زندگی سالم, در شهرهای پایدار متجلی می شود
چهارشنبه 6 تیر ,1375 26 ژوئن ,1996 سال چهارم , شماره 1003
جستجوی زندگی بهتر در شهرهای آینده ( 2 )
شهر پایدار با بهره گیری ازکشتزارهای پیرامونی از نظراقتصادی
وابستگی کمتری دارد و از انطباق کامل با محیطزیست برخوردار می باشد
در دومین بخش از سلسله مقالات مربوط به شهرهای آینده توسطموزه
آثار طبیعی و حیات وحش ایران وابسته به شهرداری تهران تهیه شده
است, به تعریف شهر پایدار می پردازیم.
شهر پایدار را براساس توسعه پایدار یعنی, توسعه براساس حفظ تعادل
زیستی می توان معنی کرد. در شهرهای پایدارآلودگی محیطزیست وجود ندارد
وانطباق با طبیعت دربهترین شکل تجلی می یابد:
در سال 1800 میلادی فقط حدود 50 میلیون نفر یا 5,5 درصد جمعیت
جهان در مناطق شهری زندگی می کردند. تا سال 1990 حدود 2 بیلیون
نفر یا 45 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی می کردند. به همین ترتیب
شهری شدن روند تسریع شده ای دارد. در کشورهای در حال توسعه جمعیت
شهری به میزان 8 درصد و در بقیه دنیا با میزان 3,6 درصد در حال رشد
است. غالبا رشد شهرها بر اساس توسعه طرح ریزی شده نیست, بلکه به
صورت نامنظم است. نتیجه این است که شهرها به عنوان سیستم های زندگی
که باید محل آسایش انسانها باشد, از مشکلات بسیاری که زندگی را مشکل
می کند در رنج هستند.
تمرکز جمعیت جهان در مناطق شهری منجر به تجمع بیش از حدزباله ,
وابستگی قابل ملاحظه به انرژی, ترافیک شدید درخیابانها, شلوغی
زیاد در حمل ونقل عمومی و آلودگی خاک, هواو آب می شود. در ضمن
رشد بی نظم شهرها می تواند باعث جدایی اجتماعی, شرایط ناسالم زندگی,
خدمات (حمل و نقل, ارتباطات, آب آشامیدنی و غیره) ناکافی و به طور
کلی تخریب شرایط زندگی و بهداشت شود.
زندگی در شهرهای جهان می تواندبا تبدیل آنها به شهرهایی که کمتر
جذاب و مهمان نواز و بیشتر قابل سکونت هستند, بهبود یابد. این
مسئولیت همه مردم است و همه می توانند در این راه یاری رسانند. درک
چگونگی عمل سیستم شهری برای ساختن شهرهایی که قابلیت زندگی بیشتری
دارند اساسی است.
بهبود بخشیدن به استفاده از فضا
شهرها این امکان را برای تعدادبسیاری از انسانها ایجادمی کنند
که در منطقه کوچکی زندگی کنند و از فعالیتها وخدماتی برخوردار
شوند که ازتخریب وسیع مناطق طبیعی جلوگیری کند. در ضمن شهرها
مجموعه ای از روابط اجتماعی هستند و باید برای رسیدن به اهداف شخصی,
استفاده از محیطزیست خوشایند برای ایجاد ارتباط بین مردم و ایجاد
فرهنگی که ارتباط نزدیک تری با سیستم طبیعی دارد امکانات لازم را
فراهم کند. یک جنبه اساسی شهرها اندازه آنها است. آنگاه که شهری به
اندازه مشخصی می رسد دیگر برای ایجاد ارتباط واقعی بین ساکنین آن و
بین ساکنین و محیطزیست مناسب نیست.
بالا بردن قابلیت زندگی درشهرها به معنی استفاده محتاطانه از فضای
شهری است, بدون اینکه منطقه جغرافیایی محیط اطراف نادیده گرفته
شوند. ولی اغلب معیارهای سیاسی بدون دورنگری, بر فایده مندی ارجحیت
داده می شوند. البته همچنان چگونگی رشد یک شهر بستگی بسیاری به
ساکنین آن دارد که می توانند تغییرات لازم برای ایجاد یک شهر پایدار
را از طریق انگیزش جامعه عملی سازند.
