رودخانه گلفشان/اناربار قم هنوز زنده است
سید محسن محسنی
نکتۀ مهمی که رئیس محترم سازمان مدیریت و برنامهریزی استان قم در جلسۀ گذشته بنیاد قمپژوهی بیان کردند و ظاهرا توجهی به آن نشد، زنده بودن قمرود(گلفشان/اناربار) است. ایشان بیان داشتند که قمرود در قسمتهای بیرون شهر هنوز زنده است ونمرده، حال آنکه رود قرهچای مرده است. واقع نیز همین است. این مطلب الزاماتی را به دنبال دارد:
۱٫ مسئولان محترم عالی استانی باید با جدیت پیگر حقابۀ طبیعی و تاریخی رودخانه باشند وآن را مُصرا مطالبه کنند تا رودخانه نمیرد.
۲٫ هرگونه اقدام در وضعیت بحرانی رودخانه که منجر به میرایی کامل آن شود، مسئولیتافزا است و اقدام کنندگان باید جوابگو باشند.
۳٫ در این راستا وزارت نیرو و اهرم/نماینده استانی آن باید در حفظ بستر و حریم آن نهایت سعی را معمول دارند.
۴٫ در قسمتهایی که رود در داخل شهر است باید با هماهنگی نهادهای مربوط از جمله شهرداری و امور آب و محیط زیست برنامههای کوتاه مدت و میان مدت و دراز مدت برای احیای بستر و حریم تعریف و اعمال شود.
۵٫ در این راستا باید دید چرا برای رودخانه حریم تعریف میشود و برای رودخانه در قسمت داخل شهر در کجا حریم تعریف شده و در حریمِ تعریفی در حال حاضر چه اتفاقی افتاده است. در این قسمت بهخصوص شهرداری محترم باید با نقشه مقیاسدار و درج نقاط utm عموم را از اتفاقاتی که بر سر بستر و حریم افتاده است، آگاه کند و اگر ساخت و ساز در این قسمت ممنوع بوده است و ساخت و سازی صورت گرفته است، شهرداری و کمیسیون محترم ماده ۵ پاسخ لازم را ارائه کنند.
۶٫ در قسمتهای خارج شهر وزارت نیرو باید روشن کند که بستر و حریم چه وضعیتی دارد. اگر دخل و تصرفی شده است – اعم از ساخت و ساز و ریختن نخاله که امر شایع و رایجی است – در مقابل چه اقدامی شده است.
۷٫ گویا شهرداری در پیش از انقلاب اسلامی دهها هکتار از اراضی حاشیه رودخانه از جمله خیابان ساحلی را به عنوان حریم ثبت داده است. حریمی که بعدها دهها ساختمان در آن ساخته شد. اگر این حریم حفظ شده بود ما مجبور به استفاده از بستر برای تردد خودروها نبودیم. حداقل برای خیابان(صرفا خیابان) از حریم استفاده میکریم.
۸٫ ظاهرا در بستر از پل نو به طرف پردیسان در حال خیابان کشیایم. بستری که تا کنون میراث طبیعی هزاران ساله را برای ما حفظ کرده است و گویا مهمترین ساختمان اداره شهر را با محو کردن درختان در حریم اجرا کردهایم. دیدهها هم نشان میدهد که ایستگاهی(پارک سوار) در انتهای بستر در حال اجرا است. اگر اینچنین است به نظر میرسد که ما به اهمیت بستر و حریم واقف نیستیم.
۹٫ به هر حال ما نمیتوانیم خارج از الگوی شهرهایی که رودخانه از میان آنها جاری است عمل کنیم. برای نمونه در داخل کشور اصفهان که بستر آزاد است و حریمها نهایتا برای خیابانکشی و فضای سبز مورد استفاده واقع شده است. در خارج از کشور نمونه ها بیشمار است؛ مانند لندن، پاریس و مسکو.
النهایه ضروریات توجیه کننده نیست. اگر پیشینیان ما دقت بیشتری میکردند ما با مشکلات کمتری روبهرو بودیم و اگر ما دقت بیشتری کنیم آیندگان ما مشکلات کم تری خواهند داشت و چه بسا خود ما.
نظر شما