موضوع : پژوهش | مقاله

پست مدرنیته و نگرش‌های جدید معناشناختی در شهرسازی(2)

7- شهر، معنا و کیفیت فضایی در عصر پست مدرن:
عصر پست مدرن، عصر دگرگونی‌های بنیادین در تمام عرصه‌های زندگی انسان و از آن جمله در زمینه معماری و شهرسازی بوده است: «در حقیقت، ما در عصری زندگی می‌کنیم که اجزا و عناصرش با شتاب زیاد از مرکز انسانی و از هر گونه مقصد منطقی و مستقل در جهت انسانیت فاصله می‌گیرند.»(14) انسان‌ها حس می‌کنند در جامعه‌ای بی‌هدف، بی معنی و بدون آینده و در شهری زندگی می‌کنند که درک و کنترل قوانین حاکم بر آن از عهده آنان خارج است. در حقیقت، با شروع عصر پست مدرن، فصل جدیدی از خودبیگانگی، خودستیزی و سرخوردگی رقم خورده است و احساسات، تمایلات و تفکرات مردم دستخوش تغییرات بنیادین شده است. معماران و شهرسازان به حوزه‌ای بسیار مبهم و ناآشنا وارد شده‌اند که چیز زیادی در آن دیده نمی‌شود. درحقیقت، شهرسازی پسامدرن نوعی «دل تنگی برای حقیقت گم شده» و «جست و جو برای معنای از دست رفته»است.
عصر پسامدرن، عصر بی‌اعتباری و درهم شکستن حقایق عظیم متافیزیکی است. این هستی در هم شکسته (ontological absence) با استفاده از استعاره دریدا خود به فرایند بی‌پایانی از تفسیرها و تأویل‌های گوناگون تبدیل شده است. در نگرش پست مدرن هر کس صلاحیت دارد جنبه‌های مختلف وجود را بر مبنای ارزشهای ذهنی خویش تأویل کند. «پراکندگی و گستردگی هویت‌های چندگانه سبب شده است هیچ فرهنگی و هیچ فراروایتی به تنهایی یارای پاسخ‌گویی به مسایل جدید پیش روی بشر را نداشته باشد».(15) به همین جهت است که شهرسازی پست مدرن به دنبال رویکردی چندگانه و لحاظ کردن دست‌آوردهایی است که در دیگر نظام‌های معرفتی حاصل شده است. برای شهرساز پست مدرن هر چیزی می‌تواند ایده طراحی را در اختیار بگذارد. این استراتژی خواستار فضایی است مستقل از «منطق‌گرایی خشک» مدرنیسم و «سبک‌گرایی و تقلید از نهادهای از پیش ساخته شده» مدرنیست‌های متأخر.
شهرسازی پست مدرن آمیزه‌ای التقاطی از فرهنگ‌ها و سنت‌های مختلف است. ویژگی اصلی فضای شهری پست مدرن را می‌توان در کدها و رمزگذاری‌های چندگانه، مبهم، کنایه‌آمیز و طنزآلود، گزینش‌های متنوع، پرکنده و متضاد، و در عدم استمرار، گسست و ناهماهنگی و عدم تجانس جست و جو کرد. نزد شهرسازان پست مدرن، بعد صوری (ساختاری)، و مفهومی (محتوایی) فضا دگرگون می‌شود. وجوه اشتراک شهرسازان پست مدرن اتفاق نظر آنها علیه منطق و خردگرایی مدرن و چند منظوره و چندمعنایی کردن فضاهای شهری است.
شکل‌های جدید فضایی پست مدرنی مبتنی بر ایده عدم قطعیت در اندیشه پسامدرن است. ایده‌ای که سبک‌های ناهمگون، رفتارهای متفاوت شهری و حتی سازوکارهای مختلف را در یک فضا در کنار هم می‌پذیرد، بدون آنکه یکی بر دیگری برتری یابد.
شهر پست مدرن، شهر عدم تناسب‌ها، به هم ریختگی‌ها و ازدحام و شهر جنبش و حرکت است. از نظر پست مدرن‌ها فضاهای شهر همچون بافت به هم پیچیده و هم تافته‌ای از رخدادهای درون آن نمود می‌یابد که در آنها سیستم‌های مختلف فضایی، کارکردها و فعالیت‌ها با یکدیگر در می‌آمیزند، و، در نتیجه، بافت کل فضا را مشخص می‌کنند. نتیجه آن، شهری با بی‌شمار ابژه‌های شهری متفاوت از یکدیگری است که این شهر را می‌سازند و از سوی دیگر، قابل تفکیک به یک اصل واحد نیز نیستند. در حقیقت، «شهر پست مدرن‌ را بازی‌های زبانی‌ای شکل می‌دهند که دایماً در حال توسعه‌اند. هر بازی قواعد خاص خود، اسطوره‌ها و ادعاهای خاص خود را دارد که جملگی بیان‌گر جوهره، خصلت و سرشت زندگی شهری پست مدرن محسوب می شوند.»(16)
و بدین ترتیب است که شهر پست مدرن مکان تحول‌ها، عدم قطعیت‌ها و قابلیت تحرک و جابه‌جایی اشکال، فضاها و نیروها می‌شود؛ مکانی از تداخل انسان‌ها، ماشین‌ها، فرهنگ‌ها و طبیعت، بدون اینکه هیچ کدام بر دیگری برتری داشته باشد. در این صورت، وظیفه پست مدرن تسهیل جریان فعالیت‌ها می‌شود، نه به نظم درآوردن و منسجم کردن آنها.
فضای شهری پست مدرن فضایی است که به گروه‌های اجتماعی صرف‌نظر از جنسیت، هویت، قومیت و مذهب اجازه حضور هم زمان می‌دهد. این فضا، فضای تقابل‌ها و تضادهاست و این خود جنبه مهمی از ارتباط در فضای شهری پست مدرن است؛ به همین جهت است که شهرسازی پست مدرن سودای پذیرش ذهنیت‌های دیگر و اساساً دیگران را در مواجهه با خود می‌پروراند؛ و رابطه ما نیز با فضا رابطه‌ای برون موضعی خواهد بود. در این شهر، جست و جوی فراروایت طراحی و برنامه‌ریزی شهری – که سودای آن دارد که پدیده‌های شهری را بشناسد، تحلیل کند، به نظم درآورد و، از این طریق، بتواند مدل‌های مناسب و درست سامان‌دهی فضایی را ارائه دهد- کاری عبث و بیهوده خواهدبود.

