ریشه های غیر دموکراتیک تداوم نفوذ فرادستان در اندونزی
روزنامه دنیای اقتصاد، سهشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳، شماره ۶۰۳۴
زهرا اکبری
دموکراسی ها از نظر میزان نفوذ نخبگان قدرتمند و گروه های ذی نفع بر سیاست بسیار متفاوت هستند. با اینکه ادبیات گسترده ای وجود دارد که استدلال می کند نفوذ نخبگان و فرادستان ریشه در تاریخ یک کشور دارد، درک ما از عوامل تعیین کننده این تداوم قدرت و نفوذ محدود است. این گزارش نشان می دهد که فرصت دادن به کارگزاران رژیم گذشته برای باقی ماندن در قدرت در دوران گذار دموکراتیک در این کشور، عاملی تعیین کننده در میزان نفوذ و اثربخشی نخبگان بر عملکرد اقتصادی است. این گزارش از آمار و روش شبه تصادفی در اندونزی برای تخمین اثر علی میزان نفوذ فرادستان بهره می گیرد، شهردارانی که در رژیم سوهارتو مشغول به کار بودند قبل از اینکه با افراد جدید جایگزین شوند، اجازه داشتند دوره کاری خود را به پایان برسانند.
از آنجا که دوره های کاری این شهرداران یا یکدیگر همزمان نبود، این رویداد باعث ایجاد تغییرات برون زا در مدت زمان باقی ماندن شهرداران رژیم گذشته در موقعیت خود در دوران گذار دموکراتیک شد. مناطقی که شهرداران رژیم گذشته مدت زمان بیشتری در سمت خود باقی ماندند، تداوم قدرت نخبگان قدیمی، کاهش رقابت سیاسی و همچنین حکمرانی بدی (تامین ضعیف کالاهای عمومی) را در میان مدت تجربه کردند. نتایج نشان می دهد که انتقال آرام به سمت دموکراسی به نخبگان رژیم گذشته اجازه می دهد تا دموکراسی را تسخیر کنند.
اندونزی در پایان سوهارتو
از اوایل دهه1990، اکثر کشورهای جهان دارای نظام های سیاسی دموکراتیک شدند. با این حال، دموکراسی ها به طور گسترده ای در کیفیت نهادهای سیاسی خود متفاوت هستند. غالبا نخبگان و گروه های ذی نفع قدرتمند میزان نفوذ نامتناسبی را بر فرآیند سیاستگذاری اعمال می کنند؛ درحالی که اکثر محققان استدلال می کنند که تداوم نفوذ نخبگان برای مسوولیت پذیری سیاسی و توسعه بلندمدت مضر است، ما درک محدودی از عواملی داریم که ظهور و تداوم نخبگان را تسهیل می کنند. ادبیات گسترده در علوم سیاسی نشان می دهد که ادامه حضور نخبگان رژیم گذشته در دموکراسی ها ریشه در گذشته اقتدارگرایانه این کشورها دارد. شواهد تجربی درباره حضور این میراث های غیر دموکراتیک و تاثیرات آنها بر حضور نخبگان کمیاب است.
علاوه بر این، ما درک محدودی از تاثیر چگونگی تداوم نخبگان رژیم گذشته بر شیوه انتقال دموکراتیک داریم.این گزارش، از یک نوع آمار شبه تصادفی استفاده می کند تا جریان گذار اندونزی به دموکراسی را مورد بررسی قرار دهد. در سال1998، رژیم ژنرال سوهارتو به طور غیرمنتظره ای به پایان رسید. با این حال، شهرداران منصوب شده پیشین توسط سوهارتو بلافاصله با رهبران منتخب دموکراتیک جایگزین نشدند. در عوض، آنها اجازه داشتند دوره پنج ساله خود را قبل از انتخابات جدید به پایان برسانند. از آنجا که زمان انتصاب شهرداران سوهارتو در مناطق مختلف متفاوت بود، این رویداد در مدت زمانی که این شهرداران در دوران انتقال دموکراتیک در سمت خود باقی ماندند، منجر به تغییرات برون زا شد.
