در حاشیه رفتارهای جوانانی که حرف و حدیث جداگانه ای دارند.. . !
روزنامه همشهری، پنجشنبه 8 شهریور ,1375 29 آگوست ,1996 سال چهارم , شماره 1055
من متالیک هستم! ما عقاید خود را با خواندن و گوش کردن شعرهای
تند و خشن بیان می کنیم !
تربیت نادرست خانوادگی, همنشینی با دوستان ناباب و.. . از دلایل
قرار گرفتن جوانان در معرض مدهای مبتذل غربی است !
علت و ریشه به وجود آمدن این مد در غرب اعتراض به جنگهایی همانند
جنگ ویتنام و غیره بود; ولی جوانان شرقی فقطپیرو ظواهر آنان
بودند.
در دهه 1360 خورشیدی , پانک ها از راه رسیدند: باسرووضعی آشفته ,
جورابهای لنگه به لنگه, رنگهای ناموزون ,کفشهایی عجیب و.. . مد
پانکی را رواج دادند; آنهم با آن شکلهای عجیب و غریب وبی محتوا و
پوچ.
و خدا می داند که بعد چه گروهی و با چه ادا و اصولی قامت برمی افرازد
و یکه تاز میدان مد و مدگرایی می شود.
در میدان صادقیه تهران به دختری 1817 ساله برخوردمی کنم که موهای
خود را به شکل خاصی از روسری بیرون گذاشته ,عینک دودی قاب فلزی خود
را تا نوک بینی پایین آورده, و از بالای عینک به رهگذران می نگرد و با
پوششی غیرعادی در کنار خیابان ایستاده است. جلو می روم و نظرش را در
مورد مد موردعلاقه اش می پرسم.
می گوید: من متالیک هستم !ما عقاید خود را با خواندن وگوش کردن به
شعرهای تند و خشن بیان می کنیم. !
شما آزادی را درچه می بینی
در این که مثلا من هر طوری که دلم می خواد, لباس بپوشم. !!
اگر هر لباسی مد بشه, شماحتما آن را می پوشید
بستگی دارد!
ریشه ها کجاست . محمد هادی همایون. عضوهیات علمی دانشگاه امام
صادق (ع) در پاسخ به این که آیا مد گریزپذیر است ,می گوید: به دو
دلیل گرایش به مد گریزناپذیر است. نخست آنکه پیروی از مد, ریشه در
فطرت انسان دارد و ما این نیازهای فطری را به نام تنوع طلبی ,
زیباخواهی و کمال جویی می شناسیم.
دوم آنکه در شرایط کنونی جهان, مسائل را به صورت تنها و جدا از
بقیه تحلیل کردن, خطاست.
فروش کالا که طبیعتا همراه با ارزشهای فرهنگی ویژه آن است, و یافتن
بازار و کنترل آن, مسائلی همچون مد را به طور طبیعی به دنبال دارد.
مد اتفاقی نیست که دیروزو امروز پدید آمده باشد. بلکه همیشه در
تاریخ بشر بوده وهست و خواهدبود;وگرنه عادات, رفتارها, سنتها, و
ظاهر انسانها, اکنون نیز به همان صورت باستان دست نخورده باقی
می ماند. مد, به خودی خود خوب یا بد نیست.
آقای همایون در این زمینه که آیا مد بد است یا خوب ,می گوید: اگر
ترویج و پیروی از مد به مساله حرامی مانند اسراف و تبذیر یا حرکت
خلاف شرع بینجامد, طبیعی است که همان حکم حرمت را داشته و مطرود است.
ولی اگر این پیروی از مد پیرامون مدهای بومی منطبق با موازین شرعی و
فرهنگ و عرف جامعه باشد, خوب هم هست.
واقعیت اینکه اگر مد بر پایه عرف و فرهنگ جامعه پدیدآید, ابتدا
دیرپا می شود وسپس به فرهنگ و سنت رایج می پیوندد و جامعه را در
مسیردگرگونی و تعالی یاری می دهد. درغیراین صورت, همچون حبابی برکف
آب, کوتاه مدتی می درخشد و بی کمترین ردپایی, گم می شود.