رد حقیقت و نفی فراروایت‌ها

وانمودگی

پلورالیسم و کثرت‌گرایی

انکار معنا

نفی متافیزیک

فلسفه


- تمام نظریاتی که بر پایه مفاهیم خرد و حقیقت استوار بود، جز ساختارهای تصنعی چیزی بیش نیست.
- حقیقت ساختی است، و نه یافتنی
- شناخت، قطعی و کلی نیست و تنها می تواند جزیی و محدود باشد،
- هیچ واقعیت نهایی و هیچ اقتدار نظریه ای مشروعیت ندارد


- زندگی نه بر اساس واقعیت، که بر اساس الگوها و همانندسازی‌ها و بازنمایی‌ها بنا شده است.
- بازنمایی‌ که در مقابل حضور امر عینی و تجربی قرار دارد، بدین معنی است که واقعیت بسته به زبان و نشانه‌هاست و همین نمایش عینی واقعیت را ناممکن می‌سازد


- گوناگونی و کثرت اصل بنیادی پست مدرن است و بر چند گانگی فرهنگ‌ها قومیت‌ها و حتی خرد تأکید دارد.
- پایان جهان‌بینی واحد
- تجلیل و تکریم از جریانات محلی، منطقه‌ای و خاص
- درک نسبی و پاره‌پاره از حقیقت

- هرپدیده‌ای از روابط بسیار پیچیده‌ای تشکیل شده است و هیچ چیز مانند انسان، کلمات، متون و ... معنای واحد ندارد و به صور گوناگون قابل تعبیر است.
- برخلاف تصور بنیان‌گرایانه در پس هیچ متنی معنای عمیقی در کار نیست.
- معنا غایب است و به بیان درنمی‌آید.


- هرگونه معرفت عینی درباره جهان نفی می‌شود.
- فاصله، غیاب و تمایز بجای وحدت و هماهنگی در زمان و مکان
- غیریت مقدم بر رابطه دال و مدلول و در نتیجه هر نظام زبانی
- منکر وجود مؤلف و عامل خودمختار و وجود معناست و بر کلیت تجزیه شده اثر تأکید می‌ورزد.


