كدام يك را انتخاب مي كنيد
يكشنبه 3 تير ,1375 23 ژوئن ,1996 سال چهارم , شماره 1000
هنگامي كه سخن از مفاهيمي چون بودجه ,تخصيص منابع و اساسي تر از
آنهااولويت به ميان مي آيد, خود به خود روي ديگر سكه آن است كه
منابع ,كمتر از مصارف, و امكانات اندكتر از نيازهاست. اين مقوله ,
چه به لحاظ مادي و چه معنوي, تنها مختص كشورهاي فقير و اصطلاحا
رشديابنده نيست. همه كشورها, در هر زماني حتي ثروتمندترينشان
مجبورند به سبب محدوديت منابع خود, ميان نيازها درجه بندي قائل شوند
و بخشي را به بخشي ديگراولويت بدهند.
اما مساله مهمتر از تعيين اولويت ها كه خود به اندازه كافي حياتي
است, عمل به نتيجه و محصول آن است. تخصيص منابع و كاستن از
امكانات يك بخش براي اختصاص به بخش ديگر, معمولا از دردناكترين
تصميم هايي است كه دولتها و نظامها همواره با تلخي به آن دست
مي يازند, زيرا اين به معناي محروم كردن آگاهانه گروهي از آحاد و
موجودي جامعه است كه معمولا چندان هم بدون پيامد ناگوار و واكنش
نيست.
با اين همه, باز هم يك مساله مهمتر از اين نيز هست: ازتعيين و
تصميم پيرامون اولويتهاتا اجراي آن, نيازمند همگامي ,هماهنگي
ووفاقي در سرتاسر پيكره جامعه است كه بدون آن, گذار از مرحله
رشديابندگي و اجراي تصميمات, نه تنها دردناكتر, بلكه به شدت
پرهزينه تر نيز خواهد بود.
يك معلم: مسئله خودگرداني بيمارستانها, ناهمگوني خدمات بهداشتي و
بيمه هاي تامين اجتماعي, نبود بهداشت مناسب در فضاي بيمارستانها و
بالاتر از آن بي نظمي در ارائه خدمات به بيماران از جمله مسائلي است
كه بايد در اولويت قرار گيرد.
انتخابات دوره پنجم مجلس شوراي اسلامي با تمامي فراز و نشيب هاي
تبليغاتي به پايان رسيد و نمايندگان منتخب در لباس وكيلان جامعه ,
سوگند وفاداري ياد كردند. اما آنچه كه در طول انتخابات و مسائل
تبليغاتي گروههاي ذي نفوذ مشهود بود, عدم طرح مباحث و اولويت هاي
اساسي جامعه و مهم تر از آن طرح راه حل هاي پيشنهادي براي رفع آنها
بود.
ظاهرادر برخي كشورهاي جهان رسم است نامزدهاي نمايندگي مجلس براي
آشنايي راي دهندگان از برنامه هاي خود, اصول و مباحث اصلي مبارزاتي
خود را نه در قالب شعارهاي تبليغاتي, بلكه در محدوده برنامه هاي مدون
براي اقناع آحاد جامعه ارائه مي كنند. بنابراين مردم قبل از آنكه به
شمايل و نام افراد راي دهند, طرح و برنامه هاي اجرايي آنان در جهت
رفع مشكلات اساسي جامعه را برمي گزينند.
جالب اين كه افراد انتخاب نشده از همان روز اعلام نتايج آرا,
طرحهاي تبليغي خود را حول محورعدول نمايندگان از برنامه هاي
انتخاباتي اعلام شده قرار مي دهند.
پيشنهاد جامع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در راستاي وظايف شرعي
و قانوني خود پيش از وارد شدن به مباحث كاري, بايد يك تقسيم بندي
كارشناسي از مسائل اصلي جامعه ارائه كنند تا براساس آن راه حل هاي
كارشناسي از سوي سازمانها و وزارت خانه ها براي طرح و تصويب در مجلس
ارائه شود.
