در آن سوي جهان
يكشنبه 3 تير ,1375 23 ژوئن ,1996 سال چهارم , شماره 1000
. واشنگتن خبرنگار همشهري: آمريكائيان از طريق آگهي هاي رنگي
روزنامه همشهري در كتابخانه هاي پژوهشي آمريكا و يا فروشگاههاي
ايرانيان در آن كشور به حقايق ايران و پيشرفتهاي آن پي مي برند.
روزنامه همشهري, توزيع رسمي در آمريكا ندارد. فروشگاههاي ايراني
برحسب تقاضاي مشتريان خود, روزنامه ما را مستقيما از تهران وارد
مي كنند و يك شركت توزيع, از هر شماره دو نسخه به هر يك از
كتابخانه هاي پژوهشي كه تقاضاكنند, از جمله كتابخانه كنگره آمريكا
ارسال مي دارد. همشهري معمولا در منطقه واشنگتن يك دلار و 25 سنت و در
لوس آنجلس يك دلار بفروش مي رسد. فروشگاههاي ايراني در آمريكا غالبا
داراي دلي (غذاي حاضري ساندويچ و.. . . ) هستند. آمريكائيان كه با
استفاده از ساعت ناهار خود كه 60 دقيقه است به اين فروشگاهها
مي روند, ضمن صرف غذا و يا دقايق انتظار, به ورق زدن روزنامه همشهري
كه رنگي بودن آن توجه آنان را جلب مي كند مي پردازند. آنها پس از
مشاهده آگهي هاي رنگي وعكسها, درباره آنها از فروشنده و يا
فارسي زبانان سئوال مي كنند و از چندوچون خبرهاي چاپ شده مي پرسند.
همين وضعيت دركتابخانه ها هم ديده مي شود. جمعه گذشته در قسمت فارسي
بخش خاورميانه كتابخانه كنگره آمريكا, نظر چند آمريكائي كه همشهري
را ورق مي زدند درباره آن سئوال شد. عموما گفتند تا روزي كه در اين
روزنامه آگهي هاي عكسدار مربوط به انواع خودرو طرح كره جنوبي ,
كامپيوتر,ماشين هاي اداري الكترونيك ,يخچال, بخاري گازي و.. . را
نديده بودند باور نمي كردند كه ايران پيشرفت كرده باشد, زيراتصور
مي كردند تحريم آمريكا, ايران را شبيه عراق درمانده, كرده است. يكي
از آنها گفت: تصور مي كردم در ايران ,همه حتي ورزشكاران بايدپوشيده
باشند, اما در اين روزنامه [همشهري] عكس ورزشكاران وفوتباليستها
را با لباس معمولي ورزشي مي بينم و تعجب مي كنم. حتي يك فارسي زبان
به من گفت كه عكس هاي بسياري ازدرگذشتگان درآگهي هاي ترحيم آنهادر
همشهري به صورت رنگي چاپ مي شود كه در هيچ جاي ديگر دنيا سابقه ندارد
واين مطلب بر تعجب من افزوده است, زيرا شنيده بودم در ايران بيشتر
مردم لباس مشكي مي پوشند و وقتي كه به من گفته شد كه طبق دستور قرآن
خانمها بايد پوشش داشته باشند و رنگ پوشش اختياري است, يقين حاصل
كردم كه دانش من از ايران و اسلام بسيار ضعيف است. به من گفته شد:
اين سليقه خود مردم است كه پارچه مشكي را ترجيح مي دهند و اجباري در
كار نيست. اينجا بود كه فهميدم اطلاعات ما آمريكائيان علي رغم وجود
صدها هزار ايراني در اين كشور از اوضاع ايران كاملا ناقص و محدود به
اخبار سياسي است كه رسانه هاي آمريكايي منتشر مي كنند. وي افزود: من
شنيده بودم كه اتومبيلهاي ايران به علت تحريم اقتصادي غالبا
قراضه اند, ولي عكسهائي كه اخيرا به مناسبت بارش برف از خيابانهاي
تهران در همشهري چاپ شده بود تصور مرا اصلاح كرد ومشاهده كردم كه
تهران پر از اتوبوسهاي نو و اتومبيلهاي آخرين مدل است و همه جا درخت
و ساختمانهاي زيبا و مغازه هاي لوكس با تابلوهاي نئون ديده مي شود. در
هر حال, من بيننده دائمي عكسهاي همشهري به عنوان زبان بين المللي
روزنامه نگاري هستم, و قضاوت من درباره اوضاع واقعي ايران از مشاهده
همين عكسها و آگهي هاي عكسدار رنگي ناشي مي شود كه گهگاه زيرنويس لاتين
هم دارند, و اين كلمات لاتين درك مرا از واقعيت ها آسان مي كند.
يك آمريكائي ديگرگفت: تصور مي كردم كه ايران ,تنها يك شركت
هواپيمائي دارد, ولي آگهي هاي جهانگردي درهمشهري همراه با عكس
هواپيماهانشان مي دهد كه گردش و تفريح مردم نقصان ندارد. رونالد
ويلسون آمريكائي 45 ساله از تيراژهمشهري پرسيد و وقتي كه شنيدبيش از
300 هزار نسخه در روزاست تعجب كرد و گفت: شنيده بودم كه هنوز بسياري
از ايرانيان بي سواد هستند و اين كشور تجهيزات چاپي جديد ندارد. حالا
مي بينم اطلاعاتم ناقص بوده است. او پرسيد: چرا شناسنامه همشهري و
تيراژ و ناشر آن و حتي آدرس و شماره هاي تلفنش به لاتين نوشته نمي شود.
خوب است اين كار را بكنند. وي سپس گفت كه به عقيده او به منظور روشن
ساختن ذهن آمريكائيان از وضعيت ايران و طرز فكر مردم كه به ايجاد حس
احترام متقابل مي انجامد, اتحاديه روزنامه هاي ايران دفاتري در شهرهاي
بزرگ آمريكا داير كند و عكسها و حقايق مربوط به ايران در آنجا قرار
داده شود تا آمريكائيان روشن شوند و همين مركز, مطالب رسانه هاي
آمريكا را درباره ايران اصلاح كند و به آنها توضيح دهد. رسانه ها زبان
يكديگر را بهتر از زبان دولتها درك مي كنند. در يك كتابفروشي ايراني
در خيابان وست وود لوس آنجلس هم يك آمريكائي كه تنها نسخه همشهري
موجود در كتابفروشي را ورق مي زد گفت كه اگر اين روزنامه نشاني خود
را به لاتين چاپ كند او برايش يك آگهي خواهد فرستاد. وي سئوال كرد كه
آيا آگهي هاي ايرانيان مقيم خارج هم در همشهري چاپ مي شود و وقتي
پاسخ منفي شنيد تعجب كرد و گفت كه اين آگهي ها مي تواند به صورت پلي
ميان همه ايرانيان درآيد و روزنامه هاي ايران بايد درشهرهاي بزرگ
خارج از كشور همانند مطبوعات كشورهاي ديگر, نمايشگاه دائمي داشته
باشند و توزيع شوند. بسياري از مديران فروشگاههاي ايراني در آمريكا
گفتند كه هر روز با چنين سئوالهايي روبه رو هستند و در حقيقت به صورت
سخنگوي مطبوعات فارسي درآمده اند.
نظر شما