نیت و قرب به خدا
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «واذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفه و ذون الجهر من القول بالغدو والاصال ولاتکن من الغافلین». (اعراف/205) پروردگار خویش را به زاری و بیم در ضمیر خود و به آواز غیربلند (آهسته) بامداد و شامگاه یاد کن و از غفلت زدگان مباش.
علامه طباطبایی(ره) می فرمایند: از آیه ظاهر می شود که قرب به خدا تنها به وسیله یاد و ذکر او حاصل می شود و به وسیله ذکر است که حجاب های حائل میان او و بنده اش برطرف می گردد و اگر ذکری در کار نباشد جمیع موجودات نسبت به نزدیکی به او و دوری از او یکسان می بودند و از این نظر هیچ اختلافی میان موجودات نمی بود که یکی به او نزدیکتر و یکی دورتر باشد. (المیزان، ج8، ص 501) قطعا معنای تقرب به خدا نزدیکی مکانی نیست زیرا خدا در همه جا هست و نسبت خدا به تمام اشیاء و موجودات جهان اعم از انسان کافر و مسلمان، حیوان، جهاد، نبات و ملک و جن و... از لحاظ دوری و نزدیکی یکسان است: «ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله (بقره/115)» نزدیک شدن به خدا به معنای توجه و رویکرد و دور شدن از او به معنای عدم توجه و پشتکرد به خداست، در واقع خدا همیشه به انسان نزدیک است. «نحن اقرب الیه من حبل الورید (ق/61)» لذا این دوری و نزدیکی در خاطر است و نه در واقع. لذا نماز برترین نوع توجه و ذکر نسبت به خداست: «و لذکر الله اکبر. (عنکبوت/ 54). رضوان خدا نیز ملحق به قرب است. زیرا منظور از رضوان توجه به خداست، توجهی متعالی که به رضا چشم دارد نه به جزا (طمع بهشت و ترس از جهنم). رضوان الهی، اوج قرب به خداست. و لذا بهره ای اندک از آن به همه چیز می ارزد: رضوان من الله اکبر»(توبه/27)
در اینجا می توانیم تا حدودی به فلسفه تمام ذکرها و اورادی که در اسلام این همه به مداومت بر آنها توصیه شده پی ببریم. هر ذکری در واقع ما را به خدا نزدیکتر می سازد در صورتی که به آن توجه داشته باشیم.
نکته دیگر اینکه اگر «ایمان» نیز جزء بالاترین ارزشها تلقی می شود به واسطه تکیه آن بر علم و معرفت است. ایمانی که مبتنی بر معرفت صحیح نباشد ارزشی ندارد و چه بسا گمراه کننده نیز باشد.
به نظر می رسد که بالاترین ذکر، ذکر عملی است. در هرکاری باید پرسید که آیا این کار مورد تائید و رضای خدا هست یا نه؟ توجه به اوامر و نواهی خدا و نمایندگان او ما را در مسیر قرب به خدا قرار می دهد. عبادات عملی مانند روزه، حج، زکات و خمس و... تمرین عملی برای تقویت نیت و ذکر و یادخداست.
وقتی نماز بالاترین نوع عبادت باشد چون عملا ذکر و یاد خداست، بنابراین یقین نیز از اسلام و ایمان و تقوا بالاتر خواهد بود. در روایات مرتبه یقین بالاتر از تقوا و ایمان و اسلام معرفی شده است. (اسلام- ایمان- تقوا- یقین) واعبد ربک حتی یأتیک الیقین. خدا را بندگی و عبادت نما تا ترا یقین حاصل شود. (حجر/99) (درسهایی از اخلاق، آیه الله مشکینی، ص 85)
مرگ نیز اگر به یقین تعبیر شده (ماننده آیه فوق) برای این است که با مرگ توجه انسان به خدا و حقایق به مرز یقین می رسد و پرده ها از روی چشم ها برداشته می شود.
یقین نیز سه مرتبه دارد: 1) علم الیقین (ایمان به چیزی از راه استدلال مانند علم به وجود آتش از طریق دیدن دود آن). 2) عین الیقین (ایمان به چیزی از روی مشاهده مانند دیدن خود آتش و پی بردن به وجود آن) 3) حق الیقین (ایمان به چیزی از راه وحدت و اتحاد با آن. مانند افتادن در آتش و درک حقیقت آتش. قسم سوم از بالاترین نوع یقین و معرفت است که تعداد اندکی از انسانهای بزرگ از آن برخوردارند. به عبارت دیگر یقین از صفات علم است و آن سکون و ثبات و استواری علم است به طوری که به وسیله استدلال عقلی یا اشراق قلبی، هرگونه شک و شبهه ای از آن برطرف شده باشد.
حضرت ابراهیم(ع) با اینکه به زنده شدن مردگان ایمان داشت اما از خدا طلب یقین کرد که به اطمینان و آرامش دل تعبیر شده است.
از پیامبر(ص) نقل شده است که: هرکس خدا را اطاعت کند خدا را یاد کرده است هرچند نماز و روزه و قرآن خواندنش اندک باشد.
امام صادق(ع) فرمودند: منظور از آیه «ولذکر الله اکبر» هنگام برخورد با حلال و حرام خداست.
حضرت علی(ع) می فرمایند: هرکس چیزی را دوست بدارد یاد آن ورد زبانش شود. «من احب شیئا لهج بذکره» (منتخب میزان الحکمه، ج 1، ص 193)
منبع: / روزنامه / کیهان ۱۳۸۹/۶/۱۳
نویسنده : محمد مهدی رشادتی
نظر شما