ضرورت تقویت عواطف و تحکیم محبت بین همسران
ازدواج همه ابعاد وجودى انسان را به محک فرا مىخواند، تا قبل از ازدواج عوامل آزماینده خصوصیات حقیقى افراد، بسیار کم و انگشتشمار است؛ اما با ازدواج به یکباره صحنه تغییر مىکند. آن قدر عوامل آزماینده در این مرحله زیاد است که کمتر بُعدى از ابعاد وجودى انسان، خارج از آزمایش قرار مىگیرد. ازدواج دورى از تنهایى، بهرهگیرى از تمتع جنسى و ... نیز است اما در پس پرده و اعماق آن، یک عرصه مهم براى رشد یافتن انسان است، آنقدر که ازدواج مىتواند انسان را رشد دهد، کمتر مسئلهاى این خاصیت را دارد.
شاید بپرسید ازدواج با مسائل و مشکلاتى که درخور دارد چگونه مىتواند رشد انسان را در پى داشته باشد؟ جواب این است که همین مشکلات و مسائل زندگى زوجین است که توانایىهاى آنها را محک مىزند و به واسطه همین مسائل، تمرین تواناتر شدن صورت مىگیرد.
در واقع ازدواج را مىتوان به یک منشور چند پهلو تشبیه کرد که هر طرف آن بیانگر بُعدى از زندگى زناشویى است، یک طرف شور و شوق و لذت، یک بُعد آن محبت و صمیمیت، طرف دیگر آن آرامش و یک طرف تلاش و زحمت؛ که با نگاه به ابعاد خوشایند آن، راه تلاش و زحمت و رویارویى با مشکلات آن براى زوجین هموار مىشود.
همان طور که اشاره کردیم، داشتن یک رابطه با همسر که از جنس مخالف است مىتواند سرچشمه احساس آرامش، حمایت و لذت براى هر یک از زوجین باشد و این در حالى است که همین رابطه مىتواند به منشأ اضطراب و ناکامى تبدیل شود.
با وجود اینکه بیشتر ازدواجها با عشق و علاقه و محبت طرفین صورت مىگیرد، در مواردى شاهدیم که زن و مرد با تمام تلاشى که در جهت انجام وظایف خود دارند، به مرور زمان عشق و علاقه بین آنها کمرنگ شده و گاهى به طور کامل محو مىشود. به این نوع جدایى، اصطلاحاتى نظیر طلاق عاطفى، طلاق روحى یا طلاق خاموش داده مىشود. با همه سعى و تلاش همسران براى نرسیدن به مرحله جدایى، متأسفانه بسیارى از این نوع ازدواجها منجر به طلاق رسمى شده و درصد بسیار بالاترى در مرحله طلاق عاطفى باقى مىماند.
در شرایطى که زن و مرد از لحاظ روانى و عاطفى علاقهاى به زندگى مشترک خود ندارند، از یک دوره طولانى مدت بحث، مشاجره و دعواهاى همیشگى از وضعیت عناد و دشمنى و عصبانیتهاى مداوم تنفر پیدا کرده و وارد مرحله بىتفاوتى نسبت به یکدیگر مىشوند. در این شرایط هیچ تلعق روحى و عاطفى نسبت به طرف مقابل ندارند و بیشتر انحرافات اخلاقى، آسیبهاى اجتماعى و بیمارهاى روانى در این مرحله خود را نشان مىدهند.
کسب قدرت حل تعارضات زناشویى، اصلاح و تصحیح باورهاى غلط زناشویى، منطقى کردن انتظارات طرف مقابل و به رسمیت شناختن هویت مستقل همسر، بعد از مرحله همسرگزینى و معیارهاى انتخاب همسر، از مهمترین مهارتها و باورهایى است که زوجین باید به آنها مجهز باشند. این مهارتها باعث مىشود که از عشق خود از همان آغاز تولدش محافظت کرده و بتوانیم عواطف همسر خود را تقویت کنیم.
لازم است به چند راهکار عملى و کاربردى براى روشن ماندن چراغهاى رابطه میان زوجین و تحکیم محبت همسران اشاره شود.
1. حکم کردن و بیان تحکمى:
گاهى مشاهده مىشود که زوجین به جاى درخواست کردن، پیشنهاد دادن و ابراز تقاضاهاى خود، از الزام و یا به عبارتى از جملههایى «بایددار» استفاده مىکنند.
این نوع بیان انتظارات، شاید در مواقعى منجر به برآورده شدن خواسته و نیاز شود اما در بلندمدت منجر به ایجاد مقاومت و سرسختى در مخاطب مىشود.
افرادى که با این نوع بیان (عبارتهاى تحکمى) مورد خطاب قرار مىگیرند احساس مىکنند که «قربانى ابدى» هستند و انگیزه مبارزه در آنها تقویت مىشود.
به جاى استفاده از عبارت «باید همیشه به من اطلاع بدهى که دیر مىآیى.»
بهتر است گفته شود: «دوست دارم وقتى دیر مىآیى، مرا مطلع کنى.»
2. برجستهسازى مشکلات:
زوجهایى که انتظار دارند همسرشان کاملاً مطابق با خواسته آنها رفتار کند و از سوى دیگر در برابر مشکلات و ناکامىها تحمل پایینى دارند چنانچه مشکلى پیش بیاید اقدام به درشتنمایى و فاجعهسازى مىکنند. این افراد مشکلاتى هر چند کوچک و بىاهمیت را خارج از تحمل جلوه داده و عموماً به جاى پیدا کردن راهحل شروع به بیقرارى، گریه کردن، خود را سیاهبخت روز معرفى کردن و ... مىکنند و عملاً هر نوع انرژى که امکان داشت موجب پیدا کردن راه حل یا رفع مشکل شود صرف منفىنگرى مىکنند. از طرفى این افراد تمایل کمى براى دیدن چشماندازهاى مثبت موجود در رابطه دارند. این افراد لازم است فهرستى از تمام نقاط قوت خود و همسرشان تهیه و با کسب انرژى مثبت از داشتههاى خود، آستانه تحمل خود را در رویارویى با مشکلات بالا ببرند و براى حل و تعدیل مشکل یا مشکلات موجود با همسر خود به بحث و تبادل نظر بپردازند.
3. بىتوجهى به تأیید رفتارهاى مطلوب:
تشویق، تأیید و بیان نکات مثبت و رفتارهاى مطلوب همسر در جمع و تذکر نکات منفى و انتقاد به طور محرمانه. یکى از نکتههایست که متأسفانه بسیارى از زوجین به شیوه معکوس آن عمل مىکنند. گاهى زوجین خطاى همسر خود را در حضور دیگران، فرزندان و آشنایان بازگو مىکنند و زمینههاى مقاومت روانى را در طرف مقابل ایجاد مىکنند.
با مطالعه کتب مربوط به آئین همسردارى، چگونگى ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسههاى آموزش خانواده، دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.
براى داشتن یک زندگى با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقت بگذارید، احساس مسئولیت کنید تا موانع ارتباط سالم و سازنده از میان برود، و زمینههاى تکامل فراهم شود. در شماره بعد به سایر نکات و مهارتهاى ارتباطى زوجین در محیط خانواده اشاره خواهیم کرد.
منبع: / ماهنامه / پیام زن / 1388 / شماره 211، مهر ۱۳۸۸/۷/
نویسنده : سیده مریم طباطبایى ندوشن
نظر شما