میراث فرهنگی، هویت و جهانی شدن
میراث فرهنگی به عنوان یک پدیده اجتماعی جنبه جبری و تحمیلی بر محیط اجتماعی و زندگی انسانها دارد، به طوری که عدهای در تعریف آن ادعا میکنند نتیجه این رفتار تعاملی را در یک نگاه میراث فرهنگی میگویند و یک بعد این تعریف زمان این تعامل است. به طوری که صد سال پیش میراث فرهنگی کشور پدیدههای بشری تا پایان دوره زندیه میدانستند، بعد این نظر اصلاح شد و آن چه تا پایان دوره قاجاریه بود به عنوان میراث فرهنگی قلمداد شد و سپس ادعا شد. که عمر بیش از 50 سال داشته باشد میراث فرهنگی است و الان نیز این نظر وجود دارد که برخی رفتارهایی که حتی در دوره جدید انجام میشود و به نوعی ریشه در رفتارهای تعاملی که در طول هزاران سال پیش شکل گرفتهاند دارد و میتواند در حوزه میراث فرهنگی باشد. بعد دیگر در تعریف میراث فرهنگی، میراث طبیعی است یعنی مکان طبیعی که دارای ویژگیهایی است که توان انسانها را به خود جلب میکند.
با گذشت زمان و وقوع جریانها و دگرگونیهای عمده بر جهان، میراث فرهنگی نیز دستخوش تغییرات و دگرگونی شد در گذشته دیدگاهی وجود داشت مبنی بر این که میراث فرهنگی را مجزا از سایر پدیدهها و آثار بدانیم یعنی آن را به عنوان یک ارزش قلمداد کنیم و همگان از آن و حفظ و حراست کنیم. این نگاهها در حال حاضر تغییر کرده است. در نگرش جدید، میراث فرهنگی جزئی از زندگی روزمره انسانهاست، به طوری که از آن میتوان یک عامل هویتبخشی نام میبرند.
میراث فرهنگی در نقش یک عامل هویتساز بیانگر چیستی و کیستی یک جامعه یا یک شهر و روستا است و چون با زندگی مردم عجین میشود لذا میراث فرهنگی زنده خواهد ماند.
سئوال مهم این است که میراث فرهنگی چگونه میتواند هویت هر جامعهای را در جامعه جهانی جدید نشان دهد به عبارت دیگر میراث فرهنگی با وجود جریان شتابان و فراگیر جهانی شدن «Globalization» چگونه میتواند از یک طرف هویت اصیل یک جامعه را حفظ کند و از طرف دیگر آن را جهانی کند؟
به طور کلی چند مرحله را میتوان برای نقش میراث فرهنگی در جوامع جدید و «فرآیند جهانی شدن» متصور شد:
1. مرحله اول وجود زیباییشناسی بوده که در حوزه لذت بردن از زندگی و ارضای حس زیبا دوستی انسانهاست. یک اثر تاریخی و فرهنگی میتواند باعث لذت بردن انسانها از زیبایی و هنر شود این نگاهی است که از قدیم وجود داشته است و در زمان فعلی شدت بیشتری گرفته است.
2. مرحله دوم که مهمتر از مرحله قبلی است اطلاعاتی است که همراه این آثار است و از گذشته جوامع حکایت دارد و به نوعی منبع پژوهش و کنکاش نیز است و شامل اطلاعاتی از گذشته مردم یک سرزمین بوده و جنبه اسنادی میراث فرهنگی است.
3. مرحله سوم بحث اقتصادی آثار تاریخی و فرهنگی بوده که بحث توریسم و بازدید داخلی از میراث فرهنگی مد نظر است.
4. جایگاه میراث فرهنگی در توسعه جوامع نیز در مرحله بعدی قرار دارد. هر جامعهای که بداند نتیجه تعاملش چه بوده و آن را خوب بشناسد متوجه میشود که فعالیتهای کنونیاش نمیتواند منقطع از گذشته باشد بلکه در ادامه آن است.
5. مهمترین مرحله نیز برای میراث فرهنگی هویتبخشی آن است.
در فرآیند جهانی شدن، تعامل جوامع بیشتر میشود و ارتباطات در سطح وسیعتری شکل میگیرد و جوامع بیشتر از یکدیگر تاثیر میپذیرند. لذا جنبههای مختلف فرهنگی، که میراث فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و... جوامع با یکدیگر در تعامل قرار گیرند و در این راستا جنبه فرهنگی نیز جزئی از آن، متاثر از تحولات جهانی شدن است.
میراث فرهنگی همان طور که بیان شد، نشان از هویت هر جامعه بوده و نشان از نگاه مردم یک جامعه به یک پدیده دارد. طرز زندگی، کیفیت زندگی، آداب و رسوم، عقاید، ارزشها، هنجارها و بالاخره، فرهنگ هر جامعهای در میراث فرهنگی آن جامعه نهفته است. حال این میراث که نشان هویت جامعه است در فرآیند جهانی شدن دستخوش تحولات میشود و در این راستا مهمترین مساله حفظ و حراست از میراث فرهنگی و اشاعه آن به جوامع جهان است در این راه سترگ باید:
الف: در سطوح خرد، میانی و کلان جامعه برنامهریزی داشت تا از این طریق جامعه را با اهمیت و حساسیت میراث فرهنگی در جوامع جدید جهان آشنا کنیم _ در سطح خرد باید آموزش را از تک تک افراد در خانوادهها شروع کرد. اولین کانون تربیت و تعلیم اهمیت میراث فرهنگی خانواده است که سطح تکمیلی و کامل آن در مدارس شکل میگیرد. در سطح میانی باید از گروههای جامعه و نیز نهادهای اجتماعی جامعه شروع کنیم و تمامی موسسات دولتی را با اهمیت میراث فرهنگی و نقش آن در معرفی جامعه جهانی آشنا سازیم. در سطح کلان نیز مدیریت کلان جامعه باید برنامهریزی مدون و کارشناسانه جهت حفظ و حراست از میراث فرهنگی داشته باشد. لذا آموزش جهت حفظ و حراست از میراث فرهنگی در 5 زمینه میتواند تحقق یابد:
1. آموزش عمومی از طریق صدا و سیما، مطبوعات و نشریات
2. آموزش تخصصی در سطح دبستان، دبیرستان و دانشگاه
3. آموزش هنرهای سنتی که در بیش از 150 رشته هنری سنتی میتواند انجام شود.
4. آموزش حین خدمت به منظور ارتقای دانش کارکنان میراث فرهنگی و کارکنان علاقهمند سایر موسسات
5. آموزش نیروی نظامی، انتظامی، شورای شهر و روستا و ماموران گمرک
ب: نهادینه کردن مشارکت اجتماعی مردم جهت حفظ و حراست از میراث فرهنگی و اعتلا بخشیدن به آن از طریق فراهم کردن شرایط این مشارکت.
ج: انجام پژوهشهای بنیادی و کاربردی و نیز توسعهای در زمینه میراث فرهنگی و یافتن علل و عوامل کاهش ارزش میراث فرهنگی و از بین رفتن آنها و ارایه راهکارها و راهحلها جهت افزایش ارزش میراث فرهنگی در زندگی جامع.
د: نکته آخر این که جریان شتابان جهانی شدن، اجتناب ناپذیر است. پس بیاییم شرایط تفکر ایدهآل و منطقی را در جامعه فراهم کنیم.
منبع: خبرگزاری میراث فرهنگی ۱۳۸۴/۰۸/۲۱
نویسنده : محمد کارکنان
نظر شما