پس از بیست سال جنگ
روز ٢٧ نوامبر ٢٠٠٣ ، طبق رسم هر سال ، باتیکا لوآ شهر تامیل واقع در ساحل شرقی سریلانکا، شاهد برگزاری بزرگداشت « روز قهرمانان» بود. این روز به تجلیل از خاطره ی ١٧٠٠٠ چریک « ببرهای آزادی بخش کشور(١) تامیل» ( LTTE) که در طی 02 سال نبرد کشته شده بودند، اختصاص داشت. اما، بزرگداشت امسال حالتی تقریبا رسمی داشت : جدایی طلبان که اینک قانونی شده بودند، تمام شهر ها را با پرچم های « ببر های تامیل» آراسته و عکس های هزاران« شهید» منطقه را در زیر چادری به نمایش گذارده بودند. ارتش سریلانکا در میان تزئیناتی که به افتخار دشمن اش برپا شده بود، به گشت زنی می پرداخت. هیچ تنشی احساس نمیشد. سربازان جوان بدون اسلحه حتی به خرید نیز می پرداختند. در احترام به روند صلح، طرفین ظاهرا همه تلاش خود را به کار بسته بودند تا روز یادبود بدون حادثه برگزار گردد.
از سال ١٩٨٣ ، تامیل های هندوی شمال شرقی که ١٨ در صد جمعیت سریلانکا را تشکیل می دهند، با دولت مرکزی که بودایی های سینگالی * برآن تسلط دارند ، در جنگ هستند (٢) . استعمارگران بریتانیائی با تکیه بر سیاست « تفرقه بیانداز و حکومت کن » تامیل ها را مورد تفقد قرار میدادند. لذا به هنگام استقلال در سا ل ١٩٨٤ ، تامیلها در وضعیت ناپایدار اقلیتی قرار گرفتند که از حضور اشغال گر بیگانه سود برده است. در سال های ١٩٥٠ و ١٩٦٠ حکومت های سینگالی انواع سیاست های تبعیض گرانه از جمله در مورد زبان را در مورد تامیل ها به کار بستند. مطالبات فدرالی تامیل ها بی پاسخ مانده و آنان به جدایی طلبی کشیده شدند. در سال ١٩٧٥، شهردار جافنا به دست یک رزمنده ٢٠ ساله بنام ولوپیلائی پرابهاکاران ، پایه گذار « ببرهای تامیل» کشته شد. گروه های مسلح تامیل در هندوستان آموزش دیدند. دولت دهلی در صدد بود که حکومت کولومبو تاوان سیاست طرفداری از آمریکا را بپردازد. در ژوئیه ١٩٨٣ کشمکش به اوج خود رسید: در واکنشی به یک حمله ی غافلگیرانه ببرهای تامیل، افراطیون سینگالی دست به کشتار دسته جمعی زدند. هزاران تامیل به پارتیزان ها پیوستند. از هر دو سو، کشتار غیرنظامی ها تشدید یافت، در حالی که در اردوگاه تامیل ها، ببرهای تامیل همه رقبا را قتل عام کردند.
در ١٩٨٧ کشمکش بین المللی گردید. در حالی که دولت هند با نخست وزیری رجیو گاندی بارها اقدام به میانجیگری نمود(٣)، دولت کولومبو برای تشدید سرکوب یک قیام چپ افراطی سینگالی در جنوب با استقرار « نیروی نظامی هندی برای استقرار صلح » ( IPKF) موافقت کرد. بر خلاف دیگر گروه های تمول،« ببرها» از تسلیم شدن به هندی ها امتناع ورزیده و با حامیان پیشین خود به جنگ پرداختند. در ٢١ مه ١٩٩١ رجیو گاندی به دست ببرهای تامیل کشته شد. « نیروهای استقرار صلح هندی» به ستوه آمده و در ١٩٩٠ عقب نشینی کرده بودند. از آن هنگام ، جنگ پارتیزانی بین « ببرهای تامیل» و ارتش ( سری لانکا) ٦٠ هزار کشته و ١١ هزار ناپدید بر جای گذاشته است. تلاش های نادر برای گفتگو با شکست مواجه شده است.