شهر

- به جای کل شهر تنها بخش کوچکی از آن را دربرمی‌گیرد.
- انجام تغییرات جزیی در فضا
- بافت به هم پیچیده و همتافته‌ای از رخدادها، کارکردها، سیستم‌ها و فعالیت‌ها
- از میان رفتن فراروایت برنامه‌ریزی و طراحی شهری که سودای نظم دادن به فضای شهری را دارد.
- وظیفه شهر تسهیل جریان فعالیت‌ها است، نه به نظم درآوردن آنها


- تصویر عمومی جایگزین فضای عمومی در شهر شده است.
- ظهور «شهرهای مجازی»
- شهر تجربه مدنیتی است که مرزهای واقعیت و مجاز در آن درهم آمیخته‌اند.
- شهر سکانسی از تصاویر متعدد است که در مقیاس‌های زمانی و مکانی بر روی هم انداخته می‌شوند.
- شهر انبوهی از علایم و نشانه‌ها است.


- تنوع سبک‌ها و سکونتگاهها و تنوع فضایی در یک مکان
- شیوه‌های استفاده از فضا بسیار ناهمگون است.
- اغتشاش شرط اصلی شهر پست مدرن
- تضادها، دوگانگی‌ها و چندگانگی‌ها عامل اصلی شکل‌دهی به شهر
- شهر از بی‌شمار خرده نظام‌های کوچک تشکیل شده است.


- تأکید بر تجربه شخصی و فردی از فضا که بسیار متنوع باشد.
- استفاده از تمثیل و استعاره در طراحی
- هیچ حقیقت و معنایی در پس ظاهر یک فضا وجود ندارد.
- نامحدود بودن، فاقد سلسله مراتب، نامنسجم بودن و عدم مرکزیت داشتن
- عدم تناسب، به هم ریختگی، ازدحام و جنبش


- شهر مدلی از متن است بدون معنا
- طراحی یعنی شکل دهی به بازی‌های زبانی متنوع
- شهر از فقدان‌ها و غیبت‌ها (یگانگی، خاطره، پیوستگی)تشکیل شده است.
- بعد صوری (ساختاری) و محتوایی (مفهومی) فضا دگرگون می‌شود.
- فنی نقش معمار و شهرساز و تأکید بر جایگزینی فرایند طراحی

 

 


جدول {1}: بررسی تطبیق شهر و فلسفه در عصر پست مدرن

8- دسته‌بندی شهرسازان پست مدرن بر اساس نگرش به معنا:
گفتیم که عصر پست مدرن، دوره ظهور کثرت‌گرایی و نفی همه فراروایت‌هاست؛ در حقیقت، تمام روایت‌های بزرگ و ایده‌های آرمانی تاریخ جای خود را به بینش‌های شخصی و کوچک داده است. اکثر شهرسازان پست مدرن رویکردی چندگانه به شهر دارند و در اندیشه‌های خود از دست‌آوردهای نظام‌های فلسفی و معرفتی استفاده می‌کنند.
این سخن بدین معنی است که افکار و اندیشه‌های شهرسازان پست مدرن را به طور عمده باید بر اساس نگرش‌های فرهنگی و ساختارها و روابط فضایی و اجتماعی خاص و برحسب آنچه در عمل انجام می‌دهند، مورد ارزیابی و سنجش قرار داد. این نکته ما را به نتیجه کلی دیگری می‌رساند که معنای نهایی تفکر این شهرسازان – که همراه با مفاهیم کاملاً مجزای آنها که از بسترهای متفاوت فکری و ذهنی و اندیشه‌ای سربر می‌آورد- ماهیتی کاملاً شخصی دارد.
ما این اندیشه‌ها را در چهار دسته تقسیم بندی می‌کنیم:
الف. تئوری مبتنی بر ارتباط شهر و رسانه‌ها (شامل الگوهایی نظیر واقعیت، مجاز، کامپیوتر و تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاعاتی)
ب. تئوری مبتنی بر ارتباط شهر و نشانه‌ها (شامل مفاهیمی نظیر کولاز و مونتاژ)
ج. تئوری مبتنی بر ارتباط شهر، زبان و متن (مبتنی بر جهت‌گیری‌های فلسفی، زبانی و ساختاری)
د. تئوری مبتنی بر ارتباط شهر و معنی (شامل دغدغه‌های هنجاری، ارزشی و معنایی)

