تجربۀ زیستۀ دختران حاشیهنشین از مفهوم محرومیت
محرومیت یکی از پدیدههای اجتماعی است که در جوامع مختلف وجود دارد و میتواند تأثیرات منفی زیادی بر زندگی افراد، بهویژه زنان و دختران، داشته باشد. حاشیهنشینی یکی از دلایل اصلی محرومیت است و دختران حاشیهنشین بیش از سایر گروههای اجتماعی از این پدیده آسیب میبینند.
تجربه زیسته دختران حاشیهنشین از مفهوم «محرومیت» را میتوان در دو مضمون اصلی «باورهای محدودکننده فردی» و «فضای نامطلوب جامعه حاشیهنشین» دستهبندی کرد.
باورهای محدودکننده فردی
دختران حاشیهنشین به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسبی که در آن زندگی میکنند، اغلب با باورهای محدودکننده فردی مواجه میشوند. این باورها میتواند شامل موارد زیر باشد:
باور به اینکه آنها شایستگی رسیدن به موفقیت را ندارند.
باور به اینکه آنها باید نقشهای سنتی زنانه را ایفا کنند.
باور به اینکه آنها باید از نظر جسمی و جنسی محافظت شوند.
این باورها میتواند به شکلگیری عزتنفس پایین، کاهش اعتماد به نفس و محدودیت در فرصتهای زندگی دختران حاشیهنشین منجر شود.
فضای نامطلوب جامعه حاشیهنشین
فضای نامطلوب جامعه حاشیهنشین نیز یکی از عوامل تأثیرگذار بر تجربه زیسته دختران حاشیهنشین از مفهوم «محرومیت» است. این فضا میتواند شامل موارد زیر باشد:
فقر و بیکاری
ناامنی و خشونت
آلودگی محیطزیست
کمبود امکانات آموزشی و بهداشتی
این عوامل میتواند منجر به بروز مشکلات مختلفی در زندگی دختران حاشیهنشین شود، از جمله:
ترک تحصیل
ازدواج زودرس
سوء استفاده جنسی
ابتلا به بیماریهای جسمی و روانی
در یک پژوهش کیفی که در سال 1401 در منطقه حاشیهنشین دولتآباد استان کرمانشاه انجام شد، هجده نفر از دختران حاشیهنشین بالای هجده سال مصاحبه شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که دختران حاشیهنشین در زمینههای مختلف از جمله آموزش، اشتغال، ازدواج، سلامت و امنیت با محرومیت مواجه هستند.
راهکارهای کاهش محرومیت دختران حاشیهنشین
برای کاهش محرومیت دختران حاشیهنشین، باید اقداماتی در زمینههای زیر انجام شود:
بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی خانوادههای حاشیهنشین
افزایش آگاهی و توانمندسازی دختران حاشیهنشین
ایجاد فرصتهای برابر برای دختران حاشیهنشین
تقویت امنیت و سلامت جامعه حاشیهنشین
این اقدامات میتواند به دختران حاشیهنشین کمک کند تا از چالشهای ناشی از محرومیت عبور کرده و آیندهای روشنتر برای خود رقم بزنند.
نظر شما