در « روز قهرمانان » باتیکالوآ از سکنه خالی بود. تامیل ها در نواحی دور از ساحل و تحت کنترل چریک ها گردآمده بودند. ناوگانی از خودرو، از آخرین نقطه ی بازرسی رد شده و در تراکم انبوه ، در میان زمین های پر از مین پراکنده می شوند. تامیل ها می گویند : « بیش از آتش بس غیر ممکن بود که بتوانیم برای تجلیل از درگذشتگان به این محل بیائیم ». در انتهای محوطه، در گورستانی که دورادورش برکه ای ساخته اند، هزاران گور ستاره ای می سازند که در مرکز آن مجسمه های چریک ها قرار دارند. بر لوح ها تنها نام و تاریخ فوت مبارزین نقش بسته است. اما از تاریخ تولد خبری نیست. و این مایه ی حیرت نیست چراکه ببرهای تامیل به طور وسیعی از سربازان خرد سال استفاده می کردند.
ده ها هزار نفر میان گور ها ازدحام کرده اند. در این سو مادری یا بیوه زنی اشک غم می ریزد. در آن طرف، « ببرهای» مسلح به تفنگ های جنگی، زن و مرد جمعیت متراکم را راهنمائی می کنند و گاهی ضربه ای نیز با قنداق تفنگ می زنند. به هنگام غروب بر هر مزاری مشعلی روشن گشته و محیط را روشن می کند. تأثیر بارزاین وضع، یادآور اتحاد جنگی دولت های خودکامه است.
بیشتر تامیل ها از « ببر های تامیل» به عنوان « ارتش ما» یا « حکومت ما » یاد می کنند. هرگاه درباره ی روش های جنبش ( استفاده از سربازان خردسال، کشتار غیر نظامیان و غیره ) مورد مؤاخذه قرار می گیرند، پاسخ همیشگی را می شنویم که گاهی همراه با آهی نیز هست. و این نشانه ای از فاصله گرفتن بی سر وصداست : « بدون ببرهای تامیل ارتش و سینگالی ها همه ی ما را میکشتند » . در برابر تبعیضات و کشت وکشتار، « ببرها » برای تامیل ها مصداق نوعی لویاتان (٤) را پیدا کرده اند: یعنی قدرت استبدادی که امنیت اجتماعی و امر رهائی خلق شان را به آن سپرده اند و در این راستا از آزادی های فردی شان صرف نظر نموده اند. یکی از اعضای اروپائی سازمانی بشردوستانه می گوید : « ببر ها می توانند روی پشتیبانی وسیع مردم حساب کنند. آن ها به صورت بارزی بر زندگی اجتماعی مسلط اند. مردم در برابر کوچک ترین مشکلی از آنان یاری می طلبند. ببرها همه جا حضوری قدرت مندانه دارند، مالیات ها را جمع می کنند، خودرو هارا مصادره می کنند و از نیروی کار مجانی استفاده می کنند. البته به سر هیچ کس نمی زند که اطاعت نکند ».
