شکاف نسلها
تجربه هر نسل، جهان ذهنی و افقهای آیندة آن را رقم میزند. بعد از انقلاب، به دلیل وقوع پدیدههای مختلف نظیر جنگ تحمیلی و دگرگونیهای عمده سیاسی اجتماعی، هر گروه سنی، تجربهای خاص از جهان پیرامون خود داشت که جهان ذهنی آنها را از دیگر گروههای سنی جدا میکرد. به ویژه اگر این مقایسه را میان جامعه قبل و بعد از انقلاب انجام دهیم، تفاوت این تجربه بیشتر خود را نشان میدهد. اکنون پرسش این است که آیا میان نسل جدید و قدیم تفاوتی مشاهده میشود؟ اگر چنین است این تفاوت بیشتر در چه زمینههایی است؟ مقالة حاضر بخشی از گزارش تحلیلی تحت عنوان «شکاف نسلها» است که به وسیلة آقای هادی جلیلی و به سفارش مؤسسه پژوهشهای آیندهنگری تهیه شده است. این گزارش با اتکاء به دادههای به دست آمده از پژوهش «بررسی آگاهیها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی ـ فرهنگی در ایران» صورت گرفته است.
معرفی منابع گزارش
آنچه که در اینجا بدان استناد میگردد نتایج حاصل از دو بررسی پیمایشی در سطح ملی یکی پیش ازانقلاب اسلامی ودیگری پس از آن میباشد. در این تحقیقات پاسخهای به دست آمده بر مبنای سن، جنس،تحصیلات، درآمد و وضع تأهل افراد طبقهبندی گردیده تا بتوانند عواملی را که در شکلگیری نگرشها و رفتارهای گوناگون اجتماعی ـ فرهنگی مؤثرند، بیابند، اما در اینجا بنا به ماهیت این گزارش به جز عامل سن به عوامل دیگر توجهی نشان ندادهایم. در حقیقت میتوان این گزارش را تحلیلی ثانوی از یافتههای پیمایشهای پیش و پس از انقلاب به شمار آورد.
تحقیق پیش از انقلاب از سوی دکتر اسدی و همکارانشان و تحت عنوان «گرایشهای فرهنگی و نگرشهای اجتماعی در ایران» انجام پذیرفته است. پس از انقلاب اسلامی دکتر محسنی و همکارانشان این تحقیق را میتوان «بررسی آگاهیها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی ـ سیاسی در ایران» و (البته با تغییرات بسیار) مجدداً تکرار نمودند. تحقیق نخست در سال 1353 منتشر گردید، گزارش تحقیق بعدی نیز در سال 1375 منتشر گردید که بر مبنای اطلاعات جمعآوری شده در سال 1374 تهیه شده است.
مبنای این گزارش مقایسة پاسخهای ارائه شده در هر یکاز این گزارشها بر اساس گروههای سنی است. البته اگر چه ممکن است بررسی پاسخهای تمامی گروههای سنی به ظاهر امکان پذیر به نظر برسد، اما به جهت وضوح امر و سهولت نتیجه گیری و میسر ساختن امکان تعقیب تغییرات لازم بود که حداکثر اختلافات را در نظر بگیریم و از اغتشاشی که با طرح تمامی گروههای سنی پیش میآمد جلوگیری نمائیم.
بر همین اساس تنها دو گروه سنی مورد مقایسه قرار گرفتهاند که عبارتند از گروه سنی 15-24 و 55 و بیشتر. منظور از جوانان در این گزارش گروه سنی 15-24 ساله (در این تحقیق سال 1374 به صورت 16-24 ذکر گردیده) است به گروه سنی 55 و بیشتر به عنوان سالخورده اطلاق گردیده. البته در این تحقیق سال 53 گروههای سنی دقیقتر از سال 74 طبقهبندی شده و گروههای 55-64 ساله و 65 سال و بیشتر نیز وجود دارند. از آنجا که هماهنگی لازم میان این دو، طبقهبندی از شاخص سن وجود ندارد به اجبار دستهبندی سنی 55 و بیشتر را انتخاب کرده (طبقهبندی تحقیق سال 74) و میانگین پاسخهای دو گروه سنی 64-55 و 65 و بیشتر به عنوان پاسخ گروه سنی 55 و بیشتر در سال 1353 انتخاب شد.
