مدیریت مطبوعات چگونه باید باشد
روزنامه همشهری شنبه 3 شهریور ,1375 24 آگوست ,1996 سال چهارم , شماره 1050
گفت و گو با احمد صفایی فر مدیر مسئول روزنامه اخبار نظام یارانه اساسا استقلال مدیریت نشریه ها از نظر مالی و خطمشی تاثیر می گذارد تا جایی که با ایجاد وابستگی به یارانه, قدرت مسئله یابی از مدیریت مطبوعات سلب می شود.
اشاره: مطبوعات ما در کنار مسائلی چون ضعف آموزش حرفه ای و عدم رعایت حقوق و آزادیهای قانونی از مشکل ضعف مدیریت تخصصی نیز رنج می برند. بی ثباتی وتغییرات پی درپی مدیریت ,ناتوانی در جلب اعتماد وبرقراری ارتباط با مخاطب وضعف بنیه اقتصادی و عدم استقلال مالی و فرهنگی مطبوعات برخی از نتایج چنین مشکلی در ساختار مطبوعاتی ماست. این مسئله را در گفت و گویی با احمد صفایی فر مدیر مسئول روزنامه اخبار در میان گذاشته ایم که از نظرتان می گذرد.
مدیریت یک نشریه و روزنامه چه مسائلی را باید در جهت رشد و گسترش
فعالیت مطبوعاتی درنظر بگیرد
اساسی ترین کار مدیریت روزنامه, اطلاع رسانی و خبررسانی به مردم است.
ولی امروزاطلاعات به خوبی تبادل نمی شودزیرا مطبوعات در دسترسی به
اخبار معمولا مشکل دارند. روابط عمومی ها هنوز یاد نگرفته اند که
چگونه اخبار سازمان خود را به نشریه ها ارسال کنند.
نکته دیگر مسئله یابی, فهم معضلات فراگیر مردم و اصل وفرع کردن
آنها برای طرح درروزنامه است چنین حرکتی باعث می شود تا روزنامه در
مخاطبین خود جا بیفتد, نکته بعدی این است که مدیریت مطبوعات نباید
توجه زیادی به دیدگاه های دولتی بکنند. این دیدگاه یکی از آفت های جدی
مطبوعات است که همواره روزنامه ها را به سمت تعریف و تمجید کردن سوق
می دهد, این یکی از موارد مهمی است که اعتماد خوانندگان را نسبت به
رسانه ها از بین می برد. موضوع دیگر آن است که مردم بیش از حد معمول
به وسایل دیداری و شنیداری توجه دارند, این میزان از توجه باعث
می شود که از فرهنگ مکتوب دور بمانند, لذا یکی از محورهای مهم مدیریت
مطبوعات توجه به وضعیت فرهنگی و اجتماعی نسل آینده است, مدیریت
مطبوعات باید قادر باشند تا به این نسل آموزش بدهند که به جای فقط
گوش کردن و تماشا کردن به مطالعه توجه جدی نشان بدهند, در غیر این
صورت با مشکل عدم توجه به فرهنگ مکتوب مواجه خواهیم شد. در این
میدان نیز با توجه به تهاجم ماهواره ای غرب این ضرورت ها بیشتر به چشم
می خورد.
نکته بعدی این است که مدیریت مطبوعات باید به قوانین مربوط به
توسعه خویش حساس باشند و در جهت اعمال و تصویب قوانین هدایتی و
حمایتی از صنف خود, سعی و تلاش مضاعفی به عمل بیاورند. به عنوان مثال
مدیران مطبوعات از جمله خود بنده با قانون مطبوعاتی که سال گذشته به
مجلس رفت مخالفت کردیم و آن قانون در کمیسیونهای مجلس رد شد, اما
اصلاحیه و جایگزین آن مطرح نشد, در حالی که گنجاندن قوانین از جمله
تشکیل سندیکا, به رسمیت شناخته شدن حرفه روزنامه نگاری به عنوان یک
شغل مستقل و توجه به تامین اجتماعی بازنشستگی, سختی کار
روزنامه نگاری و. . . در قانون مطبوعات فعلی ضروری است.