خانم سرداری کارشناس امورجوانان و نوجوانان نیز دراین مورد
می گوید: یکی ازویژگیهای فطری انسان کمال طلبی است. از این رو
نمی توان مد و هر چیز نو و تازه را نفی کرد. اینکه علت مدپرستی ,
ناآگاهی, هم چشمی یا تنها به بازار آمدن فلان لباس تازه باشد, فرقی
ندارد. باید توجه کنیم آیا این لباس مطابق با اعتقادات و فرهنگ ما
هست و یا هماهنگی با آداب و رسوم و قوانین جامعه ای که ما در آن
زندگی می کنیم دارد یا خیر.
مجبورم !در پارک ملت تهران به جوان 21 ساله ای برمی خورم و از او
در مورد مد می پرسم. می گوید: من از مد خوشم نمی آید. سادگی را
بیشتر دوست دارم.
ولی ظاهر شما خلاف این رامی گوید.
خودم هم از این وضع خوشم نمی آید; ولی خوب مجبورم. برای اینکه
همرنگ دوستانم شوم, باید مثل آنها لباس بپوشم و ادا درآورم.
. خانم سرداری. در مورد سن پذیرش مد می گوید: جوانی و نوجوانی از
حساسترین دوران زندگی است. این دوران مابین دوران کودکی و میانسالی
است و عمده ترین تحولات اعم از فیزیکی و فکری در آن شکل می گیرد. فرد
در دوران بلوغ و از حدود 12 سالگی به بعد از محیط اطراف خود تاثیر
می پذیرد و هرچیز نویی را که می بیند, جذبش می شود که در سنین بالاتر از
شدت آن کاسته می شود; اما کاملا ازبین نمی رود. بعدازاین سنین, پیروی
از مد تقریبا آگاهانه می شود.
بیشتر جوانان به خاطر جلب توجه و جذب شدن در گروههای همسن خود جذب مد
می شوند.
نوجوانان و جوانان در سن حساس بلوغ, اصولا باوالدینشان و دیگر
افراد جامعه سازگاری مطلوب ندارند و گاه با پوشیدن لباسهای
غیرعادی وحرکات و رفتاری ناآشنا, ناسازگاری خود را آشکار می کنند.
روح کنجکاو و سرکش جوانان همواره در پی دستیابی به تازه ترین هاست و
معدودی از جوانان ما به خاطر ناآگاهی از فرهنگ غرب جذب مبتذل ترین
گروهها می شوند.
تکنولوژی و مدمحمد هادی همایون در زمینه منشاء مدپذیری می گوید:
پیشرفتهایی که پس از انقلاب صنعتی در غرب به وجود آمد, و همچنین
شرایط جهانی که مسابقه یا مقابله ما با آن را تا حد بسیاری مشکل
می سازد, برخی را به انتخاب راه ساده تر وادار می کند! تقلید از ظاهر
غرب به جای دغدغه رسیدن خود به پیشرفتهای علمی آن.
. خانم سرداری. نیز معتقداست: برخی از جوانان مابه علت ضعف
فرهنگی و عدم شناخت فرهنگ و عرف جامعه خود,برای بیان نیازها و
خواسته های خود و اینکه خود را در جامعه مطرح کنند, به مد
غربی می گروند; زیرا احساس می کننداز این طریق می توانند به راحتی به
خواسته های خود برسند وابراز وجود کنند.
. خانم سرداری. در زمینه هدفهای کشورهای غربی از رواج مد در
کشورهای جهان سوم می گوید: این کشورها از ترویج مد در کشورهای
جهان سوم اهداف گوناگونی دارند که عمده ترین آنها عبارتنداز:
کاهش اعتقادات مذهبی درجوامع اسلامی
صادرات مازاد تولید وانتقال آلودگی های فرهنگی به کشورهای
جهان سوم.
تضعیف نیروهای فعال وجوان جامعه.
تحقیر, چهره های گوناگون ونمودهای متفاوتی دارد ولی ریشه و منشاء
احساس حقارت همواره یکی است: باور نداشتن توانائیهای خویشتن.
وقتی ملتی توانایی ها وظرفیتهای خود را نشناسد و به آنها باور
نداشته باشد, پیوسته در برابر دیگران احساس کوچکی و ضعف می کند و
ناچار شخصیتی متکی و محتاج به دیگران را به نمایش می گذارد. همچنین ,
استقلال و هویت خود را به فراموشی می سپارد و درست از همین جاست که
وابستگی ظهور می کند.
