نغمهی زندگی در دشتهای دالاهو
در هنگامهی بهار، هنگامی که زمین جامهی سبز بر تن میکند و طبیعت بیدار از خواب زمستانی، نغمهی زندگی را سر میدهد، عشایر دالاهو نیز با گلههایشان راهی دشت و دمن می شوند.
هرچند زندگی شهری تا حدودی سایهی خود را بر شیوهی زندگی این مردمان سختکوش انداخته است، اما گویی با هر قدم در میان آنها، گویی در گذرگاه زمان به عقب باز میگردیم و خاطرات زندگی گذشتگان در ذهنمان زنده میشود.
حرکت آرام گلهها در دشت، نوای دلنشین هی هی چوپانان، و تلاش بی وقفهی زنان عشایر در تولید فرآوردههای دامی، تصویری بدیع از زندگی در دامان طبیعت را به نمایش میگذارد.
از دوشیدن شیر و تهیهی ماست، خامه، سرشیر، دوغ، کشک و روغن گرفته تا پشم ریسی، چیخ بافی و برپا کردن سیاه مال (چادرهای بزرگ عشایری)، هر لحظهی این زندگی ساده، سرشار از درس های زندگی و آموزه های اصیل انسانی است.
در نگاه این مردمان، صبر و استقامت، همدلی با طبیعت و قناعت به داشتهها، رمز و راز زندگی سعادتمندانه است. گویی با هر لبخند و هر کلام سادهی آنها، پژواک نیاکانمان در گوشمان نجوا میکند و ما را به یاد اصالت و هویتمان میاندازد.
آری، در دشتهای دالاهو، نغمهی زندگی همچنان نواخته میشود، نغمهای که از دل طبیعت برمیخیزد و در روح و جانمان نفوذ میکند، نغمهای که یادآور ریشههایمان و پیوند ناگسستنیمان با خاک و سرزمین است.
نظر شما