موضوع : شهرشناسی | قم شناسی

چند قید دیگر در آوایش قمی

آفتاب‌ولو: میانروز.
اَحیونا (بدون تنوین): اِحیاناً.
اَ دَم تا پَسا: از دَم تا پَسا؛ کنایه از تماماً.
اصلا و ابدا (بدون تنوین): اصلاً و ابداً.
اَقَلِّ‌کَم: حداقل؛ ظاهراً ناشی از ترکیب حشوآمیز اقلّاً و دستِ‌کم.
الانه: الآنه؛ اکنون.
به هِرِش: با شتاب.
دُرُستی: درسته؛ قِلِفتی: دّرّسّی قوتِش داد.
راستا؛ یکراست؛ مستقیماً: این راهو بیگی راسّا بُر تا برسی!
دَلَقًی: یکباره.
دَم‌دَما: دم‌دم‌ها؛ نزدیک: دَم‌دَما غوروب.
سّرسینه‌کوفون: بر سر و سینه زنان؛ کنایه از شتابان و غمالود یا خشمالود.
شَلون‌شَلون: شّلان‌شّلان؛ لنگان‌لنگان.
صُب تا الاهِ شوم: از صبح تا الاهِ شام؛ از صبح تا شب؛ گویا "تا الاهِ"، به جای "الی (: تا)"، در اثر برداشت نادرست از معنای واژه به کار می‌رود و "الاه" را مجاز از اذان گرفته‌اند.
صُپّیات: صبحیات؛ صبح زود.
گَلّه‌ای: گروهی.
یِه‌بارگی (با رای ساکن): یک‌بارِگی؛ ناگهانی.
یک‌‌کَلّه: کنایه از بدون توقف: یه‌کلّه تا شاسدَلی دُییدم.
یُهو: ناگهان.
یُهویی: ناگهانی.

این فهرست، از حافظه نوشته شد و احتمالاً همچنان ادامه دارد.

با درخواست اصلاح و تکمیل.

دکتر علیرضا فولادی

نظر شما