طرح چنين موضوعاتي نه تنها منجربه وفاق ملي در بين نمايندگان
مجلس از گروههاي فكري مختلف خواهد شد, بلكه خودبخود وحدت رويه اي را
در تصويب لوايح و قوانين كاري به وجود خواهد آورد. مردم وقتي
نمايندگان دلسوز را با كوهي از طرح ها و پيشنهادهاي عملي بيابند, بيش
از پيش به توسعه و پيامدهاي ناشي از آن دل خواهند سپرد.
پيش از ورود به مبحث اصلي ,منكر اين نيستيم كه هر كس ,براساس نگره
خود, به تقسيم بندي اولويت ها و مسائل اصلي جامعه دست مي زند.
بنابراين پاسخ پرسش شوندگان, مصداق عيني اين گفتار مولوي است كه هر
كسي از ظن خود شد يار من !
معمولا نگاه خواص به مسائل وموضوعات جامعه, با نگاه مردم متفاوت
است, به ويژه كه بيشترافراد, مصداق مسائل اصلي راموضوعاتي
مي دانند كه خود روزانه با آن مواجهند و هر كدام براساس موانع موجود
تعريفي از اولويت ها و مشكلات اساسي جامعه ارائه خواهند داد. شايد
انتقال اين پيش فرض به نوعي, خوانندگان را دچار قضاوت يك سويه كند,
اما سعي بر آن است كه از ميان موضوعات مطرح شده با يك ارزيابي
كارشناسي اولويت هاي اساسي را مورد نقد و بررسي قرار دهيم.
بهداشت و خدمات درماني مشكل اصلي !
احمد مهري معلم بازنشسته با اشاره به مشكلات بهداشتي وخدمات
درماني مي گويد: نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بهتر است قبل ازپرداختن
به ساير امور, ابتدا موانع موجود در بهداشت و درمان جامعه را حل
كنند.
مسئله خودگرداني بيمارستانها,ناهمگوني خدمات بهداشتي و بيمه
هاي تامين اجتماعي, نبود بهداشت مناسب در بيمارستانها و بالاتر از آن
بي نظمي در ارائه خدمات به بيماران از جمله مسائلي است كه بايد در
اولويت قرار گيرد.
وي مي افزايد: البته طرح اين مسائل نمي تواند مشكل گشا باشد. بهترين
راه براي ارزيابي اولويت ها, بررسي موضوعات به شكل بي واسطه است. شايد
نمايندگان مجلس فرصت كافي براي ارزيابي مسائل نداشته باشند, ولي
مي توانند اولويت هاي جامعه را از طريق كارشناسان خبره ارزيابي و
دسته بندي كنند.
اگر روزنامه هاي كشور را بررسي كنيم, با طرح انتقادات وپيشنهادهاي
اصلاحي مردم در زمينه ساختار اداري جامعه مواجه خواهيم شد, اين
انتقادات در قالب نامه ها و تلفن هاي مردم به مطبوعات ارائه مي شود.
اما آنچه كه دراين ميان مورد بي لطفي قرار مي گيرد بي اعتنايي به
انتقادات وارد بر چگونگي خدمات دهي و ايجاد نظام مناسب در ساختار
اداري است.
تحول در ساختار اداري: كريم شريفي كارمند بخش خصوصي با تاكيد بر
وجود بي نظمي در ساختار اداري كشور و برخورد نامناسب با ارباب رجوع
مي گويد: اگر نظام اداري متحول شود, شايد بيشتر آسيب هاي اجتماعي به
گونه اي رفع شود, البته منكر مشكلات اقتصادي و در كنار آن شيوه هاي
فساد اداري نيستم. اگر هر كس به وظيفه خود پاي بند باشد, جامعه دچار
بي نظمي نخواهد شد. سازمانهاي اداري بايد در طي مراحل انقلاب دچار
دگرگوني مي شدند, امروزه ارتباط رو در رو با كاركنان دولت و نبود
قوانين روشن و عدم آگاهي مردم از آنان موجب شده كه پيشرفت امور در
سازمانهاي اداري كند باشد. از طرفي نيزبسياري از مردم قبل از
آنكه به فكر راههاي منطقي حل مشكل باشند, در پي كانال زدن از
رويه هاي ناسالم هستند. در اين شيوه سنتي, غالبا حقوق شهروندان
ناديده گرفته مي شود.