الف. تئوری اندیشه مبتنی بر ارتباط شهر و رسانه‌ها:
این دسته از شهرسازان اندیشه خود را بر تأثیر انقلاب اطلاعات و ارتباطات و نیز رسانه‌های گروهی و جمعی بر شکل گیری فضای شهر و ساخت کالبدی و فضایی آن معطوف کرده‌اند. از نظر آنان، فن‌آوری‌های جدید و کاربردهای انفورماتیک و رایانه‌ها در زندگی شهری تحول عظیمی به وجود آورده‌اند. الکترونیک چه در مفهوم عینی آن (زندگی در قطار، اتومبیل و هواپیما) و چه در استفاده از ابزار اطلاعات (رادیو، تلویزیون و اینترنت) مفاهیم جدیدی از فضا و مکان را ایجاد کرده است. از نظر آنها، تکنولوژی‌های ارتباطی شهر هسته‌گرا و مرکز گرای مدرن را از لحاظ زمانی و مکانی در خود حل می‌کند و نوعی تمدن شهری بدون شهر به وجود می‌آورد. در بین این شهرسازان دو نگرش عمده وجود دارد: عده‌ای این تغییرات پیش آمده را مثبت ارزیابی می‌کنندو از نتایج این انقلاب و تأثیر آن بر ساخت شهرها و به وجود آمدن نوع جدیدی از شهر نظیر «شهر مجازی» و ارتباطات جهانی شهرها استقبال می‌کند؛ و، در سوی دیگر، عده‌ای دیگری نیز کاملاً به این نتایج بدبین هستند و معتقدند که این رسانه‌ها به از دست رفتن فضای عمومی شهر دامن زده است.


شهرساز

سال

متن

مفاهیم شهرسازی

آرشی گرام

1978

زیبایی شناسی شهر شامل تکنولوژی کامپیوتر و مصنوعات دورریختنی است- وحدت دیالکتیکی تکنولوژی و طبیعت- توسعه شهر بر اساس فن‌سالاری نوین.

 


پل ویریلیو


1992

 

 

شهر فضای عمومی خود را از دست داده است- تصویر عمومی جایگزین فضای عمومی شده است- مردم در بیهودگی سرعت و ارتباطات حبس شده‌اند.


جدول {2}: شهرسازان پست مدرن و رسانه‌ها

ب. تئوری اندیشه مبتنی بر ارتباط شهر و نشانه‌ها:
این دسته از شهرسازان از استعاره‌هایی چون کولاژ و مونتاژ در شهر استفاده می‌کنند و شهر پست مدرن‌ را معجونی از تصاویر متعدد و متنوع می‌دانند که در مقیاس فضایی و زمانی روی هم انداخته می‌شوند. فضای شهر، به زعم این اندیشمندان، همچون تصاویر سینمایی و تلویزیونی عمل می‌کند. در این نگاه، فضای شهر به نشانه‌های مختلفی تبدیل می‌شود، نشانه‌هایی که مرز واقعیت‌ و مجاز در آنها مشخص نیست. آنها معتقدند درک فضای شهر و حقیقت همین دریافت و مصرف این نشانه‌هاست و شهروند پست مدرن با این نشانه‌ها محاصره شده است.

شهرساز


سال

متن

مفاهیم شهرسازی

 

تیواری


2000

 

خوانایی شهر مدیون علایم و نشانه‌هاست- شهر از نشانه‌های متنوع و متعدد تشکیل شده است.

رابان

نواک


1974

1989


شهر نرم

شهر سیال


شهر پست مدرن منعطف است و مرزهای عینیت و ذهنیت در آن از میان رفته است.
شهر از محیط طبیعی و مصنوعی تشکیل شده است و ارزش محیط مصنوع و نشانه‌ها در شهرهای کنونی بیشتر است.