هر چند روزنامه وروزنامه نگاری امروزه به عنوان یک حرفه تخصصی
مطرح است, اماتفاوت های اساسی با سایر حرف و مشاغل دارد, این
تفاوت ها از نظر شما چه چیزهایی هستند
هر چند روزنامه امروز یک کالای صنعتی تلقی می شود, اماصنعت
روزنامه نگاری در عین حال نوعی کار فرهنگی است که می تواند منشا اثر
در تمامی زمینه های سیاسی, اجتماعی ,اقتصادی و فرهنگی در درازمدت
باشد. روزنامه نگاری در کوتاه مدت مانند هر فعالیت صنعتی دیگر, از
ارزش افزوده قابل ملاحظه ای برخوردار نیست. اما در درازمدت, ارزش
افزوده این نوع فعالیت در تحول دیدگاه های جامعه بروز می یابد. در عین
حال مطبوعات تنها نهادی هستند که کمک دولتی دریافت می کنند تا
سیاست های دولت را به نقد بکشند, در حالی که بر صنایع دیگر چنین اصلی
حاکم نیست. یک کارخانه تنها زمانی ادامه حیات می یابد که سود اقتصادی
آن با روش صحیح تضمین شود و چنین اصلی باعث شده که کمیت روزنامه نیز
به عنوان یک شاخص اساسی توسعه محسوب شود.
اما ظاهرا از لحاظ کمی نیز نسبت به دیگر کشورها وضع مناسبی
نداریم بله همین طور است, مقایسه کوچکی میان تعداد عناوین و
سرانه روزنامه در کشورهای منطقه و جهان با ایران می تواند این موضوع
را بیشتر باز بکند. ما در ایران 12 روزنامه داریم , در حالی که ترکیه
,426 پاکستان 183 , بنگلادش 72 و افغانستان در حال جنگ 14 عنوان
متفاوت روزنامه دارند. اما از نظر سهمیه سرانه, برای هر هزار نفر در
ترکیه ,81 مصر ,65 پاکستان ,60 کوبا ,40 آلمان ,390 انگلیس 395 و
ژاپن 577 نسخه و در ایران که هزاران سال سابقه فرهنگ مکتوب دارد
تنها 21 نسخه برای هر هزار نفر منتشر می شود. این میزان در توسعه
فرهنگی اجتماعی بسیار نامطلوب است.
موانع کار روزنامه نگاری راچه می دانید
حتما شما با آقای آرت بوخوالد طنزنویس معروف آشناهستید, ایشان
می گوید بارها به دلیل فشارهایی که بر من از سوی دولت ها و شرکت ها
وارد می شود, دچار افسردگی مزمن شده ام, این شرایط برای روزنامه نگاران
نیز وجود دارد. شاید یکی از عوامل این قضیه روشن نبودن تعاریف امنیت
ملی و مصالح ملی باشد. به همین دلیل مطبوعات به راحتی یکدیگر را
متهم می کنند, هر روزنامه ای خود را در تشخیص منافع و مصالح ملی اولی
می داند و به دیگران معترض می شود که از خط قرمز تخطی کرده اید, برای
روشن شدن این مفاهیم پیشنهاد می کنم خود مطبوعات فعالیت جدی ای را در
این زمینه آغاز کنند تا به تعاریف مشترکی برسند, چون تا زمانی که
این مفاهیم روشن نشود کار روزنامه نگاری, دشواری مضاعف دارد.
مانع دیگر تاثیر سلیقه های خاص سیاسی در عدم شکل گیری نظام صنفی
است, صنف پشتوانه کارروزنامه نگاری است. اما می بینیم هنوز درک
روشنی از صنف وجود ندارد چون همه فکر می کنند که صنف باید به عنوان
یک ارگان سیاسی جناح ها باشد. در حالی که اگر صنف جناحی شود, در
اولین گام شکست می خورد, صنف اولین وظیفه اش حمایت مالی و اقتصادی از
مطبوعات است, البته یک تفکر سیاسی منطقی می تواند بر آن حاکم باشد.
اما یک مانع دیگر مربوط به دستگاه اجرایی کشور می شود, درحال حاضر
در همه کشورها,دولت ها مایل اند روزنامه ها رازیر نظر خود ببرند,
استفاده ازاهرم هایی مانند صدور کارت خبرنگاری و مزایای آن از جمله
دادن یارانه به خبرنگارانی که از این کارت برخوردارند و یا سفر
خبرنگاران همراه هیات ها به خارج نیز از سوی مسئولین مطبوعات در
ایران پی گیری می شود. این موضوع می رساند که برخی مایلند نظام
اطلاع رسانی را دولتی نمایند. در حالی که قانون برنامه اول در بخش
اهداف به این موضوع اشاره می کند; پرهیز از دولتی نمودن فرهنگ با
تاکید بر نظارت دولت. لذا مطبوعات نباید دولتی شوند و این حرکت به
نفع روزنامه نگاری کشور و مصالح ملی ما نیست, روزنامه ها باید در جذب
و تربیت خبرنگار استقلال داشته باشند و اگر خبرنگار را طوری تربیت
کردید که هیچگونه نقدی به کارهای دولت نداشته باشد, دیگر انتشار
روزنامه نقض غرض است, این نوع از سیاست ها نشان دهنده عدم اعتماد به
مدیران مطبوعات است و پیش بینی من این است که این روند ادامه خواهد
یافت.