البته این امکان به لحاظ نظری وجود دارد که پاسخگویان پیش از انقلاب را به عنوان نسل سالخوردهتر تلقی کرده و پاسخگویان به تحقیق سال 1374 را نسل جوانتر بشماریم. و علاوه بر مقایسة میان پاسخگویان جوان و سالخورده هر تحقیق مقایسهای نیز میان این دو نسل به عمل آوریم. اما از آنجا که این دو پیمایش با سئوالات متفاوتی طراحی شده بودند مقایسة قبل و بعد از انقلاب اسلامی تنها در موارد بسیار معدودی قابل انجام است. بنابراین علاوه بر مقایسة موارد مشترک سعی خواهیم کرد تا رویکردهای کلی مشترک را نیز با یکدیگر مقایسه نمائیم (اگر چه دارای سئوالات مشابهی نیستند).
گزارش مربوط به پیمایش سال 74 دارای سه بخش و چهارده فصل است . در میان این چهارده فصل هفت فصل که تناسب گردید که به ترتیب عبارتند از :
فصل دوم : نگرشها دربارة ازدواج و خانواده :هنجارها و ارزشها
فصل ششم : فرهنگ و جنسیت
فصل هفتم : رضایت اجتماعی
فصل نهم: عقاید و نگرشها دربارة نیروهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
فصل دهم: ارزشهای اجتماعی
و فصل یازدهم : رفتارهای مذهبی
ذکر این نکته ضروری است از آنجا که میزان و معیار دقیقی که نشانگر شکاف نسلها باشد وجود ندارد (میتوان درصد وجود اختلاف 5 یا 10 یا 15 یا ... درصدی را نشانة شکاف نسل قلمداد کرد) بنابراین در اینجا نیز معیار خاصی را در نظر گرفتن دشوار است. البته فاصلههای بیش از 10 درصد را به هیچ وجه نادیده نخواهیم گرفت.
تحلیل یافتهها
اجازه دهید برای تحلیل نتایج به دست آمده از دو پیمایشی که نام بردیم ابتدا به بررسی وضعیت شکاف نسلها طی سال 1374 بپردازیم ونتایج تحقیق دکتر منوچهر محسنی و همکارانشان را مورد بررسی قرار دهیم. پس از آن به بررسی شکاف نسلها در سال 1353 و در نهایت مقایسه این شکاف در این دو زمان و نتیجهگیری نهایی خواهیم پرداخت.
آیا با مراسم خواستگاری موافق هستید؟
همانگونه که در جدول بالا مشخص است اساساً هیچگونه تفاوتی میان جوانان و بزرگسالان در اعتقاد و مخالفت آنها به مراسم خواستگاری وجود ندارد. جوانان با 8/92 درصد و سالخوردگان با 6/92 درصد تنها 2/0 درصد با یکدیگر اختلاف دارند. این نزدیکی نظرات نسبت به جشن نامزدی نیز قابل مشاهده است.
آیابا جشن نامزدی موافق هستید؟
موافق مخالف نامشخص
16-24 3/67 6/26 1/6
55 و + 9/67 5/24 6/7
در اینجا نیز کوچکترین تفاوتی که نشانگر اختلاف عمده میان این دو نسل باشد به چشم نمیآید ؤ و هر دو گروه دارای موافقت و مخالفت تقریباً برابری با یکدیگرند. البته ممکن است که این سئوال مطرح شود که آیا وجود 9/67 درصد موافقت سالخوردگان و 6/26 درصد مخالفت جوانان بیانگر یک شکاف نیست.
در پاسخ باید گفت که نه. این اختلاف را نباید به این شکل مورد توجه قرار دارد. بلکه باید میزان مخالفت جوانان را با مخالفت سالخوردگان مقایسه نمود. مخالفت 5/24 درصدی گروه 55 ساله و بیشتر نشان دهندة وجود یک شکاف رفتاری میان کل جامعه و بدون دخالت عامل سن در این مسأله است. این امر دو قطب مختلف را نشان میدهد که در برابر یک سئوال موضعگیری کردهاند و برابری اختلاف در میان گروه موافقان و مخالفان میتواند ناشی از این باشد که تجربیات و آموزههای سالخوردگان (موافق یا مخالف) به یک اندازه به نسل جوان انتقال یافته. یعنی گروه سالخوردگان مخالف به نسبت حجم خود (یعنی تعداد فرزندانی که داشته) کل جامعه مورد بررسی را تحت تأثیر قرار داده و سالخوردگان موافق نیز بر همین اساس، حجم خاصی از نسل جوان را تعلیم داده است. بنابراین اختلاف مذکور نشانگر نزدیکی نگرش دو نسل مذکور به یکدیگر است نه اختلاف آنها.