تامیلها نسبت به « ببر ها » اظهار قدر شناسی می کنند. همه جا می شنویم که : « در سایه ی آن ها ما صاحب کشور خود خواهیم شد ».از فوریه ٢٠٠٢ به بعد، « ببرهای تامیل» و حکومت کولومبو به آتش بس احترام گذاشته اند. به ندرت اشکالی در آن پیش آمده است. به قول یک دیپلمات اروپایی « روند صلح مستحکم است. کسی در صدد پیروزی از راه نظامی نیست. اهالی از جنگ خسته شده اند، پرابها کاران ، جنگ طلب سابق، استقلال را با فدرالیسم مبادله کرده است و جامعه بین المللی بر بالین کشور حاضر است .» . در مه ٢٠٠٣ در توکیو، منابع مالی بین ا لمللی یک کمک بلاعوض ٥/٤ میلیارد دلاری به شرط پایان دادن به کشمکش اختصاص دادند. یک هیئت اسکاندیناوی نظارت بر آتش بس به رهبری نروژ موسوم به Sri Lanka Monitoring Mission, SLMM کشور را زیرنظر دارد. رئیس سوئدی مأموریت های دریائی این هیئت در بندر جافینا، آقای ماگنوس کارلسون اظهار داشت : « هردو اردوگاه می خواهند که آتش بس دوام بیاورد ، اما باید برای یک قرارداد نهائی مذاکره کرد. فعلا، هر دو طرف مخاصمه، انگشت از روی ماشه برداشته اند. »
کشمکش با بن بست نظامی روبرو شده بود و این دلیل قبول آتش بس می باشد. ماهندرام بالاسینگهام از رهبران چریک ها با غرور به ما گفت : « ما پر قدرت ترین جنبش مقاومت ملی در جهان هستیم ». ببر های تامیل از زمانی که قدرت هند را به تمسخر کشیده و نیز بر ارتش کولومبو پیروز شدند، به شکست ناپذیر مشهور شده است. جنبش ببرها بر یک شبکه جهانی مؤثر تکیه کرده و از طریق مالیات تامیل های مهاجر و نیز قاچاق های گوناگون (٥) تقویت می شود. از هر جنگجوی تامیل خواسته شده که مرگ را بر تسلیم ترجیح دهد، لذا بر گردن بندش کپسول سیانور حمل می کند. از زمان ترور رجیو گاندی در ١٩٩١ تا حمله به فرودگاه کولومبو در سال ٢٠٠١ ببرهای تامیل بی رحمانه و به شکلی گسترده به سوء قصد های انتحاری دست زده اند . بین نوامبر ١٩٩٩ و آوریل ٢٠٠٠ ، ضد حمله های پیروزمند ببرها کارشناسان را گیج کرده است. یک سیاست شناس سریلانکائی می نویسد(٦) : « روشن است که دولت کولومبو هرگز قادر به پیروزی نظامی بر ببر های تامیل نبود.» . اما آقای کارلسون معتقد است که : « افسران به ما می گویند که قادر به شکست دادن ببرها هستند، اما این پیروزی با سوء قصد های پایان ناپذیر و بی ثباتی طولانی همراه خواهد بود. آن ها معتقدند که یک راه حل ماندگار فقط از طریق مذاکره به دست می آید.»
٤ نوامبر ٢٠٠٣ ، خانم شاندریکا کوماراتونکا رئیس جمهوری ( از اتحادخلق [ PA] چپ ملی گرا) ، دولت نخست وزیر رانیل ویکرمسینگهه ( از حزب مخالف آن – جبهه متحده ملی [ UNF ] – راست لیبرال ) را متهم به کوتاهی بیش از حد در مقابل « ببرها» نموده صدای اعتراض برآورد. رئیس جمهوری سه وزیر را برکنار کرده ( وزرای دفاع، کشور و اطلاعات ) و حالت فوق العاده اعلام نمود ( که سرانجام عملی نشد ) و مجلس را برای دو هفته به حال تعلیق در آورد.
خانم کوماراتونگا که در سال ٢٠٠٠ مجددا انتخاب شد، مجبور به سازگاری با جبهه متحد ملی گردید. ائتلاف آنان با قول صلح موفق به کسب ١١٤ کرسی از ٢٢٥ کرسی مجلس در انتخابات عمومی دسامبر ٢٠٠١ گردید. رئیس جمهور شخصا تلاش کرده بود که در ١٩٩٥ - ١٩٩٤ با ببر ها مذاکره نماید ولی موفق نشد. قدرت نمائی او دست رد زدن صریح به « پیشنهادات صلح » ببرها در اول نوامبر بود : به رغم تغییر عقیده ی آشکار « ببرها» در قبول راه حل فدرال، تشکیلات خودگردانی ( ISGA)، نهادی که ببرها برای اداره « کشور» خود طرح می کردند،عملا به مثابه دولت مستقلی در می آمد که کولومبو هیچ کنترلی بر رویش نمیتوانست داشته باشد. این طرح برای اکثریت سینگالی ها غیرقابل قبول بود زیرا آن را تسلیم در برابر « تروریست ها» تلقی می کردند .
