شده اند.
منبع: السفیر- لبنان
نظر شما