بازگشت به ورمونت: طلوع خورشید در استو
پاییز 2017، ورمونت. برگهای رنگارنگ پاییزی، منظرهای مسحورکننده خلق کردهاند. گویی نقاش چیره دستی، با قلم موی جادویی خود، رنگها را بر روی بوم طبیعت پاشیده است. این اولین سفر من به ورمونت بود و شروعی برای یک عشق جدید: عکاسی.
هنوز هم گاهی دلم برای نواختن موسیقی و شور و هیجان اجرا در گروه تنگ میشود، اما عکاسی جای خالی آن را پر کرده است. در آن سفر، به دنبال مکانهای دیدنی استو بودم که ناگهان به عکسی از کلیسای کوچک نمادین مرکز شهر برخوردم. عکسی که از پارکینگ سالن کوچک گرفته شده بود و منظرهای بینظیر از کلیسا را به نمایش میگذاشت.
تصمیم گرفتم صبح زود، قبل از طلوع آفتاب، به آنجا بروم. طلوع و غروب خورشید فرصتی بینظیر برای عکاسی هستند، اما همیشه با چالشهایی همراه هستند. گاه ابرها و مه غلیظ، طلوع خورشید را به کام عکاسان تلخ میکنند. اما آن روز صبح، شانس با من یار بود. پرتوهای طلایی خورشید از میان ابرها عبور کردند و منظرهای دراماتیک و رنگارنگ خلق کردند.
این طلوع خورشید، آغاز سفری خاطرهانگیز در ورمونت بود. در آن سال، به دلیل تعطیلیها، سفرهای من به ورمونت محدودتر شده بود، اما از هر سه سفری که داشتم نهایت لذت را بردم. سعی کردم در هر لحظه، زیباییهای طبیعت را درک کنم و از تجربهی حضور در آن مکان لذت ببرم.
گاهی اوقات، در سفرها غرق در ثبت تصاویر میشویم و از لذت بردن از لحظه غافل میشویم. در آن سفر، سعی کردم این نگاه را کنار بگذارم و با ذهنی باز، زیباییهای ورمونت را به نظاره بنشینم.
نظر شما