دوسوم سینگالی ها با روند کنونی صلح مخالف اند، در حالی که ٩٠ در صد تامیل ها از آن پشتیبانی می کنند (٧). آقای کتهش لوگوناتهان، ناظر علوم سیاسی در کولومبو و رئیس مرکز پژوهش در مرکز گزینه های سیاسی CPA اظهار داشت که « بسیاری از سینگالی ها تلخ کام هستند . آن ها معتقدند که دولت با استرداد بلاعوض یک سوم کشور به ببرها در صدد آرام ساختن آن هاست. آنان از تقسیم جزیره ناراضی بوده و جامعه بین المللی را بی طرف ارزیابی نمی کنند.» . به ویژه ، ملاقات کریس پاتن، نماینده اتحادیه اروپا با آقای پرابها کاران در روز ٢٦ نوامبر گذشته (٢٠٠٣) ، که مصادف با روز تولد رهبر سنگدل چریک ها بود، مردم کولومبو را تکان داد.
جزیره سیلان برای سینگالی ها مهد بودائی گری ( تراوادا - Theravada ) شمرده می شود. آن ها خود را وارث یک میراث فرهنگی می دانند و از آن هراس دارند که جذب این فرهنگ به وسیله دنیای هندی که تامیل های هندو را نیز دربر می گیرد، آن را تهدید نماید. (٨) . آقای لوگوناتهان توضیح داد که « برای بیشتر سینگالی ها، تامیل ها اقلیتی بیش نیستند که حتما حقوقی دارند ولی به هر حال اقلیتی هستند که در کنار ملت سینگالی زندگی می کنند. » از نظر سینگالی ها، تبعیضات گذشته بر تامیل ها عمدتا به عنوان نوعی « ایجاد توازن » به سود اکثریت در برابر اقلیتی به شمار می آید که استعمار گر را ترجیح داده بودند و نه یک سیاست نژاد پرستانه.
با به دست گرفتن مجدد قدرت، رئیس جمهوری جریان فکری ملی گرائی را در مذاکره وارد کرد. به خاطر اهمیت مسائل مورد بحث برای آینده ی کشور، آقای کارلسون معتقد است که « غیر قابل تصور بود که نیمی از طبقه سیاسی در خارج از مذاکرات بمانند. سینگالی ها برای مقابله با اشتهای « ببرها» باید موضعی سخت اتخاذ نمایند. نا گفته نماند که روند [صلح ] گیر کرده است. مذاکرات بین دو رئیس قوه مجریه در جا می زند، در حالی که برای تغییر قانون اساسی، شرط اولیه برای هر پیمان صلحی ، حصول اکثریت دو سوم در پارلمان است.
بد تر از همه این است که رئیس جمهوری تهدید به تجدید انتخابات میان دوره ای نموده که در شرایط کنونی افکار عمومی سینگالی ها، فاجعه ای برای روند صلح است. ایالات متحده که به هر قیمتی در جستجوی ثبات استراتژیک سری لانکا ، به مثابه جزیره ی بودائی در اقیانوس هند که دریاچه ای اسلامی تلقی می شود، است، جهت از سر گیری مذاکرات فشار می آورد. ببرها که نگرانند، تهدید می کنند: اس پی تامیلسون ، سی ساله، ، رئیس شاخه سیاسی چریک های تامیل و مرد شماره 2 غیر رسمی جنبش لحنی تهدید آمیز دارد : « اوضاع در کولومبو چنان درهم و برهم است که ما نمیدانیم با چه کسی مذاکره کنیم. ما طرفدار صلح هستیم، ولی اگر جنگ به تامیل ها تحمیل شود، وظیفه ی ببر ها دفاع ارآن هاست ...»
