آیا مى توان برنامه هاى زندگى را برنامه ریزى کرد
موفقیت امرى همه جانبه است و نقش امورى مانند حقایق، تخیلات و انعطاف در برنامهریزى موفقیت انکارناپذیر مىنماید. بررسى این امور و نقش آنها در برنامهریزى موفقیت و نیز زندگى انسانهاى موفق از مهمترین مباحث این مقاله به شمار مى آید .
روان شناسان مىنویسند: موفقیت امرى همه جانبه و اصطلاحاًTotal است. اگر زندگى خود را مانند کودکى تصور کنید که پیوسته در حال رشد است هرگز خواهان رشد ناهمگون اعضاى آن نخواهید بود؛ به عبارت دیگر، رشد و توسعه زندگى هر فرد در شرایط ایدهآل باید از هارمونى مناسب هماهنگى فزاینده برخوردار باشد. بنابراین، اگر خواهان برنامهریزى توسعهاى و کیفى هستیم، باید همه جوانب پیشرفت را در نظر بگیریم و اگر در پى توفیقات روزافزونیم، باید بدانیم این امر مقدماتى دارد که از قبل باید فراهم کنیم و گرنه مانند افراد ناقص الخلقه جمجمى کوچک و پیکرى درشت خواهیم داشت؛ از برنامههاى نیمه کاره آکنده مىشویم و اصطلاحاً پر از نیمههاى ناتمام مىشوی توجه به واقعیت یاد شده ما را بدین حقیقت رهنمون مىشود که برنامههاى زندگى نیز نیازمند برنامهریزىاند. این نگاه یعنى برنامهریزى برنامهها اصطلاحاً فرا برنامهریزى(1) خوانده مىشود. ما در زندگى با دستههاى مختلفى از برنامهها روبهرو هستیم که بهت دهى نیاز دارند. تنظیم و بازیافت و اصطللاحاً طراحى همه آنها با همدیگر برنامه زندگى نامیده مىشود. برنامه زندگى زمانى معنادار مىشود که همواره دو پایه مهم در آن لحاظ گردد .
1. اولویت گذارى و دسته بندى برنامههاى مختلف و متنوع
2. توجه به میزان اهمیت، ضرورت هر برنامه و طراحى دقیق روشهاى وصول به اهداف
در طراحى و اجراى برنامههاى زندگى عناصر مختلفى چون حقایق، تخیلات، تلاشها، حرکت، امید و انعطاف دخالت دارند.
حقایق
حقایق(2) بخش بسیار مهمى از حیات ما را شکل مىدهند. هیچ گاه نباید حقیقت زندگى را خیال فرض کرد و خیال و تخیل را حقیقت پنداشت. هر کدام در جایگاه خود مهم، محترم و ارزشمند و تعیین کنندهاند.
برخى از حقایقى که باید در برنامهریزى برنامهها ملاحظه شود، عبارت است از:
1. وضع جسمى(قد، وزن، تناسب و...) و قبول آن و تلاش براى کیفى کردن و ورزیده ساختن آن
2. وضع اقتصادى فرد و تلاش براى بهبود آن و پرهیز از فرو غلتیدن به ورطه تنبلى و فقر خود خواسته یا تکاثر و حرص
3. وضع خانوادگى و سوابق فرد و تلاش در جهت غنى سازى فرهنگى محیط خانوادگى
4. موقعیت اجتماعى و پذیرش آن و تلاش در جهت کسب خوشنامى، جوانمردى، عفت و حیاى مناسب
5. موقعیت طبقاتى و ایمان به این مسأله که طبقات الاهى بر مبناى ایمان و عمل نیک است.
6. موقعیت استعداد و بهره هوشى و قبول این مسأله که با معمولىترین وضعیت هوشى حتى در حد متوسط نیز مىتوان بسیارى از قلههاى دانش و پیشرفت را فتح کرد
7. موقعیت روانى و ایمان به این مسأله که انسان بىمشکل وجود ندارد. همه با معضلات مختلف و متنوع درگیرند؛ ولى مىتوان بسیارى از شرایط نامطلوب را تغییر داد و با انواع مشکلات شاهد مقصود را به دست آورد. باید پذیرفت که افراد موفق تافته جدا بافته نیستند؛ زیرا:
الف) بسیارى از مخترعان از دردهاى جسمى بالایى رنج مىبردند.
ب) بسیارى از نویسندگان دردهاى سهمگین به دوش مىکشیدند.
ج) بسیارى از فرهیختگان مصائب فراوان چشیدند.
دریا صفتها
اساساً حرکت، تلاش و پذیرش حقایق موفقیت را رقم مىزند و اسفندهاى زندگى را به اردیبهشت مىپیوندد.