وي مي افزايد: البته مشكل اساسي در جامعه, تنها به سازمانهاي
اداري ختم نمي شود. فقر, بيكاري جوانان و ناهمگوني درامدها و
هزينه ها نيز از جمله مسائلي هستند كه بايد به آنها توجه كرد.
بي اعتنايي
. رسول رضايي فروشنده كفش در زمينه اولويت هاي اساسي جامعه به
بي توجهي مردم به يكديگر در ارتباطات اجتماعي اشاره مي كند. چرا مردم
به همديگر بي اعتنا شده اند, در حالي كه مردم ما از نظر حس نوع خواهي
سرآمد ساير ملت ها بودند متاسفانه هر روز كه مي گذرد, جامعه گسسته
مي شود. جدايي نسل ها, بي اعتنايي افراد به همديگر و بالاتر از آن
پايمال شدن حق صله رحم در جامعه, خانواده ها را منزوي تر مي سازد.
وي مي افزايد: پيوند اعضاي جامعه به هم, از ضروري ترين مسائل
اجتماعي است. نمي توان بي توجه به ميزان انسجام افراد جامعه به تورم
بيكاري, امنيت و ساير اولويت هاي سياسي اجتماعي پرداخت.
رحمان نوري زاده دانشجوي رشته مديريت, با اشاره به معضلات موجود در
مديريت سازمانهاي اداري جامعه مي گويد: جامعه به لحاظ ساختار آن در
حال گذار از يك مرحله به مرحله نويني است. بنابراين كار مديريت ,
ساده نيست. تكيه به ارتباطات و بكارگيري مديران سنتي, نه تنها
مجموعه را دچار بحران مي سازد, بلكه نيروي انساني كارآمد را دلزده
مي كند.
اخيرا در يك روزنامه خواندم كه تنها به خاطر عدم كارايي يك مدير,
گروهي كارشناس از كار كنار كشيده اند به راستي مقصر كيست مديري كه
ناخواسته, فرد كم اطلاع و در عين حال پرخاش جويي را به مديريت گمارده
يا افراد كارآمد سازمان كه مدير ضعيفي را پذيرفته اند
وي مي افزايد: بدون توجه به مديريت, پرداختن به ساير اولويت ها
فاجعه آميز است.
شايسته سالاري در سازمانهاي اداري, يك آرزوي دست نيافتني است.
اساسي ترين اولويت, تعريف مديريت در جامعه امروزي و ويژگيهاي آن
است. به هر حال مدير خوب بهتر مي توانداز سرمايه و نيروي انساني
بهره ببرد و نپرداختن به آن, مي تواند در آينده معضلاتي را براي جامعه
به دنبال داشته باشد.
همه مي كوشند از منظر خويش به موضوع و مسائل اساسي جامعه بنگرند.
البته اين توقع نادرستي نيست. هر يك از افرادبخاطر برخورد روزمره
با موضوعات, بهتر مي تواند سره را از ناسره تشخيص دهند.
با اين حال آيا واقعا, مسائل اساسي و اولويت ها به فقر,ضعف
فرهنگي, بيكاري, تورم مديريت ناكارا و.. . ختم مي شود, يا اينكه
بيشتر اين مباحث زير مجموعه اولويت هاي اصلي هستند
براي روشن شدن قضيه به سراغ چند نفر از كارشناسان فرهنگي سياسي
رفتيم. متاسفانه ورود به اينگونه مسائل گاهي با جبهه بنديهاي سياسي
مخلوط مي شود و كمتر اجازه مي دهد اصل بحث مورد بررسي و تجزيه و
تحليل قرار گرفته و منجربه ارائه راه حلهاي مفيد و اثربخش
گردد. حتي در مراجعه هايي كه به كارشناسان داشتيم چند تن از آنها از
دادن پاسخ به برخي پرسشها طفره مي رفتند.
ادامه دارد
نظر شما