در جستجوی مادریِ سربلند: نغمهای از دغدغه و امید
نمیدانم مادرانگی ام ختم به چه میشود؟؟؟...
آیا سربلندِ محضر امام خویش خواهم بود؟ یا....
یا با مادرانگی ناقص و اشتباه، که ریشه و منشأ در وجودی پر خلأ، ناقص، کم آگاه و بی عمل دارد، نذری برای یاوری باقی نگذاشته ام چون که خود، یار و یاور و همراه نبوده ام.... اصلا در مسیر بوده ام؟؟؟؟
عَلَم را در دست نگه داشته ام؟؟؟ یا.... لحظه ای خطورش هم تمام وجودم را میلرزاند...
آیا اشکهای نیمه شبِ استغفار و طلب هدایت، به فریاد و کمکم رسیده است یا خواهد رسید؟؟؟
از او که غفورست و سریع الرضا، ارحم الراحمین ست و ربّ _ و من چق....در این نام خدا را دوست دارم، اسمی به بلندای خود خدا_ حسن التجاوز ست و کریم، و دلنشین تر اینکه : قریبِ سمیعِ مجیب ست؛ استجابتِ هر لحظه ام نه بعید است نه بی سابقه بلکه تمامی لحظات حیاتم جز این نبوده است....
تردیدم اما از خودم است...
جایی برای بودن گذاشته ام؟؟
جایی برای یاوری و یاور پروری باقی گذاشته ام؟؟؟
آیا از منِ ناقصِ بی معرفت به امامم، نسلِ یاورِ امام باقی خواهد ماند؟؟؟؟
عزیز مهربانم! با ربوبیّتت جبران همه ی نقصهای مادرانگی ام باش همانطور که مبدل السیئات بالحسناتِ همه ی کاستی های بندگی ام هستی....
خدایِ تمامِ لحظاتم! در دنیا، همیشه و هرلحظه برایم آبرو نگه داشته ای و بالاتر از آن: ثناء های جمیلی که هرگز لستُ أهلا له، اما نشرتَه....
ای ربِّ مهربانِ سمیعِ بصیرِ قریبِ مجیبم، به آبروداری ات در همیشه ی تاریخ تا ابدیت، در پیشگاه فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها محتاج و فقیر محضم که لا تَفضَحنی بخفیِّ ما اطَّلَعتَ علیه مِن سِرّی، آخر خودْ مرا، اینگونه مأنوس داشته ای که أنت اکرمُ مِن أن تُضَیّعَ مَن رَبَّیته....
جبران کننده ی کریم! یاورپروری های ناقص، کم و معیوب مرا با تمامی کاستیهای وجودم، خود بپذیر، کامل کن، رشد بده و محضر امامم تقدیم بدار که تمام سرمایه و آبرو ی زندگی دو سرایم، همین مادرانگی های کم و اندکم ست در طبق اخلاص و ارادت و امید و شرمندگی....
فائزه ملکی بابهُوِیزی
نظر شما