شاید شنیده باشید که آدمهاى موفق، پرتلاش و متفاوت، مانند انیشتین و تولستوى، کمى آشفته به نظر مىرسیدند. آنها حقیقت زندگى و لذت از جُستن و یافتن و شدن و ساختن و برنامههاى کلان و بلند پروازىهاى خود را از روح دریا گرفتهاند. تولستوى که در ادبیات جهان شاهکارهاى جاودان جایگاهى رفیع دارد، رمان عظیم جنگ و صلح را پس از حدود 7 سال تلاش به پایان رساند و آن گاه 7 بار پاکنویس کرد.
این اثر با حدود پانصد شخصیت دورنمایى بسیار ظریف از یک دوران مهم تاریخى روسیه را با تمام جوانب داستان نویسى و حقایق ملموس تاریخى به نمایش مىگذارد. گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایى و برنده جایزه نوبل ادبى درباره این رمان مىگوید: بهترین کتاب و اثر کلیک ادبى دوران ما و تمام دورانها جنگ و صلح تولستوى است.
افرادى که این گونه برتارک ادب، علم، اختراع، نظریهپردازى و توفیقات روزافزون مىدرخشند، «دریاصفت»اند. به قول دکتر کدکنى:
حسرت نَبَرم به خواب آن مرداب
کآرام درون دشت شب خفته است
دریایم و نیست با کم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته است(3)
ملاکهاى انسان علمى و دریا صفت
1. توسعه همه جانبه خود را جدى مىگیرد.
2. براى تمام مراحل زندگى برنامههایى تعریف و به آنها عمل مىکند
3. به اصل برنامهریزى برنامهها وقوف دارد.
4. بر مبناى شناخت و مطالعه و مشورت تصمیم مىگیرد.
5. کارکردگرا است.
6. از نظمى منطقى و درونى برخوردار است و نظم و هماهنگى در فعالیتهایش مشاهده مىشود.
7. آیندهنگر، آیندهنگران و آیندهساز است
8. قبل از هر اقدامى مىاندیشد.
9. حرف آخر را اول نمىزند.
10. تیزبین، ریزبین، جامعنگر و منعطف است.
تخیلات(4)
عنصر خیال و تخیل با خیالپردازى تفاوت دارد. انیشتین مىگوید: «تخیل مهمتر از دانش است.»(5) همچنین دیزرائیلى مىنویسد:«تخیل فرمانرواى جهان است.»(6)
در طراحى(برنامهریزى برنامهها) تخیل جایگاهى ویژه دارد. انسان به کمک تخیل به ماکتسازى برنامهها و آینده در ظرف حال مىپردازد. تخیل نیروى قدرتمندى است که گاه با الفاظ قابل تعبیر و تفسیر نی
تخیل خوب و برنامهریزى جامع
تخیل خوب براى برنامهریزى خوب بسیار اهمیت دارد. یکى از عوامل ضعف اراده، حافظه و کمبود موفقیت فقدان تخیل خوب است. کسانى که از ضعف اراده و حافظه و کمبود موفقیت رنج مىبرند، در حقیقت تخیل خود را نابود کردهاند؛ به گونهاى که ذهنشان قدرت خلق تصاویر را ازداده است.
هر وقت ما اطلاعاتى را در خزانه حافظه ثبت مىکنیم، از قوه تخیل و قدرت عینىسازى خود براى خلق تصاویر بهره مىبریم. سهولت یا دشوارى به خاطر آوردن اطلاعات به قابلیت و توان تصویرسازى بستگى دارد
بنابراین، تخیل خود را در جهت طراحى برنامههاى کلان پرورش دهید. هر چه تخیّل رشد یافتهتر باشد، راه حلها و برنامهها و حرکتها و تحولات سریعتر و آسانتر تحقق مى
تخیل و موفقیت
صاحبنظران معتقدند ما باید در برنامههاى زندگى، بلند پروازىها و بالندگىهاى خود از قوه خیال و رؤیاپردازى و تجسم خلاق محافظت کنیم؛ زیرا انسانهاى جاویدان که اختراعات و اکتشافات و تحولات را رقم زدهاند خیالپردازانى بودند که آرزوها و سرشت خود را براىخدمتى منحصر به فرد به بشریت در آمیختهاند. لئوناردو داوینچى در دوازده سالگى با خویش چنین پیمان بست: «روزى من یکى از بزرگترین هنرمندان تاریخ جهان خواهم شد و با بزرگان و فرهیختگان همتا خواهم شد و با آنان معاشرت خواهم کرد.»
برادران رایت از رؤیاى پرواز به هواپیما رسیدند. برادران مونگل فید در فرانسه با تخیلات کودکانه بالاخره بالن را به آسمان فرستادند. رؤیاى یک اتومبیل ارزان براى هر نفر، هنرى فورد رابه خط تولید انبوه اتومبیل هدایت کرد. نیل آرامسترانگ، نخستین انسانى که به ماه گام نهاد، حتى در کودکى بااین رؤیا زندگى مىکرد که روزى در صنعت هوانوردى اثرى از خود به جاى بگذارد.