آیا با معاشرت قبل از ازدواج دختر و پس موافق هستید؟
موافق مخالف نامشخص
16-24 9/74 7/22 4/2
55 و + 7/64 1/32 2/3
معاشرت دختران و پسران یکی از جمله موارد معدودی است که نشانگر اختلاف نظر میان جوانان و سالخوردگان میباشد. حدود 10 درصد اختلاف در میان موافقان و مخالفان این دو نسل اگر چه بسیار چشمگیر نیست،در هر حال نشان از نگرش و رفتارهای متفاوتی میان این دو گروه دارد. شاید در نگاه اول این مسأله نشانگر شکاف میان نسلها باشد، اما ظاهراً چنین نیست. یک دلیل این است که اکثریت سالخوردگان (7/64 درصد) همان موضعی را اتخاذ کردهاند که جوانان بدان تمایل بیشتری نشان دادهاند. بنابراین میتوان انتظار داشت که این اختلاف با تمایل بیشتر سالخوردگان به این امر کاهش یابد.
مهمترین خصوصیت یک زن خوب برای ازدواج چیست؟ (فقط یک جواب)
احتیاج به توضیح چندانی نیست و مشخص است که توافق نظر بسیار نزدیکی میان دو نسل بر سر ویژگیها و مشخصات یک زن شایسته برای ازدواج وجود دارد، اختلافات ناچیز موجود بیشتر از آن که نشانگر تفاوتهای جزیی میان دو گروه باشد ممکن است تصادفی و به علت نمونة انتخابی باشند. البته، تنها زیبایی زنان برای جوانان اندکی بیشتر از بزرگسالان از اهمیت برخوردار است.
مهمترین خصوصیت یک زن خوب را به ترتیب نجابت، اخلاق خوش و خانوادةاصیل دانستهاند.
مهمترین خصوصیت یک مردخوب برای ازدواج چیست؟
در اینجا نیز اختلاف مشاهده نمیشود. تنها نکتة قابل توجه تأکید بیشتر بر نجابت زنان و خوش اخلاق بودن مردان برای ازدواج است. خانوادة مردان و زنان به یک اندازه مورد توجه بوده و ثروت مرد اندکی بیش از زنان مورد اشاره قرار گرفته است.
آیا با ازدواج با قوم و خویش نزدیک موافق هستید؟
اختلاف نظر بر سر ارجحیت ازدواجهای فامیلی یا غیرفامیلی از جمله مسائلی است که تفاوت نظر جوانان و سالخوردگان رانشان میدهد. باور جوانان به آموزههای علمی و منع ازدواجهای فامیلی بر اساس تحقیقات پزشکی از جمله عواملی هستند که موجب کاهش رغبت جوانان به ازدواجهای فامیلی گردیده. اما سالخوردگان که هنوز به باورهای گذشته پایبندی بیشتری دارند با ازدواجهای فامیلی (به میزان 12درصد) موافقت بیشتری دارند. اجازه دهید تا دربارة شکاف تلقی کردن یا نکردن این اختلاف نیز بعداً داوری کنیم.
آیا با رضایت پدر و مادر با ازدواج موافق هستید؟
موافق مخالف نامشخص
16-24 3/93 8/3 9/2
55 و + 3/93 4/4 3/2
همانگونه که مشخص است رضایت والدین بسیار مورد تأکید تمامی اقشار و گروههای جامعه است. زنان بیشتر از مردان بر رضایت والدین تأکید دارند (8/94 درصد در برابر 8/91 درصد) و با تحصیلات پاسخگو تأثیر محسوسی بر این امر دارد. با بالا رفتن تحصیلات اهمیت رضایت والدین کاهش مییابد (1/95 درصد بیسوادان در برابر 88 درصد تحصیلکردهها)، اما تفاوتی در جهتگیری دو نسل مورد توجه ما وجود ندارد.
به نظر شما بهتر است در وقت ازدواج مرد چند سال بزرگتر از زن باشد؟
4 سال و کمتر 5 تا 9 سال 10سال و بیشتر لازم نیست
16-24 7/40 1/46 3/3 2/5
55 و + 6/29 2/54 6/7 4/5
همانطور که دیده میشود رویکرد عمدة میان جوانان در برابر فاصلة سنی مطلوب میان زن و مرد به دو گروه عمده تقسیم گردیده. حدود نیمی به فاصلة بین 5 تا 9 سال رأی دادهاند که نشانگر تمایل بیشتر آنان به کسب پایگاه قدرت در خانواده است و دیگری فاصله 4 سال و کمتر را برگزیدهاند که حدود 40 درصد پاسخگویان بودهاند. ظاهراً این گروه مایل به توزیع برابر قدرت در خانوادهاند. اما به ظاهر برابرگرایان در گروه سنی 55 و بیشتر به نسبت طرفداران فاصلة سنی بیشتر در اقلیتاند. تفاوت 6/24 درصدی میان این دو گروه نشانگر تمایل اکثرسالخوردگان به در انحصار گرفتن قدرت در خانوادهاند. آنچه که میتوان به سادگی دریافت وجود افزایش گرایش جوانان به توزیع عادلانه قدرت در خانواده به نسبت والدین خود میباشد درواقع اختلاف قابل توجهی میان دو نسل وجود دارد.
