تاریخچه قالی شهریباف در قم
با استناد به مصاحبههای متعددی که نگارنده با دست اندرکاران قالی دستباف قم و تحلیل شجره نسبی از خاندانهای تولیدکنندگان اصلی قالی در شهر قم داشته و نیز با بررسی آثار مرتبط با اطمینان می توان گفت آغاز تولید قالی به سبک به اصطلاح شهریباف در قم به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، حدود یکصد سال پیش میرسد.
برای نمونه در مقاله "قم در دوره ناصری: یک بررسی جغرافیای تاریخی" که از مشاغل و بازار قم در اوایل و اواخر دوره ناصرالدین شاه قاجار نام میبرد از قالیبافی و تولید قالی دستباف و مغازههای مرتبط نامی به میان نیامده است. "دربازار دکانهای مختلفی وجود داشت که کالاهای چرمی، زینهای اسب، ظروف سفالی، تیغههای شمشیر، صابون و ... در آن عرضه میشد.
(بروگش، ۱۳۸۰ - ۵۳۹ - ۵۴۰)
اما مهمترین کالا ظروف سفالین بود که اغلب از لحاظ اشکال ورنگهای نیلگونی عالی بودند. چنانکه صنعت سفالگری از صنایع مهم این شهر تلقی میشد.
(Bird, ۱۸۹۱: ۱۷۰)
آرتورآرنولد هم سفال قم را نسبت به دیگر شهرهای ایران با کیفیتتر و ارزانتر معرفی میکند. (Arnold, ۱۸۷۷: ۲۲۰)" (پرگاری و بیطرفان، ۱۳۹۴، ص ۲۱۸)
همچنین در "کتابچه تفصیل حالات و املاک و مستغلات و قنوات و بلوکات دارالایمان قم که توسط محمد تقی بیک ارباب - مجری طرح سرشماری قم در سال های ۱۲۸۴ و ۱۲۹۶ هجری قمری مطابق با ۱۸۶۶ و ۱۸۷۶ میلادی - نگاشته شده هیچ نامی از شغل قالیفروشی، تولید قالی و مشاغل مرتبط نیامده است:
"... دکان سمساری ۱۱ باب / دکان خیاطی ۳ باب/ دکان بزازی ۷۷ باب/ دکان بقالی ۷۰ باب/ دکان قصابی ۱۸ باب/ کفش دوزی ۱۴ باب/ سراجی ۱ باب/ تنباکو فروشی ۲۴ باب/ حلاجی ۴۰ باب/ خرده فروشی ۱۰ باب/ گچ پزی ۱۱ باب/ عصاری ۳ باب/ چیت سازی ۷ باب/ خرازی ۷ باب/ نجاری ۱۹ باب/ مسگری ۲۷ باب/ حلوائی ۴۹ باب/ جورابدوزی ۱۳ باب/ صفاری ۱۴ باب/ ارسیدوزی ۳۰ باب/ صرافی ۷ باب/ کلاهدوزی ۹ باب/ پالاندوزی ۱۱ باب و..."
(ارباب، ۱۳۵۶، ص ۱۷۴)
از اواخر قرن نوزدهم است که نام قم در کتابها و مستندات مربوط به قالی دستباف دیده میشود تمام قالیهایی که در کلکسیون طاهر صباحی در کتاب وزین قالین (صباحی، ۱۳۹۳) از قالیهای قم آورده شده مربوط به اوایل قرن بیستم است. همچنین در کتاب "ده هزار سال تاریخ و هنر فرشبافی اقوام ایرانی" پس از معرفی شهر قم آمده است:
"در شهر قم تقریباً تا هشتاد و چهار سال پیش هنر قالیبافی رواج نداشت."
(غیبی، ۱۳۹۸، ص ۱۵۱)
سیسیل ادواردز تاجر و کارشناس قالی دستباف ایرانی در کتاب خود با عنوان"قالی ایران" صریحا از قم به عنوان مرکز جدید بافت قالی یادکرده و نسبت به آینده آن ابراز خوش بینی می کند.
(ادواردز، ۱۳۶۸، ص ۳۷۹)
در کتاب تاریخ و هنر فرش بافی در ایران (براساس دائره المعارف ایرانیکا) آمده است:
"به غیر از فرشبافی کرمان و اصفهان، مناطق عمده فرشبافی در دهه ۱۳۵۰ ه.ش (دهه ۱۹۷۰ میلادی) بیشتر به همان صورتی بود که در قرن سیزدهم ه.ق (اوایل قرن بیستم) وجود داشت از جمله آنها میتوان از کاشان، تبریز، قم، اراک، نایین، ملایر، بیجار، یزد، خوانسار و بعضی از بخشهای خراسان و فارس، بلوچستان و گرگان نام برد. این مناطق هرکدام با طرحها، تجربههای تجاری و روشهای تولید خاص خود، هنوز هم این صنعت را به پیش می برند."
(یارشاطر و دیگران، ۱۳۸۴، ۱۸)
نگارنده تا کنون به سندی برنخورده که تاریخ شروع قالیبافی به شیوه شهریباف را در قم به بیش از حدود یک قرن پیش نسبت داده باشد. وجود قالی در موزه حرم حضرت معصومه (س) که امضای فردی به نام جوشقانی را دارد نمیتواند دال بر وجود قالی بافیشهری باف در قم باشد؛ چون میتواند در جای دیگری بافته و به حرم حضرت معصومه اهدا شده باشد. هیچکدام از کتابهایی که توسط نویسندگان ایرانی و خارجی نوشته شده قدمت بافت قالی دستباف قم را به لحاظ زمانی هم عرض کرمان، کاشان، اراک، اصفهان، ساروق، فراهان، مشهد، تبریز، مراغه، اردبیل و مرند نیاوردهاند.
در معرفی قالی قم در کتاب قالی قم نگین فرش دستباف آمده است:
"فرشهای قم ابتدا با استفاده از پشمهای نه چندان ظریف وارد بازار میشدند، لکن بهزودی فرشهای نفیسی با به کارگیری نخهای پشمی ظریف و نخهای ابریشمی، تحت عنوان "گل ابریشم " در این شهرستان بافته شده و به بازار عرضه گردیده است".
در سالهای بعد هنرمندان قالیباف قم سیر تحول قالیبافی را به حد کمال رسانیده و با مهارت و توانایی خاصی مبادرت به بافت فرشهای تمام ابریشم با رج شمار بسیار بالایی نمودند.
ابوالفضل رنجبری
نظر شما