موانع رشد جامعه شناسی در خاورمیانۀ سدۀ اخیر
سده اخیر شاهد تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گسترده ای در خاورمیانه بوده است. این تحولات تأثیرات عمیقی بر رشد جامعه شناسی در این منطقه داشته است. به طور کلی، می توان موانع رشد جامعه شناسی در خاورمیانه را در سه حوزه ساخت سیاسی و حکومت، اقتصاد و حوزه اجتماعی ـ فرهنگی دسته بندی کرد.
موانع سیاسی
یکی از مهم ترین موانع رشد جامعه شناسی در خاورمیانه، ظهور حکومت های اقتدارگرا و ایدئولوژیک شدن قدرت سیاسی از دهه 1960 به بعد بوده است. این حکومت ها به دلیل نگرانی از قدرت انتقادی جامعه شناسی، محدودیت هایی را بر فعالیت های جامعه شناسان اعمال کرده اند. به عنوان مثال، در بسیاری از کشورهای خاورمیانه، دولت ها کنترل شدیدی بر انتشار نظرات و تحقیقات جامعه شناسان داشته اند. این امر موجب شده است که جامعه شناسان نتوانند به طور آزادانه به تحقیق و تدریس بپردازند.
علاوه بر این، خیزش اسلام سیاسی در دهه 1970 نیز به عنوان یکی دیگر از موانع سیاسی رشد جامعه شناسی در خاورمیانه مطرح بوده است. احزاب و گروه های اسلام سیاسی، جامعه شناسی را به عنوان یک علم غربی و غیر اسلامی تلقی می کنند. این امر موجب شده است که بسیاری از جامعه شناسان از ترس آزار و اذیت، فعالیت های خود را محدود کنند.
موانع اقتصادی
برون زابودن توسعه اقتصادی و مسائل ناشی از آن، از دیگر موانع رشد جامعه شناسی در خاورمیانه بوده است. در بسیاری از کشورهای خاورمیانه، دولت ها به جای سرمایه گذاری در حوزه آموزش و پژوهش، به دنبال جذب سرمایه گذاری خارجی بوده اند. این امر موجب شده است که منابع مالی محدودی برای توسعه رشته های علوم انسانی، از جمله جامعه شناسی، در اختیار باشد.
علاوه بر این، تمایل سیاست گذاران به پیشبرد مدرنیزاسیون فارغ از مدرنیسم اجتماعی، نیز به عنوان یکی دیگر از موانع اقتصادی رشد جامعه شناسی در خاورمیانه مطرح بوده است. مدرنیزاسیون اقتصادی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه، بدون توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته است. این امر موجب شده است که جامعه شناسی نتواند نقش خود را در تبیین و حل مشکلات اجتماعی ایفا کند.
موانع اجتماعی ـ فرهنگی
ضعف جامعه مدنی و فقدان حوزه عمومی قدرتمند، از دیگر موانع رشد جامعه شناسی در خاورمیانه بوده است. جامعه مدنی، فضایی را برای آزاداندیشی و نقد اجتماعی فراهم می کند. در بسیاری از کشورهای خاورمیانه، جامعه مدنی به دلیل محدودیت های سیاسی و اقتصادی، ضعیف بوده است. این امر موجب شده است که جامعه شناسی نتواند به طور کامل به کارکرد خود به عنوان یک علم انتقادی عمل کند.
علاوه بر این، حل نشدن مشکل تعارض میان سنت و مدرنیته در حوزه اندیشه و جامعه، نیز به عنوان یکی دیگر از موانع اجتماعی ـ فرهنگی رشد جامعه شناسی در خاورمیانه مطرح بوده است. تعارض میان سنت و مدرنیته، یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی در خاورمیانه است. جامعه شناسی می تواند به تبیین این تعارض و ارائه راهکارهای حل آن کمک کند. با این حال، حل این مشکل، نیازمند وجود فضایی باز و آزاد برای بحث و گفتگو است. در بسیاری از کشورهای خاورمیانه، این فضای باز وجود ندارد.
در مجموع، موانع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رشد جامعه شناسی در خاورمیانه، موجب شده است که این رشته نتواند به طور کامل به کارکرد خود به عنوان یک علم اجتماعی مؤثر عمل کند. با این حال، در سال های اخیر، شاهد تلاش هایی برای رفع این موانع و توسعه جامعه شناسی در خاورمیانه هستیم. به عنوان مثال، در برخی از کشورهای خاورمیانه، جامعه شناسی به عنوان یک رشته دانشگاهی مهم مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر این، برخی از جامعه شناسان خاورمیانه ای، به فعالیت های بین المللی و همکاری با جامعه شناسان سایر کشورها پرداخته اند. این تلاش ها می تواند به رفع موانع رشد جامعه شناسی در خاورمیانه و توسعه این رشته در این منطقه کمک کند.
نظر شما