آیا با اظهار نظر والدین در امور فرزندان پس از ازدواج موافقید؟
موافق مخالف نامشخص
16-24 4/46 6/47 6
55 و + 3/50 1/43 6/6
با آن که جوانان با اظهار نظر والدین در امور فرزندانشان پس از ازدواج موافقت کمتر و مخالفت بیشتری دارند، اما این حقیقتی است که خود والدین نیز خود را خیلی مجاز به دخالت در امور فرزندانشان پس ازازدواج نمیدانند. همانگونه که در موارد قبلی نیز دیدیم در اینجا نیز دو گرایش عمده وجود دارد : دخالت یا اظهار نظر والدین و عدم دخالت والدین در امور خانوادگی فرزندانشان. تقریباً به جز اندک تفاوتی، اختلاف عمدهای میان دو نسل جوان و سالخورده مشاهده نمیشود.
تمایل غالب جوانان داشتن دو فرزند است و پس از آن سه فرزند در مقام دوم قرار دارد. در حالی که تمایل جوانان به داشتن فرزندان زیاد به سرعت کاهش مییابد (از 71 درصد به 12 درصد و 8/1 درصد) روند نزولی سالخوردگان به نسبت از کندی محسوسی برخوردار است (از 1/63 درصد به 3/17 درصد و 9/8 درصد). این امر به خوبی تغییر موضع سالخوردگان ونزدیک شدن آنها به جوانان را نشان میدهد، در صورتی که به یاد داشته باشیم که خانوادههای سنتی کشورمان (خصوصاً روستائیان) تمایل بسیار به داشتن فرزندان متعدد داشتهاند.
در این مقوله نیز پاسخها نشان دهندة عدم وجود شکاف میان دو نسل است. چنانکه مشاهده میشود در هیچ یک از موارد فوق میزان اختلاف دو نسل حتی به 10 درصد نیز نمیرسد. چنانچه پاسخهای دو نسل را نسبت به میزان موافقت با اجرای برنامة تنظی خانواده در کشور مقایسه کنیم درمییابیم که 8/96 درصد جوانان و 5/94 درصد سالخوردگان با آن موافقند.
در اینجا بررسی فصل دوم یا ارزشها و هنجارهای ازدواج و خانواده پایان مییابد، به طور خلاصه باید گفت که توافق و اجماع نظر عمدهای بر سر ارزشهای ازدواج و اداره خانواده میان دو نسل مورد نظر ما وجود دارد. تنها مواردی که نشانگر اختلافات قابل توجهتری بودند،عبارتند از :
1 ـ معاشرت دختران و پسرها پیش از ازدواج
2 ـ ازدواج با خویشاوندان
3 ـ تفاوت سنی مطلوب میان یک زوج
باید اضافه کرد که این سه مورد از میان ده مورد انتخابی به چشم میخورند، آنچه بیشتر از شکاف نسلها چشمگیر است وجود دو قطب عمده میان کل جمعیت کشور فارغ از گروه سنی آنها است.
چنانچه سابقه برخی از موارد اختلاف فوق را بررسی کنیم درمییابیم که این اختلافات درگذشته وسیعتر بوده و بر اثر مرور زمان کاهش یافتهاند. در پایان بیشتر به این مسأله خواهیم پرداخت.
شکاف نسلها در سال 1374
شکاف نسلها را در این تحقیق میتوان از طریق بررسی پاسخهای دریافتی در فصلهای دوم، ششم، هفتم، نهم، دهم و یازدهم بهتر مورد ارزیابی قرار داد. بنابراین سئوالهایی که درهر فصل بیشتر از سایر سئوالات به موضوع این گزارش مربوط بودهاند مورد توجه قرار گرفتهاند و از ذکر تمامی سئوالات مطرح شده خودداری گردیده است.
لازم به ذکر است که اعداد تمامی جداول برای قابل مقایسه بودن به درصد ذکر گردیدهاند.
شکاف نسلها در «نگرشها دربارة ازدواج و خانوادهها : هنجارها و ارزشها»
این بخش که فصل دوم گزارش را تشکیل میدهد به دو امر ازدواج و خانواده پرداخته و یکی از بنیادیترین ارزشهای اجتماعی امروز ایران؛ خانواده را مورد بررسی قرار میدهد. با بررسی پاسخهای موجود به این نتیجه میرسیم که اجماع و توافق بسیار نزدیکی میان جوانان و سالخوردگان بر سر ارزشهای خانوادگی و روشهای تشکیل خانواده وجود دارد.