طرح ریزان باید برای بهبود استفاده از فضای شهر, قدم های اساسی
بردارند. اولا, باید در طراحی شهرهای بین راه ,محلی برای نگهداری
ماشین ها درنظر گرفت. تردد ماشین ها باید در بیشتر شهرهای جهان محدود
باشد. لازم است که رسم اجازه ایجاد پارکینگ ماشین در مراکز شهرها را
شکست و دوباره قلب شهرها را به عنوان مجموعه های اجتماعی برای تسهیل
ارتباط بین مردم تبدیل کرد. باید روش های حمل و نقل جدید طراحی شوند
که در مصرف انرژی کارامد هستند, آلوده کننده نیستند و برای رفع
نیازهای مردم ساخته شده اند. ثانیا, لازم است مقدار فضایی که صرف
محیط طبیعی شهرها می شود افزایش داد. طبیعت برای رشد انسان اساسی
است. طراحان شهر باید از هر تغییری و امکانی در جهت افزایش کمربند
سبز اطراف شهرها استفاده کنند. زیرا تکاپوکنندگان در شهر برای گذران
وقت استراحت خود به آن نیاز دارند و دیگر اینکه کشتزارهای اطراف
شهر می تواند غذای مورد نیاز شهر را با کیفیت بالا تامین کند. ضروری
است که وابستگی فعلی شهر به منابع انرژی و مواد خام تغییر یابد. این
وابستگی شهر را به یک قلمرو بسیار آسیب پذیر تبدیل می کند. شهرها باید
در جهت استفاده پایدار از منابع طبیعی گام بردارند.
طراحی خانه های کارامد
شهرها در تمام جهان درحال رشدهستند. شهرهای نیمه بزرگ در کشورهای
جنوب دارای بالاترین رشد جمعیت هستند. جمعیت بیش از حد در دامنه شهرها
و مسکن ناکافی مشکلات عمده شهری هستند. کمربند عظیم فقر پیرامون کلان
شهرها را گرفته است. مداخله مسئولین محلی در مورد این موضوع اساسی
است ولی به همان اندازه, بر خود مردمی که معاملات زمین را تشدید
می کنند و زندگی همراه باهمزیستی و آرام را با برخوردغیرهمیارانه خود
تهدید می کنند, مهم هستند.
شهروندان کشورهای صنعتی باید فضای زندگی که مورد نیازشان می باشد را
دوباره ارزیابی کنند. پیچیده شدن زندگی خانوادگی به این معنی است که
خانه های بیشتر و بیشتری فقط توسط یک یا دو نفر اشغال شده اند. در
طراحی خانه های جدید, برای اینکه آنها ازنظر انرژی کارامدتر شوند
(انرژی قابل تجدید, عایق بندی حرارت و غیره) باید از فنون اقلیم
زیستی استفاده کرد. وجود ساختمانهای چندمنظوره برای ترکیب فضاهای
زندگی با فضاهای تجاری, اجتماعی یا تولیدی ضرورت دارد. خانه ها باید
به محل کار مدرسه و دیگر امکاناتی که از آنها زیاد استفاده می شود
نزدیک باشند.
بالا بردن مشارکت شهروندان
عملکرد درست و منظم یک شهربستگی به مشارکت ساکنین آن دارد.
مسئولین محلی و سازمانهای شهری درایجاد و بهبود خدمات اساسی
به طور نزدیکی با یکدیگر همکاری دارند. ایجاد محوطه های پیاده روی ,
طراحی فضاهای سبز, حمایت از مناطق طبیعی اطراف شهر, جمع آوری زباله و
طراحی شبکه های حمل و نقل عمومی, ازجمله مواردی هستند که در جامعه
باید مورد بحث واقع شوند. دولت و سازمانهای محلی باید امکان مشارکت
سازمانهای مردمی را در تصمیم گیری تضمین کنند. شهروندان باید خدمات
جامعه را هرچند که نیاز به بهبود داشته باشد, مورد حمایت قرار دهند.
هر فرد در بهبود کیفیت محیطی که در آن زندگی می کند سهیم است. انتخاب
نمایندگان محلی کافی نیست بلکه برخورد فعالی برای تقویت همکاری با
دیگر شهرهای بزرگ و کوچک لازم است. فقط به این طریق است که به تدریج و
با اتحاد می توانیم شهرهای موجود را تغییرشکل دهیم و آنها را به
مکان های بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.
ادامه دارد
نظر شما