چنان که پیدا است، همه چیز از رؤیا آغاز مىشود. حامى رؤیاى خود باشید.
اگر هرگز رؤیایى نداشتهاید، رؤیایى که به حقیقت پیوسته باشد نخواهید داشت.
تمرین ذهنى
قوه تخیل در میزان موفقیت در برنامههاى زندگى بسیار مؤثر است. آزمایش زیر که چند سال پیش به انجام رسید، میزان تأثیر تخیل در موفقیت را آشکار مىسازد:
دانشآموزان دبیرستانى که از توانایىهاى نسبتاً یکسان برخوردار بودند، به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول روزى یک ساعت و به مدت یک ماه به تمرین پرتاب آزاد توپ بسکتبال پرداختند. گروه دوم که گروه گواه این آزمایش بود، در این مدت تمرینى انجام نداد؛ و اعضاى گروه س روزى یک ساعت به طور ذهنى پرتاب آزاد را تمرین کردند. پس از یک ماه این نتایج به دست آمد:
اعضاى گروه نخست به طور متوسط 2 درصد پیشرفت کردند. گروه دوم 2 درصد نزول داشتند و گروه سوم که فقط به تمرین ذهنى پرداخته بودند 3/5 درصد افزایش بازدهى یافتند.
نتایج این آزمایش تأیید فرضیهاى است که مىگوید: «تمرین در تخیل نتایج برجستهاى به بار مىآورد.» آیا هیچ وقت به طور ذهنى به توپ ضربه زدهاید؟ یا در یک مصاحبه شرکت جستهاید؟ یا ماشین خود را با دنده عقب پارک کرده
اینها نمونههایى از تمرینهاى ذهنى است که بسیارى از ما، بىآن که به آنها فکر کنیم، در زندگى روزمره انجام مىدهیم. این تمرینها فرآیندهایى کودک گونه و تخیلى و بسیارى ارزشم
هر وقت کارى مىکنیم، مثلاً ضربهاى به توپ گلف مىزنیم، در واقع بدن ما در حال پاسخگویى به برنامههایى است که به سلولهاى مغز ما داده شده است. این برنامهها درست مانند یک برنامه کامپیوترى به جسم ما مىگویند: «این کار را بکن، آن کار را بکن». اگر برنامهاشته باشید ضربه خوبى خواهیم زد؛ اما اگر برنامهاى که به مغز خود دادهاید، برنامه «من نمىتوانیم این کار را انجام بدهم» باشد، دیگر چارهاى جز یک پیاده روى طولانى در زمین بازى نخواهید داش
بسیارى تصور مىکنند تنها راه پیشرفت در یک مهارت تمرین عمل آن است، اما چنین نیست. البته شما مىتوانید سلولهاى مغزى خود را با استفاده از تمرینات عملى از نو برنامهریزى کنید؛ اما این بهترین راه نیست. سریعتترین راه براى پیشرفت در هر زمینهاى همراه کردنات جسمانى منظم با تمرینات ذهنى منظم است. یافتههاى علمى اخیر ثابت کرده است هنگامى که ما خود را در حال انجام عملى تجسم مىکنیم، درست مانند وقتى که واقعاً آن عمل را انجام مىدهیم، مىتوانیم برنامههاى ذهنى خود را دگرگون سازیم. مغز ما براى ایجاد رفتارهاى در سلولهاى خود تغییرات الکترو شیمیایى پدید مىآورد.
از یک طرف ما مىخواهیم برنامههاى سلولهاى مغز ما حتى الامکان کامل و بىنقص باشد و از سوى دیگر، مىدانیم ذهن تنها جایى است که مىتوان هر کارى را در آن در حد کمال انجام داد. بنابراین، براى کسب بهترین نتایج همواره به تمرین ذهنى و تمرین جسمانى نیازمن
ما مىتوانیم بازى ویژه، ورزش خاص، صحبت کردن در میان جمع، کسب اعتماد به نفس، مهارتهاى رانندگى و تمام فنون دیگر را با نشستن در یک مکان و تمرین ذهنى و تخیل بهبود بخشیم. این اصل بارها و بارها از طریق آزمایشهاى دقیق و کنترل شده به اثبات رسیده است. «دکتر مال مالتز» در کتاب معروف سیبرنتیک روانى مثالهایى از بازیکنان بسکتبال نقل کرده است که با استفاده از این تکنیکها به طور قابل ملاحظهاى مهارتهاى خود را بهبود بخشیدهاند. قهرمانان المپیک و ورزشکاران حرفهاى از فن(عینى نگرى شهودى) استفاده مىکنند. بنابرلاً تعجبى ندارد که آنها را با چشمهاى بسته در وسط زمین بازى و در حال تمرین ذهنى رشته ورزشى خود ببینیم. آنها مشغول نشاندن الگوهایى از کمال در ضمیر ناهشیار خود هستند که ارائه یک بازى پیشرفته را تضمین مىکند. البته مراد از بیان این حقایق انکار ارزش تمریعملى نیست. هدف تأکید این واقعیت است که تصور ذهنى نتایج آرمانى به ما کمک مىکند بسیار زودتر و با تلاش کمتر ظرفیتها و توانائىهاى خویش را دریابی .