شکاف نسلها در «نگرش نسبت به جنسیت»
موضوع زنان، حقوق و میزان مشارکت مجاز آن در جامعه و نقش و کارکردهایشان از جمله مسائل مهمی است که میتواند نشانگر ایجاد تغییرات گسترده در یک جامعة سنتی باشد. در گذشته زنان تنها کارکردهای خانوادگی یا به عبارتی عاطفی را به عهده داشتند. اگر چه به یقین این نگرش تا حدودی تغییر یافته اما هنوز نشانههایی از آن باقی است.
فصل ششم یا فرهنگ و جنسیت تنها از سه سئوال تشکیل میگردد که فقط یک سئوال آن در اینجا طرح میشود.
اگر چه نسل جوان به مشارکت اجتماعی یا اشتغال زنان بیرون از خانه روی خوش بیشتری نشان داده ولی اساسً تفاوت موجود میان دو نسل برخلاف انتظار به شدت کم است. میزان این اختلاف در میان موافقان دو نسل تنها حدود 7 درصد است. البته به نظر میرسد که رشد میزان موافقان در میان جوانان روند سریعی را طی مینماید. چنانچه اختلاف موافقان و مخالفان را بر گروه سنی 16-24 ساله با سالخوردگان مقایسه کنیم. درمییابیم که شدت اختلاف در گروه سنی اول 2/18 درصد و در گروه دوم 6/7 درصد است. این امر به خوبی نشانگر روند سریعتر تغییر موضع جوانان به نفع اشتغال زنان است. چنانچه خواهان تحلیل دقیقتر این حرکت و شناخت کاملتر جایگاه آن در شکاف نسلها باشیم باید روند آن را در پیش از انقلاب اسلامی نیز پیگیری کنیم، که در ادامة این گزارش به آن خواهیم پرداخت.
شکاف نسلها در «عقاید و نگرشها دربارة نیروهای اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی»
فصل نهم حوزة گستردهای از مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در برمیگیرد. از آنجا که پارهای از مسائل ذکر شده در این فصل در بخش مقایسه شکاف نسلها قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد استناد قرار خواهد گرفت از تکرار مجدد آنها در اینجا خودداری گردیده و به ذکر مابقی مباحث اکتفاء خواهد شد.
تا چه حد موافقید اگر بگوئیم که جواب زور را باید با زور داد؟
قانونگرایی، به وضوح، در میان جوانان بیشتر از سالخوردگان مورد توجه است. اگر چه محافظهکاری (تاحدی موافق) در میان دو گروه به یکاندازه است اما مخالفت با خشونت و اعمال زور در حدود 15 درصد طرفدار بیشتری در بین جوانان دارد. به نظر میرسد که با افزایش سن بر میزان موافقت با اعمال زور افزوده میشود. اما علیرغم این روند کاری ظاهراً اعتقاد به اعمال زور در برابر زور در میان گروه سنی 55 و بیشتر به میزان محسوسی قویتر از سایر گروهها است. البته چون میزان تحصیلات نیز بر کاهش موافقت به کارگیری زور مؤثر است شاید بتوان بخشی از این تمایل آنها را به علت داشتن تحصیلات بیشتر نسبت به گروه سنی 55 سال و بیشتر دانست. در هر صورت اختلاف معناداری میان دو نسل وجود دارد.
تا چه حد موافقید اگر بگوییم که در دورة ما آدمها از سابق تنهاتر شدهاند؟
احساس تنهایی در میان دونسل نیز به میزان بسیار بالا وجود دارد.
84 درصد از جوانان و 86 درصد از سالخوردگان با افزایش احساس تنهایی نسبت به گذشته موافق یا تا حدودی موافق بودند. یا به عبارت دیگر اگر بپذیریم که کسانی که با این سئوال موافقت کردهاند به طور ضمنی اظهار داشتهاند که خود احساس تنهایی میکنند، میتوان اظهار نمود که حدود 70 درصد جوانان و 74 درصد سالخوردگان احساس تنهایی میکنند. تفاوت اندک میان این دو نسل طبیعی به نظر میرسد و شاید علت آن تنها ماندن سالخوردگان بر اثر فوت همسرانشان باشد. بنابراین در این مورد نیز تفاوت قابل توجهی میان این دو نسل مشاهده نمیگردد.
شکاف نسلها در «ارزشهای اجتماعی»
شاید یکی از حساسترین حوزههایی که میتواند شکاف نسلها را به وضوح روشن سازد حوزة ارزشی است. ارزشها مفهوم و مشروعیت قواعد و ضوابط رفتارهای اجتماعی را تعیین میکنند.