 

 


جدول {3}: شهرسازان پست مدرن و نشانه‌ها

ج. تئوری اندیشه مبتنی بر ارتباط شهر، زبان و متن:
این گروه از شهرسازان به شهر به عنوان مدلی از یک متن توجه می‌کنند که بیشتر ناشی از دیدگاه‌های «پساساختارگرایانه» (post structuralism) آنان است. آنها معتقدند که این بینش و نگرش به شهر نقش مردم را از کاربر به خواننده تغییر می‌دهد و تجربه شهری به فرایندی تبدیل می‌شود که در آن نویسنده (و شهرساز) هیچ نقشی ندارد و حقیقت تنها از تجربه و ادراک شخصی است که به دست می‌آید. از نظر آنان، شهرساز شهر را به عنوان یک متن می‌نویسد و این نوشتار با قراردادن لایه‌های مختلف ومفاهیم متعدد بر روی هم به دست می‌آید و مخاطب بسته به ظرفیت و قابلیت ادراکی خود این متن را می‌خواند و این بازی زبانی و خواندن مدوام تکرار می‌شود. شهرساز با «شراکت» خود در این گسستگی و حضور یافتن در این بازی نوآوری ایجاد می‌کند و خواننده یا کاربر با «خواندن» این متن بدون هیچ‌گونه هدف‌گیری در میانه قطعیت و بن‌بست معنا به عقب و جلو می‌رود.

شهرساز


سال

متن

مفاهیم شهرسازی

بویر

1992

شهر مجازی

شهر یک متن است – کالبد شهر در ذهن ساکنانش جای دارد.

 


برگام


1990

شهر یک بازی زبانی است – استعاره ای است با ماهیت اطلاعاتی

آیزنمن


1989


معماری و نظریه بیان نقش


کالبد شهر دیاگرام‌های روزانه تصویر ذهنی ما از شهر است.

جدول {4}: شهرسازان پست مدرن، زبان و متن

د. تئوری اندیشه مبتنی بر دغدغه‌های هنجاری و معنایی شهر:
این دسته از شهرسازان هیچ گونه معنایی را برای شهر مترتب نمی‌بینند و معتقدند که بازی معناشناسی فضای شهر تا بی‌نهایت ادامه دارد و هیچ‌گاه این امکان وجود ندارد که بتوان معنای نهایی و ثابت برای شهر در نظر گرفت. از نظر آنان، فضای شهری پست مدرن فضایی تعریف نشده و بی‌مرز است، فضایی که تبلور و بازتاب کننده روابط اجتماعی، تاریخی و هویتی است، بدون اینکه هیچ معنا و مفهومی را بازنمایی کند. این شهرسازان معتقدند که شهر محصول هیچ‌انگاری و بی‌مفهوم است. هیچ چیز مطلق نیست و لزوماً هیچ فهم صحیحی وجود ندارد و بدین صورت است که شهر در حالت نامتمرکز باقی می‌ماند و در خود بر غیاب یک حقیقت واحد و آشکار تأکید می‌کند. از سوی دیگر، مکانیزم‌های پیچیده زندگی شهری خودبه‌خود تغییرات وسیعی در شناخت‌شناسی شهر به وجود آورده است و کالبد شهر و زندگی شهری را دستخوش تغییرات بنیادی معنایی کرده است.

شهرساز


سال


متن

مفاهیم شهرسازی

آیزنمن


1992

شهر هیچ‌معنایی را بازنمایی نمی‌کند- شهر بیان‌کننده تجربه‌های ذاتی خودش است.

چومی


1982


معماری رویداد


شهر ترکیبی از برنامه‌ها و فضاهای متغیر- اغتشاش در شهر- تجربه شهر از طریق برخورد و گسست شدت بخشیده می‌شود.

 


کولهاوس


1994


شهر‌ بی‌شناسه


شهر امروز بی‌هویت و بی‌شناسه است- معجونی از واقعیت‌های تکه تکه است – طراحی به صورت مکان‌های مجزا و پراکنده برحسب نیازهای محیطی، سیاسی و فرهنگی صورت می‌گیرد.

شینوهارا


1987


سبک چهارم


اغتشاش شرط اساسی شهر پست مدرن – بی‌نظمی بصری در شهر- فقدان یگانگی و خاطره معنای شهر پست مدرن است.