در یک کشور سری لانکای فدرال، « چریک های تامیل» مجبور به پذیرفتن قیمومت دولت کولومبو خواهند شد. در شرایطی که دولت مستقل ببرها عملا ( دوفاکتو) در شمال وجود دارد، دادن چنین امتیازی سخت است. پس از شهر واوونیا، با رد شدن از آخرین پاسگاه نظامی، وارد منطقه ی چریک های تامیل می شویم. در پاسگاه کنترل بزرگی که « مرکز گمرک کشور تامیل » نامیده می شود، چریک ها از کالا ها ی رسیده از جنوب ، عوارض می گیرند. کمی دور تر به کیلینوکچی می رسیم. این آبادی که در نبرد ها ویران شده، پایتخت « چریک های تامیل» می باشد. پایتختی که ادارات و پلیس تامیل دارد. مأمورین در لباس نظامی رانندگان را به خاطر سرعت زیاد جریمه می کنند، و آنان برای جلوگیری از فساد، جریمه را در پاسگاه پرداخت می کنند.
رئیس پلیس « چریک های آزادی بخش» ، ماهندرام بالاسینگهام خوشحال هستند. « پلیس ما منزه است و قوانین جزائی خود را پیاده می کنند. » وی که لباس افسری جنگی پوشیده ، اضافه می کند: « ما دولتی در حال توسعه هستیم. با ویرانی ساختار دولتی دشمن، ما توانسته ایم ساختمان اداری خود را گسترش دهیم. » اس پی تامیلسون ادامه می دهد « هنگامی که ارتش را عقب راندیم، مجبور شدیم تا تشکیلاتی اداری برای پاسخ گوئی به نیاز اهالی ایجاد نمائیم. » . این حزب واحد بدون این که حسابی به کولومبو پس دهد، این ادرات را کنترل می نماید.
شبه جزیره و شهر جافینا در شمال جزیره قرار دارد. این ناحیه مرفه پیشین تامیل ها، امروزه در اختیار نیروهای دولتی است و در گذشته هم توسط ارتش سری لانکا و هم هندی ها بمباران شده است. اکنون ، این منطقه میدانی پر از مین و ویرانه است.یک سوم شبه جزیره، « منطقه امنیتی حاد» اعلام شده و در محاصره ی سی هزار نظامی قرار دارد. جافینا، در طی سال ها از دنیا قطع بود و آرام آرام به زندگی باز می گردد. تا کنون ١٧٠ هزار پناهنده به آن جا باز گشته اند.(٩) و گاهی نیز برای پیدا کردن خانه هایشان که توسط ارتش مصادره بود. پس از سال ها محرومیت، برق به راه افتاده و مغازه ها پر از مشتری است.
اوضاع تغییر کرده است و مسافرین سینگالی اواخر هفته به این ناحیه سفر می کنند. اهالی ارتش را « سینگالی » یعنی نیروهای اشغالگر می دانند و منتظر عزیمت آن هستند. حتی اگر از زمان آتش بس به این سو، رفتارآن ها را بهتر ارزیابی می کنند. با وجود این ، به رغم حضور نظامی، چریک های تامیل بر زندگی روزمره مسلط بوده و مالیات مستقیم و غیر مستقیم دریافت می کنند. تشکیلات دولتی نیز در برابر ببرها زانو زده است ، بطوری که برخی از کارمندان مراقبند که مالیات ها به چریک ها پرداخت گردد.!
حاکمیت « ببر ها » چه نظیر شهر کیلینوچچی کامل باشد و یا نسبی مانند جافینا، به هر حال تند و مؤثر است « دیده بان حقوق بشر» و عفو بین الملل، دو سازمان دفاع از حقوق انسانی، ببرها را متهم به سوء استفاده از آتش بس جهت از بین بردن مخالفین می نمایند. آنان بی عملی سیاست مدارانه ی نیرو های حافظ نظم و و هیئت حافظ آتش بس را که گویا خواهان آزردن چریک ها نیستند، افشاء می کنند (١٠). در هر ماه ، بین ٥ تا ١٢ قتل سیاسی در منطقه شمال شرقی رخ می دهد.