هر گونه گرایش جدید یا متفاوتی در این حوزه نشانگر آغاز یک حرکت یا شکاف اجتماعی خواهد بود که باید آثار آن را در آینده دید یا آن که نتیجة نهضت و حرکتی است که به بار نشسته و ارزشهای جدیدی را عرضه نموده است. در هر حال از آنجا که این ارزشها هستند که قواعد رفتاری را تعیین میکنند بنابراین پایبندی به نظامهای اخلاقی گوناگون وجود رفتارها و عنایات متفاوتی را به ارمغان خواهد آورد. در فصل دهم، ارزشهای مورد بررسی عبارتند از : مقام، اشتهار، آبرو، درستکاری، علم و دانش، ثروت و سلامت . از میان این موضوعات آنهایی که تناسب بیشتری با موضوع مورد بحث در این گزارش دارند به ترتیب زیر مطرح میگردند:
به نظر شما اهمیت مقام در زندگی چقدر است؟
بیاهمیت تاحدی مهم مهم
24-16 3/14 56 9/27
55 و + 9/22 4/50 2/25
به نظر میرسد که اهمیت مقام در میان جوانان تا حدودی بیشتر از سالخوردگان باشد، 9/83 درصد جوانان مقام را دارایاهمیت یا تا حدودی مهم انگاشتهاند در حالی که 9/75 درصد سالخوردگان (گروه سنی 55 ساله و بیشتر) همین نظر را داشتهاند . بنابراین میتوان اظهار داشت که تفاوت معنیداری میان این دو گروه بر سر اهمیت مقام وجود دارد. اما این که بتوان این اختلافات را جلوهای شکاف ارزشی نسلها قلمداد نمود جای سئوال دارد. آیا ممکن نیست که این ارزش به طور عموم بیشتر خاص سنین جوانی باشد و همین افرادی که در جوانی آن را مهم تلقی مینمایند در سنین بالاتر آن را کم اهمیتتر بدانند؟ آیا آن که باید گفت جوانان تحت تأثیر ارزشهای جدیدتری قرار گرفته و اهمیت بیشتری به آنها میدهند؟ پاسخ این سئوالات را باید در جمعبندی و نمای کلی حاصل از تمامی وجوه رفتارها و آرزوها و ارزشها و هنجارهای جمعی به دست آمده، یافت. بنابراین در پایان این بخش نیز به تفسیر این اختلافات خواهیم پرداخت.
به نظر شما اهمیت مشهور بودن در زندگی چقدر است؟
بیاهمیت تا حدی مهم مهم
24-16 9/25 5/52 19
55 و + 9/24 5/41 9/30
میزان بیاهمیت تلقی نمودن شهرت در زندگی تفاوت چندانی میان جوانان وسالخوردگان ندارد (تنها 1 درصد). پاسخهای تا حدی مهم (مهم) تا حدودی موجب سردرگمی در درک وضع موجود و تقسیم آن میگردند. اما اگر آنها را در کنار یکدیگر قرار دهیم یا به اصطلاح جمع نماییم میتوان دریافت که مهم یا تا حدی مهم دانستن شهرت نیز همچون بیاهمیت دانستن آن در میان دو نسل صورت تقریباً واحدی دارد. 5/71 درصد جوانان شهرت را مهم یا تا حدی مهم دانستهاند و 4/72 درصد سالخوردگان (با اختلافی بسیار اندک) همان پاسخ را دادهاند. پس در اینجا نیز اختلاف یا شکاف قابل ذکر وجود ندارد.
به نظر شما اهمیت آبرو در زندگی چقدر است؟
توافق عمومی بر سر اهمیت آبرو در زندگی اجتماعی چنان قوی است که حتی یک نفر نیز در این دو گروه پیدا نشده است که به آن اهمیتی ندهد. تفاوت بسیار ناچیزی میان گروه سنی جوانان و سالخوردگان به چشم میخورد. 5/96 درصد از جوانان 5/98 درصد سالخوردگان آبرو را مهم میدانند. البته این اختلاف 2 درصدی (که عملاً نیز به حساب نمیآید) چنانچه نگاه کلیتری به مسأله داشته باشیم از بین خواهد رفت. یعنی : 8/99 درصد جوانان و 8/99 درصد سالخوردگان (هر دو به یک میزان) آبرو را در زندگی مهم یا تاحدودی مهم تلقی میکنند. حتی کمترین میزان اختلاف نیز به چشم نمیخورد.