آقای صفایی فر, یک مشکل اساسی دیگر که در مدیریت نشریات به چشم
می خورد این است که مدیران محفل مطبوعات ما بامدیریت تخصصی
روزنامه نگاری بیگانه اند و اغلب به دلایل سیاسی و باتجربه ای اندک
اقدام به انتشار نشریه کرده اند, درنتیجه قادر نیستند, خوراک مناسب و
لازمی را برای توانا ساختن و جذب مخاطبان خویش فراهم کنند
این موضوع تنها در کارروزنامه نگاری نیست, ما با توجه به سابقه
تاریخی خود در مسایل فرهنگی نیز از حیطه کلی گویی خارج نمی شویم. به
همین جهت ابعاد موضوعاتی که مطرح می شود قابل شناخت نیست ,
روزنامه نگاری هم از این قاعده مستثنی نمی باشد اما علاوه بر مسایل
فرهنگی شرایط دیگری وجود دارد که به آن دامن می زند. مثلا حرفه
روزنامه نگاری به عنوان یک حرفه در مشاغل استخدامی رسمیت نیافته و
بدین ترتیب مزایای قانونی و حمایتی نیز در این باره برای شاغلین آن
وجود ندارد. امروز هر تخصصی دارای شرایط ویژه مخصوص خود است, الا
کار روزنامه نگاری, این موضوع باعث شده تا در زمینه روزنامه نگاری
علمی, فاقد نوآوری علمی, آموزشی و حرفه ای باشیم. مثلا ادبیات
روزنامه های ما, بیش از 50 سال در این کشوررایج است و تحول
چشمگیری برای برخورد با مخاطب در آن رخ نداده است.
مشکلات اقتصادی نشریات تا چه اندازه به خط مشی آنان ارتباط
دارد
این بحث به کنترهای غیرمستقیم مطبوعات به وسیله دولت برمی گردد. در
دنیا معمولابا سیستم آگهی کمپانی ها,دولت ها و. . . به کنترل مالی
مطبوعات مبادرت می کنند, درکشور ما بودجه مطبوعات تحت عنوان
یارانه در اختیار دولت قرار دارد که به عنوان بودجه عمومی بین
مطبوعات توزیع می کنند البته ارشاد بودجه خاصی نیز در اختیار دارد
که آن را دراختیار نشریات همگام با سیاست های عمومی خودش, می گذارد,
این نوع کمک نیز به نوع تعریفی که وزارت ارشاد از منافع و مصالح
کشور دارد برمی گردد. که البته مقدار این بودجه خاص, قابل توجه
نیست.
روش های موجود تخصیص یارانه به نشریات تا چه اندازه عدم استقلال
آنان را تشدید می کند
روشهای موجود تخصیص یارانه مطبوعات را به منابع دیگری چون آگهی ها
وابسته می سازد. مثلادر مواقعی که سیاست های کلی اقتصادی توسط بانک
مرکزی و یا صادرات و واردات توسط وزارت بازرگانی تغییرکند,
اوضاع آگهی ها نیز عوض می شود و درامد توسط روزنامه هاآسیب جدی
می بیند, اما اگرتخصیص یارانه برای مدت معینی که نشریه در مردم جا
می افتد و از خریدار خاص خودبرخوردار می شود, زمانبندی شود و
روزنامه به سبد خانواده وابسته شود در اینصورت مدیریت مالی هم از
یارانه دولت بی نیازمی شود و هم ا زمنابع اقتصادی دیگر. این روش
باعث می شودروزنامه به 20 تومان هایی که مردم می پردازندتوجه
نماید به همین دلیل نیز روزنامه باید به مسایل و نیاز ما مردم
پرداخته و به عنوان سخنگوی مردم مسائل جامعه را با دولت در میان
بگذارد.
اما اگر یارانه هابی حساب و کتاب ارائه شود,مدیر روزنامه بدون
توجه به نیازها و مسایل مخاطبان هر چه که دلش بخواهد می نویسد ولو
آنکه حتی 5 نفر هم خواننده نداشته باشد.
ادامه دارد
نظر شما