حق تابعیت انسان از منظر اسلام
از دیدگاه دین مبین اسلام، انسان موجودی مختار و آزاد است و در انتخاب مسائل زندگی اجتماعی و دینی خود حق انتخاب و آزادی دارد. اسلام دینی کلی نگر است و به تمامی مسائل مطرح در زندگی فرد در تمامی عرصه های اجتماعی، اقتصادی و اعتقادی توجه داشته و قوانین مورد نیاز آن را بیان نموده است. سخن از هر مسئله و مبحثی باشد، احادیث رهبران دینی و آیات قرآنی در باب آن فراوان بوده و لوازم و مشکلات آن بیان گشته است.
مختار بودن انسان در انتخاب مسائل یکی از مواردی است که در دین به عنوان مسئله اساسی به آن توجه شده است. راه درستی و رستگاری و راه بدی و زشتی از هم جدا و مشخص می باشد و هر کدام نتایج و آثار خاص خود را دارد و این انسان است که باید با رجوع به وجدان و سرشت خداجویی خود مسیر درست را در زندگی انتخاب نماید تا سعادت یا شقاوت دنیوی و اخروی وی مشخص گردد. چرا که خدای منان می فرماید: "لا اکراه فی الدّین قد تبیّن الرّشد من الغیّ". اکراهی در انتخاب دین نیست، زیرا هدایت از ضلالت روشن گردیده است.
در تاریخ مشاهده می شود که بسیاری از انسان ها با انتخاب شایسته و سنجیده خود توانسته اند راه سعادت و خوشبختی را برای خود و دیگران رقم بزنند و با انتخاب راه خوبی و درستی به سعادت هر دو جهان نایل شوند. چنان که سلمان، صحابی گرامی خاتم پیامبران، پس از رسیدن به سن رشد و کمال، تابعیت وطنی و دینی والدین خود را رها نمود و با بصیرت، دین مبین اسلام را پذیرفت و رتبه ای یافت که امام صادق (ع)
می فرماید: "لا تقل سلمان الفارسیّ، و لکن قل: سلمان المحمّدیّ". نگو سلمان فارسی؛ بلکه بگو: سلمان محمدی.
به همین دلیل اسلام، افراد را در انتخاب حق تابعیت خود آزاد گذاشته است تا انسان ها بتوانند کشوری را که دین خداپرستی و انسان مداری در آن رواج دارد انتخاب نمایند. چرا که حق تابعیت از حقوق طبیعی و اجتماعی هر انسان است. انتخاب این حق از دوران کودکی آغاز می شود. هر کودک جز در موارد کمیاب، از نظر دیانت و ملیت تابع والدین خود است. البته کودکان بعد از رسیدن به سن رشد و بلوغ می توانند با آگاهی و بصیرت دیانت یا ملیت والدین خود را قبول نمایند یا وضعیت دیگری را برگزینند.
ملیت آن گاه ارزشمند است که انسان بتواند در میهن خود، آگاهانه و کمال مندانه زندگی کند. اگر غیر از این باشد، شخصیتی چون سلمان قفل زندان پدر را شبانگاهان می شکند و از تابعیت کشور زادگاهش روی بر می تابد و با رنج بسیار به جزیره العرب، نزد خاتم پیامبران رهسپار می شود تا در ابراز دین و عقیده خود آزاد باشد و جان خویش را با رایحه خوش آزادی بنوازد.
پس از رسیدن فرزندان به سن رشد و کمال، والدین و هیچ کس دیگری نمی توانند حق تابعیت را از آنان سلب نمایند یا ایشان را به برگزیدن تابعیت دینی یا وطنی دیگر مجبور نمایند. انسان عاقل و مکلف، خود در انتخاب راه درست مختار است و از همین روست که ثواب و عقاب بر گفتار و کردارش مترتب می شود. در مورد حق تابعیت دینی و میهنی، اصل سوم اعلامیه جهانی حقوق کودک می گوید: "کودک باید از بدو تولد صاحب اسم و ملیت گردد. " تابعیت یک کشور اسلامی که در آن احکام و قوانین الهی اجرا می گردد باعث رشد و پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی انسان ها می شود. جامعه ای که در آن حقوق انسان ها با توجه به کتاب آسمانی قرآن که برادر و برابر شمرده می شوند رعایت می شود حق تابعیت را برای همه انسان ها آزاد گذاشته است تا هر روز بر جمع و تعداد مسلمانان افزوده شود و آنها با وحدت و هم فکری جامعه را به سوی دینداری و پیشرفت سوق دهند.
منبع: روزنامه رسالت ۱۳۹۰/۳/۱۹
نویسنده : سجاد مهدوی زادگان
نظر شما