به نظر شما اهمیت درستگاری در زندگی چقدر است ؟
مهم تلقی کردن درستکاری در میان جوانان 9/91 درصد میان سالخوردگان 2/96 درصد پاسخگویان را به خود اختصاص داده است. اگر چه اختلاف 3/4 درصدی تقریباً تفاوت محسوس نمیگردد، نشان از آن دارد که پاسخهای جوانان به این ارزش اجتماعی با نوعی محافظهکاری بسیار خفیف همراه است. با آن که به میزان بسیار اندکی کم اهمیت شمردن درستکاری در میان جوانان بیشتر است اما در این مورد نیز خبری از شکاف نسلها نیست.
به نظر شما اهمیت علم و دانش در زندگی چقدر است؟
اهمیت علم و دانش نیز تفاوت چندانی میان دو نسل مورد نظر ندارد. اگر چه درصد جوانانی که علم و دانش را تا حدی مهم دانستهاند اندکی بیش از سالخوردگان است در عوض تعداد سالخوردگان که آن را مهم دانستهاند از جوانان بیشتر است. به هر حال در مجموع عملاً تفاوتی میان این دو نسل وجود ندارد چون 8/98 درصد و 98 درصد سالخوردگان علم و دانش را مهم یا تا حدودی مهم تلقی نمودهاند.
نیتجهگیری: وضعیت شکاف نسلها در سال 1374
میتوان انتظار داشت که چنانچه شکاف نسلها پدیدار گردد، خود را در سه حوزة ارزشها با نگرشها و رفتارها نشان دهد. در طی صفحات گذشته وضعیت شکاف نسلها بر اساس فصول گزارش تحقیق دکتر منوچهر محسنی عرضه گردید. اما در اینجا به طور کلیتری به تحلیل شکاف و بر اساس سه حوزةارزشها، نگرشها و رفتارها پرداخته شده است.
شکاف در حوزهارزشها
ارزشها در این گزارش در چند بعد مورد بررسی قرار گرفتهاند. ارزشهای خانوادگی و ازدواج، ارزشهای اجتماعی (یا اخلاقی)،همانگونه که دیده شد تفاوتهای چشمگیری در حوزةارزشهای خانوادگی به چشم نمیخورد. عملاً توافق نظر عمومی نسبت به این ارزشها ( چه در میان جوانان و سالخوردگان و چه در میان سایرگروهها، از زنان و مردان گرفته تا تحصیل کردهها و بیسوادان و ...) وجود دارد. گاهی اوقات تفاوتها چنان ناچیزند که در بعضی موارد به هیچوجه وجود ندارد و موجب تعجباند.
تنها سه مورد اختلاف عمده (از 10 مورد) در ارزشهای خانوادگی و ازدواج به چشم میآید. اولین آنها ارتباط و معاشرت دختران و پسران پیش از ازدواج است که نه با یک اختلاف فاحش، اما معنادار خود را نشان میدهد. البته ایدة ارتباط میان جوانان پیش از ازدواج است از سوی بسیاری از خانوادهها مورد حمایت قرار گرفته است و موافقان با آن دارای اکثریت هستند و در مقابل مخالفان تنها 30 درصد جمعیت بزرگسالان را تشکیل میدهند، اما به هر حال جوانان در این زمینه یک قدم از والدین خود جلوترند.
موضوع مورد اختلاف بعدی بر سر مخالفت بیشتر جوانان با ازدواجهای فامیلی شکل گرفته است. اگر چه 58 درصد سالخوردگان نیز با این گونه ازدواجها مخالفند اما باز جوانان در این زمینه پیشرو هستند. لازم به ذکر است که منظور از پیشرو بودن جوانان وجود یک شکاف نیست. این امر زمانی روشنتر میگردد که وضعیت مذکور را با وضع پیش از انقلاب مقایسه نمائیم و دریابیم که نه تنها جوانان امروزین جامعه ما، بلکه سالخوردگان نیز در بیاعتقادی به این گونه ازدواجها رشد قابل توجهیه یافتهاند و حتی سالخوردگان گوی سبقت را از جوانان ربودهاند.
توزیع قدرت در خانواده از جمله مسائل مورد اختلاف است. جوانان (دختر، پسر تقریباً به یک اندازه) امروزه به توزیع دموکراتیکتر قدرت در خانواده اعتقاد دارند واین امر از پاسخ آنان به فاصلة سنی مطلوب میان یک زوج روشن میگردد. این اختلاف میان 11 تا 12 درصد جوانان و سالخوردگان وجود دارد. البته نه تنها این اختلاف بسیار شدید نیست، بلکه تأثیر آن نیز مخرب نخواهد بود. از آنجا که انتخاب همسر امروزه، بر اساس نوعی تفاهم میان فرد و والدینش صورت میپذیرد، این مسأله به طور قطع مشکل بارزی را به وجود نخواهد آورد. در ضمن روند آتی این شکاف رو به بهبود و کاهش خواهدداشت که بعداً در این باره بیشتر بحث خواهد شد. وجود این اختلافات در حالی است که توافقهای مهم و عمدهای بر سر مسائلی همچون مراسم خواستگاری، نامزدی، خصوصیت یک فرد مناسب برای ازدواج (زن و مرد) در نهایت والدین در ازدواج اظهار نظر والدین در امور فرزندان و حجم خانواده به عمل آمده است.