انعطاف پذیرى (7)
واژه مهم دیگرى که در طراحى و اجراى برنامههاى زندگى ضرورت تام دارد، انعطاف پذیرى است. انعطاف پذیرى سبب مىشود خشک و متحجرانه به برنامهها نگاه نکنیم و همواره جایگاهى از تغییر و اصلاح را مد نظر داشته باشیم. انسان، به دلیل انعطاف پذیرىاش، براى تأثیر پذیز محیط پیرامون خود بسیار مستعد است. حتى ما قادریم به بخشى از محیط تبدیل شویم. انعطاف عامل ذهن ورزى در برنامه ریزى است، امروزه عقیده بر این است که ذهن اندوزى و خشکى یافتهها و برنامهها مانع ذهنورزى و ورزیدگى روانى است. اوشو(8)، عارف بزرگ، درستایش ذهن وید: «شما جهان را آن طور که هست نمىبینید، بلکه طورى جهان را مىبینید که ذهنتان به شما دیکته مىکند.
اصل تعادل
در طراحى برنامهها و برنامهریزىها باید همواره تعادل(9) داشت. باید هر کارى در فاز اهمیت و ضرورت خویش تعریف شود و از بالا و پایین بودن بىقاعده کفهها پرهیز گردد. در اصل تعادل عقیده بر این است که: کاسهات را زیاده پرکنى، سرریز خواهد شد. چاقویت را مداکنى، کند خواهد شد. فقط دنبال پول و امنیت باشى، قلبت هیچ گاه آرام نخواهد شد. فقط به رضایت مردم اهمیت دهى،- و از رضایت خدا غافل شوى - اسیر آنها خواهى شد. کارت را انجام بده، درست انتخاب کن، با برنامه و در برنامه و با کارنامه باش که آرامش در آن نهفته است.
حضرت مولى الموحدین امیرالمؤمنین على(ع) از بحث تعادل با عنوان «نِمْرَقة الوُسطى؛ تکیهگاه میانه» یاد مىکنند و بر آن تأکید مىورزد
نکته جالب این که در برنامه مهمى چون عبادت و نجوا با خداوند نیز به برنامهریزى نیازمندیم. خداگویى و خداجویى کافى نیست. حتى افرادى که دائماً در جست و جوى خداوند و در پى او سرگردانند، وى را کمتر مىیابند. کسانى که به جاى جست و جوى ظاهرى به زندگى بر اساس آ خداوند خواسته است روى مىآورند، خدا را مىیابند.
نتیجه:
یافتن خداوند به زندگى بر اساس آنچه خدا مىخواهد، بستگى دارد نه جست و جوى او. او همه جا هست و به جستن نیاز ندارد. اگر آدمى در برنامه زندگى خواست وى را اصل قرار دهد، حتماً او را خواهد دید. به همین سبب، انسان در برنامهریزى برنامههاى زندگى به امور زیر نیاارد:
1. توکل به خدا
2. حرکت اصولى
3. قبول حقایق
4. عنایت به تخیل و ساحتهاى آن
5. انعطافپذیرى
فراموش نکنیم که افراد خلاق و با برنامه همیشه سعى دارند راههاى دشوار و متفاوت را امتحان کنند؛ اگر همیشه در مسیر هموار و عادى گام برداریم، هرگز خلاق نخواهیم شد؛ زیرا راه هموار یعنى راه کشف شده توسط دیگران و دنیاى پرفراز و نشیب برنامهها به خلاقیت نیازمند ت.
پىنوشت:
Meta Planing.1
Facts.2
3.در کوچه باغهاى نیشابور، محمدرضا شفیعى کدکنى.
Imaginations.4
5و6. راز شادزیستن، اندرو متیوس، ترجمه وحید افضلى راد، ص68.
7Flexability.
8. یادداشتهاى ممنوعه برداشتهاى وارونه، عبدالعظیم کریمى، ص119
Balance.9
10. نارضایى خلاق، کریشنامورتى، ترجمه مرسده لسانى، ص51.
11. تربیت اسلامى، شماره 6، مقاله دکتر خسرو باقرى.
منبع: / ماهنامه / پرسمان / 1382 / خرداد
نظر شما