جدول {5}: شهرسازان پست مدرن و معنا

پاورقی‌ها:
1- این مقاله برگرفته از بخشی از پایان نامه نگارنده (Email: amir – rafiee @ arch. Iust. ac.ir) با عنوان «هستی، فضا و معنا» است که به راهنمایی جناب آقای دکتر عبدالهادی دانشپور (استادیار گروه طراحی شهری دانشگاه علم و صنعت، (Email: denshpour @ just.ac.ir) به رشته تحریر درآمده است.
2- احمدی، بابک؛ مدرنیته و اندیشه انتقادی؛ نشر مرکز، چاپ سوم (تهران، 1377) ص 271.
3- مدنی پور، علی؛ طراحی فضای شهری؛ فرهاد مرتضایی، انتشارات شرکت پردازش و برنامه‌ریزی شهری، چاپ دوم (تهران، 1384) ص 73.
4- مدنی پور، علی؛ همان، ص 286.
5- گیدنز، آنتونی؛ پیامدهای مدرنیته؛ محسن ثلاثی، نشر مرکز، چاپ سوم، (تهران، 1384) ص 60.
6- Meta Narratives؛ این اصطلاح، نخستین‌‌بار توسط لیوتار به کار گرفته شد و منظور از آن، ایده‌های بزرگ در تاریخ مانند ایده پیشرفت، ایده مذهب و ... است.
7- احمدی، بابک؛ همان، ص 271.
8- مددپور، محمد؛ آشنایی با آرای متفکران درباره هنر، جلد 5، انتشارات سوره مهر، چاپ اول، تهران، 1384.
9- اسمارت، بری؛ شرایط مدرن، مناقشه‌های پست مدرن؛ حسن چاوشیان، نشر اختران، چاپ اول (تهران، 1383) ص 180.
10- جنکس، چارلز؛ پست مدرنیسم چیست، فرهاد مرتضایی، نشر کاهر، چاپ اول (مشهد، 1379) ص 22.
11- همان، ص 27.
12- آیزنمن، پیتر؛ تو معماری را ترسیم می‌کنی ولی من آن را می‌سازم، مجموعه معماری و شهرسازی، گنج هنر، چاپ اول، تهران، 1384، ص 24.
13- بحرینی، سیدحسین؛ تجدد، فراتجدد و پس از آن در شهرسازی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، تهران، 1378، ص 162.
14- یاراحمدی، محمود؛ به سوی شهرسازی انسان‌گرا، شرکت پردازش و برنامه‌ریزی شهری، چاپ اول، تهران، 1379، ص 231.
15- شایگان، داریوش؛ هویت چهل تکه: افسون‌زدگی جدید و تفکر سیار، فاطمه ولیانی، نشر فرزان، چاپ اول، 1380، ص 14.

کتاب‌نامه
- آیزنمن، پیتر؛ (1384) آیزنمن در برابر لئون کرایر، محمدرضا جودت و همکاران، تو معماری را ترسیم می‌کنی ولی من آن را می‌سازم، مجموعه مقالات معماری و شهرسازی، گنج هنر، چاپ اول، تهران، 1384.
- احمدی، بابک؛ (1377) مدرنیته و اندیشه انتقادی؛ نشر مرکز، چاپ سوم، تهران.
- اسمارت، بری؛ (1383) شرایط مدرن، مناقشه‌های پست مدرن؛ حسن چاوشیان، نشر اختران، چاپ تهران، 1378.
- بحرینی، سید حسین؛ تجدد، فراتجدد و پس از آن در شهرسازی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، تهران، 1378.
- شایگان، داریوش؛ هویت چهل تکه: افسون‌زدگی جدید و تفکر سیار، فاطمه ولیانی، نشر فرزان، چاپ اول، تهران، 1380.
- گیدنز، آنتونی؛ پیامدهای مدرنیته، محسن ثلاثی، نشر مرکز، چاپ دوم، تهران، 1384.
- مددپور، محمد؛ آشنایی با آرای متفکران درباره هنر، جلد 5، انتشارات سوره مهر، چاپ اول، تهران 1384.
- مدنی‌پور، علی؛ (1384) «طراحی فضای شهری»؛ فرهاد مرتضایی، انتشارات شرکت پردازش و برنامه‌ریزی شهری، چاپ دوم، تهران.
- نوذری، حسینعلی؛ (1379) پست مدرنیته و پست مدرنیسم، انتشارات نقش جهان، چاپ اول.
- یاراحمدی، محمود؛ (1379) به سوی شهرسازی انسان‌گرا، شرکت پردازش و برنامه‌ریزی شهری، چاپ اول، تهران.


منبع: فصلنامه  فلسفه 1385  پاییز و زمستان، شماره 12 ۱۳۸۵/۰۰/۰۰
نویسنده : عبدالهادی دانشپور
نویسنده : امیررضا رفیعی

نظر شما