پس از ارزشهای خانوادگی به بررسی ارزشهای اجتماعی میپردازیم که در آنجا نیز اختلاف خاصی یا حتی قابل اشارهای نیز وجود ندارد.
شاید تنها جایی که اختلاف ضعیفی به چشم میآید، بر سر میزان اهمیت مقام در زندگی باشد. همانگونه که از پیش هم میتوان حدس زد اهمیت مقام در میان جوانان اندکی بیشتر بوده . اما اصولاً تعارض میان نگرش دو نسل نسبت به مسأله وجود ندارد. آنچه که از یافتههای مربوط به ارزشهای اجتماعی میتوان دریافت این است که به جز ارزشهای مقام و شهرت که با نوعی محافظهکاری و اکثراً تا حدودی مهم تلقی شدهاند (که خود نشان دهندة این است که ارزشهای بنیادین اجتماعی به حساب نمیآیند). مابقی با اکثریت مطلق و کامل پاسخ «مهم» را دریافت داشتهاند. بنابراین شکافی در ارزشهای مذکور میان نسلها وجود ندارد.
اگر نگرش نسبت به جنسیت،احساس رضایت اجتماعی، قانونگرایی و احساس تنهایی را جزو حوزه نگرشها محسوب گردند، نتیجة دیگری جز آنچه که در حوزة ارزشها به دست آمد، نخواهیم داشت.
تفاوت اندک میان دو نسل در نگرش به اشتغال زنان در خارج از خانه وجود دارد. جوانان تمایل و موافقت بیشتری به این مسأله نشان دادهاند اما تعداد موافقان سالخورده بیشتر از مخالفان آن است و زمانی دلیل بهتری برای شکاف نداشتن این اختلافات ناچیز خواهیم داشت که آن را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم. رضایت اجتماعی نیز نشانگر هیچگونه شکافی نیست. کمترین میزان اختلافها در این مورد وجود دارد به طوری که حداقل فاصله میان دو نسل را میتوان در سه سئوال مربوطه مشاهده نمود.
گرایش به خشونت در میان سالخوردگان به مراتب بیشتر از جوانان است. به وضوح اختلاف چشمگیری در گرایشات قانون مدارانه وجود دارد. اما هر دو نسل دارای احساس تنهایی نسبتاً یکسانی هستند بنابراین به جز یک مورد تفاوت چشمگیر که بتوان لفظ شکاف را در مورد آن به کار گرفت،اختلاف دیگری وجود ندارد و در حوزة نگرشها نیز اجماع و اتفاق نظر حکمفرما است.
در حوزة رفتارها تقریباً تمامی سئوالهای مطرح شده مربوط به رفتارهای مذهبی بودند، در این حوزه اختلافات عمومیتری نسبت به سایر بخشها به چشم میخورد. اگر چه هنوز نمیتوان واژه شکاف را برای این تفاوتها به کار برد اما مشخص است که تعریف رفتارهای مذهبی در میان جوانان (اگر فرض کنیم که جوانان به اندازة سالخوردگان دارای گرایشات مذهبی هستند) با تعریف آن در نزد سالخوردگان متفاوت است. نمیتوان از این یافتهها نتیجه گرفت که گرایشات مذهبی جوانان کمتر از سالخوردگان است چون ممکن است که گرایشات مذهبی جوانان با مطالعه کتب و مجلات مذهبی تجلی یابد اما سالخوردگان این امر را با رفتن به مساجد نشان دهند. به هر حال علاوه بر این اختلافات، مشترکات متعددی نیز در رفتارهای مذهبی میان دو نسل به چشم میخورد.
به عنوان نتیجه کلی بررسی شکاف نسلها در سال 1374 این نتیجه به دست میآید که عملاً شکافی میان دو نسل جوان و سالخورده وجود ندارد ( و به طور منطقی این نتیجه در این سخن مستور است که اساساً شکافی میان نسلهای هر گروه سنی وجود ندارد)، آنچه که هست اختلافات ناچیز یا در مواردی نادر، قابل توجه است که به طور طبیعی در تمامی جوامع و ا زجمله کشورها وجود دارد.
منبع: فصلنامه شورای فرهنگ عمومی / شماره 14 ۱۳۸۵/۰۰/۰۰
نویسنده : هادی جلیلی
نظر شما