در جافینا، وی کی جاکان ، مسئول حزب دموکراتیک مردم کشور ( EPDP ) با ما در یک محلی شبیه سنگر ملاقات کرد. این نماینده سابق مجلس اظهار داشت که « از زمان آتش بس، ٥ نفر از اعضای حزب کشته و بیست نفر « ناپدید » شده اند. مسلم است که دستان خود حزب دموکراتیک مردم نیرپاک نیست، اما رفتار چریک های تامیل نسبت به آن حزب نمونه ای از آینده ی ناخوشایند قابل پیش بینی برای آزادی بیان است. احزاب دیگر مثل جبهه رهائی بخش تامیل ( TULF ) و سازمان آزادی بخش کشور تامیل ( TELO) در مقابل « ببر ها » تمکین کرده و آن ها را به عنوان « تنها نمایندگان تامیل ها » شناخته اند. این عمل بیشتر از روی ترس بوده است تا اعتقاد . یکی از مسئولین « سازمان آزادی بخش کشور تامیل» ( که نمیخواست نامش فاش شود) ضمن توجیح این الحاق اظهار داشت « راه دیگری برای خلق تامیل باقی نمانده است. در سال ١٩٨٦ ببرها به کشتار مبارزین TELO پرداختند و اگر من بطور علنی کلمه ای علیه آن ها بگویم، مرگم حتمی است».
جدی ترین اغتشاشات در شرق ، در باتیکائولا و ترینکومالی رخ داده است. در این ناحیه که مورد ادعای « چریک های تامیل » است، مسلمانان ( 7 درصد جمعیت سریلانکا )، گاهی اکثریت اهالی را تشکیل می دهند. آنان که به زبان تامیل صحبت می کنند، قبل از همه ، خود را مسلمان می دانند.، اقلیتی با نفوذ بوده و اغلب به بازرگانی و گاهی نیز به رباخواری پرداخته و نسبتا مرفه هستند. تامیل های نزدیک به « چریک های ببر » آن ها را به « سود جوئی از جنگ و اطلاع رسانی به ارتش » متهم می سازند. مسلمانان به طور مرتب به قتل می رسند. در اواخر نوامبر ٢٠٠٣ در شهر کینییا واقع در خلیج ترینکومالی جسد های تکه تکه سه کشاورز در نزدیکی اردوگاه « چریک های تامیل » یافت شد. صد ها خانواده ی هراسان محل خود را ترک کردند. در حالی که ارتش اعلام حکومت نظامی کرده بود. هدف آشکار قاتلین، زدودن دل بستگی اهالی مسلمان نسبت به ترینکوماله از بهترین بنادر طبیعی آسیا ست. در کاتان کودی نزدیک باتیکولوآ، در مسجدی که در سال ١٩٩٠ ، ببر ها ١٠٣ مسلمان نمازگزار را کشتار کرده بودند ، ما توانستیم با شیخ ها ملاقات کنیم. یکی از سخنگویان آن ها( با حفظ هویت ) به ما گفت : « ما به سختی می توانیم به قول ببر ها در احترام به حقوق ما باور داشته باشیم. زندگی زیر یوغ آنان برای ما غیر قابل تصور است .» . اقلیت مسلمان از طریق حزب خود، کنگره مسلمانان سری لانکا SLMC که عضو ائتلاف حکومتی است، خواستار جایگاه خویش در مذاکرات است. « ما خواهان یک موجودیت سیاسی جداگانه در درون نظام غیر متمرکز هستیم، نظیر آن چه در پوندی شری ** وجود دارد » و اضافه می کند « آینده ی این کشور در فدرالیسم است و نه در پاک سازی قومی . »
سری لانکا نخستین قدم های راه طولانی جستجوی صلح را طرح ریزی می نماید. اگر به نتیجه برسد، « چریک های ببر تامیل » قطعا به کشور خود که درعمل ( دوفاکتو ) کنترل می کنند، حکومت خواهند کرد. جنبش چریکی کارنامه سنگینی از تجاوز به حقوق انسانی دارد و جامعه ی بین المللی آماده است آن را حذف نماید اگر ثبات نسبی امکان سرمایه گزاری در کشوری را بدهد که توانائی هایش جلب نظر می نماید . با وجود این شماری از ناظرین به تحول « چریک های تامیل » در میان مدت امیدوارند. آنان فکر میکنند که مهاجرین تامیل که در طول بیست سال مهاجرت با دموکراسی غربی خو گرفته اند ، تأثیر خود را خواهند گذاشت. در همان زمان، رهبران پراگماتیک نیز بیش از پیش سیاسی شده و از فعالیت های چریکی فاصله خواهند گرفت.
