زندگی در خانه شیشهای
جامعه مدنی از ائتلاف انسانها شکل میگیرد و بر مبنای ابتکار خردمندانه، این ائتلاف، نظام خود را به دست میآورد و سازمانهایی را ایجاد میکند.
شاید به همین دلیل است که حضور در سازمانی غیردولتی همچون زندگی در خانهای شیشهای است که درون و برون آن پیداست.
در واقع حضور مردم در سازمانهای غیردولتی برای احساس رضایت آزادی و امنیت است و البته وجود چنین مؤلفههای مهمی برای جامعه بسیار ضروری است؛ چون توسعه و پیشرفت جامعه نیز بیش از هرچیز نیازمند همین مشارکت است.
هدف سازمانهای مردم نهاد توسعه فرهنگ شهرنشینی و توانمندسازی جامعه است و به همین دلیل همه باید قدر این نهادها را بدانیم.
اما آیا تا به حال سازمانهای مردم نهاد در امور مشارکت داده شدهاند و از تواناییهایشان استفاده شده است؟ در پاسخ باید گفت، دموکراتیک عمل کردن نیازمند فرهنگ و ساختار دموکراتیک است و در این میان با وجود اینکه ایجاد انجمنهای بلدیه یکی از نخستین قوانین مشروطه بود اما شکلگیری این انجمنها در ایران با موفقیت همراه نبوده است.
شاید بهتر باشد سازمانهای مردم نهاد را کارگاه آموزشی مدیریت مردم بدانیم. یکی از اقدامات اساسی این سازمانها نیز آگاهی دادن و اطلاعرسانی به مردم و ترغیب آنان به حضور آگاهانه و حداکثری در حرکتهای مشارکتی و تقویت توسعه یافتگی است. به طوری که سازمانهای مردمنهاد با توجه به قابلیتهای خود میتوانند به جریان توسعه یافتگی کمک کنند.
باتوجه به جایگاه و نقش سازمانهای غیردولتی در کاستن از بار مسئولیت و تصدیگری دولت و شهرداریها، تجمیع و تعدیل مطالبات مردم و ورود به حوزههایی که دولت یا مایل و یا قادر به فعالیت در آن نیست و توجه به اینکه در قرن بیست و یکم بدون مشارکت جامعه مدنی به عنوان یکی از شریک اصلی دولت در اداره کشور امری محال و ناشدنی است، بنابراین امروزه مشارکت با جامعه مدنی در امور نه امری اختیاری بلکه به عنوان یک نیاز و حق تلقی میشود.
این نهادها با جلب مشارکت سازمان یافته، اثرگذار، هدفمند و ارادی مردم به عنوان واسط بین مردم با دولت و مردم با مردم میتوانند در فرایند توسعه پایدار، موزون و همه جانبه و درونزا و نیز زمینهسازی برای اجرای آزادیهای اساسی و حقوق شهروندی نقشی حیاتی بر عهده گیرند.
تلاش در راستای ارتقای سطح آگاهیهای عمومی جامعه، تسریع روند توسعه، بهبود وضعیت جوامع، رفع کاستیها و معضلات آن و تحقق آرمانهای جامعه مدنی که به دنبال مشارکت از پایین به بالا و تکثرگرایی است، از کارکردهای اساسی این سازمانها تلقی میشود.
به همین دلیل این نهادها به ارکانی بی بدیل در جامعه فعلی مبدل شدهاند. به جرأت میتوان هزاره جدید را عصر سازمانهای غیردولتی و جامعه مدنی نام نهاد. اگر نقش نظارتی این سازمانها به خوبی ایفا شود، دستیابی به اهدافی چون فقرزدایی، شفافیت، ریشهکنی بیسوادی و اهداف دیگر به آسانی میسر میشود.
به عبارت دیگر بدون مشارکت و توانمندسازی سازمانهای غیردولتی راه حل پایداری برای مشکلات و بحرانهای تهدید آمیز اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جوامع پیدا نخواهد شد.
توسعه پایدار که هدف هر دولتی است با گسترش حوزه عمومی شکل میگیرد و اگر دولتها شاهد تفاهم و تعامل میان این گروهها با خود و با دولت باشند، هر چه سریعتر به واگذار کردن امور و کوچک کردن خود گرایش پیدا میکنند.
منبع: سایت خبری همشهری آنلاین ۱۳۸۵/۱۱/۱۸
نویسنده : بنیامین صدر
نظر شما