یک جامعه شناس در مورد علل پذیرش مد می گوید: مد زمانی رواج می یابد
که مصرف چیزی یا کاری, حالت فراگیر پیدامی کند: مثل مصرف کالا,
لباس و رفتار که در تمام اقشار جامعه هم ملموس است. بعضی افراد
به خاطر اینکه آن لباس یا کالا یا رفتار را ارزشمند می دانند, از آن
استفاده می کنند و بعضی دیگر از ترس مجازات شدن و مورد تمسخر
قرارگرفتن از جانب دیگران, به استفاده از آن کالا و یا لباس و.. . روی
می آورند.
عدم برنامه ریزی برای اوقات فراغت, هم نشینی با دوستان ناباب, آموزش
و پرورش نادرست خانوادگی و.. . دلایلی است که باعث می شود جوانان و
نوجوانان در معرض مدهای مبتذل قرار گیرند.
نظر دختر 14 ساله ای را در مورد مد می پرسم:
من مد را دوست دارم. احساس می کنم اگر مطابق مد غربی بگردم ,
شخصیتم بالا می رود ومیان دوستانم جایی برای خودپیدا می کنم. ولی
خانواده ام سختگیری می کنند.
. خانم سرداری. در مورد نقش خانواده می گوید: خانواده در پرورش
نوجوانان و جوانان نقش مهم و اساسی دارد. والدین علاوه بر کوشش در
افزایش سطح آگاهی خود باید به تربیت درست فرزندان بپردازند و ضمن
برنامه ریزی مفید و دقیق برای اوقات فراغت, بر اعمال و رفتار فرزندان
خود و معاشرتهای آنها با دوستانشان نظارت کامل داشته باشند و در حد
توان, امکانات رفاهی آنان را فراهم کنند. خانواده با توجهی که در
تربیت فرزندانش اعمال می کند, می تواند آنها را از انحراف و بی هویتی
دور کند.
وی می افزاید: والدین بایدبا فرزندان خود دوست باشندو با مشارکت
فعال آنها درخانواده و درخواست اظهارنظراز آنها در ایجاد
اعتمادبه نفس آنها نقش موثری ایفا کنند.
البته تردیدی نیست که فرهنگ و هویت ملی ما همچون همه مقاطع تاریخ
گذشته, می تواند ازطریق تطابق های لازم در برخورد با امواج هجوم زمانه
راه درست خود را پیدا کرده و در مسیری سزاوار و شایسته به بالندگی
ادامه دهد. هویت ملی ما با پشتوانه دینی, ملی و تاریخی, بر شالوده
فرهنگ اسلامی استوار است. هویت اسلامی ایرانی, در گذشته بیش از آنکه
جنبه ملی داشته باشد, جنبه فرهنگی داشته است.
ما اگر توانائیهای فرهنگی خود را در زمینه برخورد بامسئله تهاجم
فرهنگی به طوردقیق بسنجیم, به این نتیجه می رسیم که فرهنگ, رفتار,
اعتقادات و آداب و رسوم قشرهای پایین و یا بالای جوامع غربی که به
شکل فیلم, نمایش ,شو, مدل لباس, مدل مو وغیره ارائه می شود,
نه تنها هیچسلاح برنده ای برعلیه فرهنگ شکوهمند اسلامی ما نیست, بلکه
آنها از این طریق ضعف شدید خود را به نمایش می گذارند.
کارشناسان ازجمله راههای مقابله با فرهنگ مبتذل غربی را اینگونه
می شمارند:
آموزش فرهنگ استفاده صحیح از وسایل ارتباطی ازجمله ویدئو
ماهواره و کامپیوتر
ایجاد تحول در وضعیت آموزش و پرورش باتوجه به خواستها و نیازها
و شرایطحاکم بر جامعه
جذب جوانان و نوجوانان به برنامه های رادیویی وتلویزیونی ازطریق
افزایش تولید برنامه های با محتوا, سازنده و نشاطآور
مشارکت دادن جوانان ونوجوانان در اجرای برنامه ها.
معصومه حسنی
نظر شما