پاورقی ها
١ - کشور Eelam [ مردم تامیل به ملت خود الام تامیل Tamil Eelam می گویند. « ببرهای آزادی بخش کشور تامیل » به ترتیب به انگلیسی و فرانسه چنین خوانده می شوند: LTTE,Liberation Tigers of Tamil Eelam, Tigres de libération de l’ Eelam Tamoul توضیح مترجم ]
٢ - باید یادآوری کرد که اقلیتی از سینگالی ها و نیز تامیل ها، مسیحی بوده و درمیان چریک های ببر های تامیل نیز کاتولیک زیاد است. برای آگاهی بیشتر به تاریخ کشمکش به کتاب زیر مراجعه کنید: Sri Lanka entre particularisme et mondialisation, Eric Meyer, La Documentation Française, Paris ,٢٠٠١.
٣ - قیام جبهه آزادی بخش خلق JVP و سرکوب آن بین 7891 و 9891 ، به طور قطع 00003 کشته داده است.
٤ - فیلسوف اسکاتلندی، توماس هابس (9761 - 8851 ) ، لویاتان Leviathan را چون دولتی قوی که انسان ها برای تأمین امنیت خود ، آزادی شان را به آن می بخشند، تعریف کرده است.
٥ - چریک های تامیل دارای یک ناوگان باربری نیز هستند. با مراجعه به سایت اینترنتی زیر، مقاله پیتر چاک را بخوانیذ: Peter Chalk, LTTE, International organization and operations ,analyse pour les services de sécurité canadiens, mars ٢٠٠٠ www.fas.org/irp/world/para/docs/com٧٧e.htm
٦- Narayan Swamy, Tigers of Lanka,Vijitha Yapa Publications,Colombo,٢٠٠٣.
٧ - نظرخواهی عمومی منتشر شده در دسامبر 3002 توسط مرکز آلترناتیو های سیاسی – کولومبو www.cpalanka.org
٨ - در مورد ملی گرائی سینگالی ها به کتاب اریک میر – پاورقی ١ - مراجعه نمائید.
٩ - پیرو کمیساریای عالی پناهندگان، از میان ٨٠٠ هزار پناهنده داخلی، ٣٠٠ هزار نفر پس از آتش بس به خانه هایشان بازگشته اند. شبه جزیره جافینا ٦٠٠ هزار نفر جمعیت دارد ولی تعداد اهالی آن امروز به ٩٠٠ هزار نفر می رسد.
١٠ - اطلاعیه مطبوعاتی عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر Human right watch ، 7 اوت ٢٠٠٣
توضیح مترجم
* سینگالی ها یا سینگهالی به اهالی هندواروپائی جزیره سیلان یا سری لانکا گفته می شود. سینگالی ها بودائی مذهب می باشند. اهالی سری لانکا از سینگالی ها، تامیل ها و بومیان ودا( نزدیک ٦٠٠٠ نفر) و غیر بومیان : مورها ( مسلمان ) ، بورگر ها( حاصل ازدواج مختلط بومیان مختلف ) ، هلندی و پرتقالی تباران تشکیل شد
** پوندی شری Pondicherry یا Pondichery سرزمین خود مختار وابسته به اتحادیه هندوستان واقع در ساحل کوروماندل، جنوب شرقی هند و جنوب شهر مدرس می باشد. پوندی شری در سال ١٦٧٤ توسط فرنسوی ها پایه گزاری شده و علاوه بر اهالی محلی ، جمعیت فرانسوی تبار هم دارد که هنوز به این زبان حرف می زنند. این سرزمین خودمختار در سا ل ١٩٥٤ به هند پیوسته است.
منبع: / ماهنامه / لوموند دیپلماتیک / 2004 / فوریه ۱۳۸۲/۱۲/۱۱
مترجم : بهروز عارفی
نویسنده : سدریک گاورنر
نظر شما