گذارهای دموکراتیک مقطعی حساس هستند؛ در این دوره، احزاب جدید تشکیل می شوند، اتحادهای جدید شکل می گیرند و نهادهای جدید توسعه می یابند. تفاوت های کوچک در شرایط از پیش موجود در طول دوره های بحرانی می تواند منجر به فرآیندی از تغییرات نهادی شود که تفاوت های مهمی را در توسعه بلندمدت ایجاد می کند. این گزارش، استدلال می کند که تفاوت های کوچک در تعداد سال هایی که شهرداران سوهارتو در دوران گذار دموکراتیک خدمت کردند، تاثیرات اساسی بر میزان حضور نخبگان در دوره دموکراتیک بعدی داشت.
زمان انتصاب آخرین موج شهرداران منصوب شده توسط رژیم سوهارتو متناسب با ویژگی های هر منطقه مانند سطح تامین منافع عمومی، شرایط اجتماعی-اقتصادی و حمایت انتخاباتی از حزب سوهارتو بود. شهرداران سوهارتو که در سال های آخر رژیم منصوب شدند، ویژگی های قابل مشاهده مشابهی داشتند. این شواهد از اطلاعات تجربی اصلی گزارش پشتیبانی می کند؛ به این صورت که هر چه تاریخ انتصاب دیرتر باشد، تعداد سال هایی که شهرداران سوهارتو در دوران انتقال دموکراتیک بر مسند قدرت بودند، بیشتر می شود.
در مرحله بعد تاثیر حضور شهرداران بر کیفیت حکمرانی محلی بررسی می شود. مناطقی که در طول دوره گذار در معرض مدت زمان بیشتری از دوره شهرداران سوهارتو قرار دارند، سطوح پایین تری از تامین منافع عمومی، به ویژه در بهداشت و آموزش را تجربه کرده اند. در این مناطق حاکمیت قانون ضعیف تر و رانت خواری شیوع بیشتری دارد و گزارش های متعددی از شرکت های بخش خصوصی ارائه می شود که به طور منظم توسط ارتش و پلیس مورد اخاذی واقع شده اند. این نتایج مربوط به زمانی است که دوره کاری شهرداران رژیم سوهارتو به پایان رسید. از این رو، اثراتی که تخمین زده شده را نمی توان با حضور مستقیم شهرداران سوهارتو در مقام خود توضیح داد.
این نتایج با این فرضیه مطابقت دارد که حضور شهرداران سوهارتو در سمت خود در دوران گذار دموکراتیک، حضور نخبگان را تسهیل کرد و از این رو، منجر به نتایج وخیم تری در حکمرانی (البته در میان مدت) شد. چارچوب تحلیلی مبتنی بر مدلی است که در آن نخبگان می توانند روی قدرت عملی سرمایه گذاری کنند تا افزایش میزان قدرت قانونی را که شهروندان با دموکراسی سازی به دست می آورند، جبران کنند. نتایج نشان می دهد در مناطقی که شهردار زمان بیشتری برای سرمایه گذاری در قدرت عملی دارد، شاهد تداوم بیشتری از نخبگان رژیم گذشته در قدرت و سطوح پایین تری از رقابت سیاسی هستیم.نتایج گزارش نشان می دهد که اول اینکه، حدود یک دهه پس از انتقال، مناطقی که مدت زمان طولانی تری در معرض حضور شهرداران رژیم گذشته قرار داشتند 30درصد احتمال بیشتری برای داشتن شهردارانی را دارند که از نزدیک با رژیم سوهارتو در ارتباط هستند.
دوم، این مناطق حمایت انتخاباتی بیشتری از حزب گلکار، (حزب سوهارتو) دارند. سوم، این مناطق در طول انتخابات شهرداری بعدی سطوح پایین تری از رقابت سیاسی را داشتند. چهارم، حضور شهرداران سوهارتو در طول دوره انتقال دموکراتیک، مسوولیت پذیری سیاسی را تضعیف کرده است، یعنی در مناطقی که طولانی ترین حضور شهرداران سوهارتو را تجربه کرده اند، احتمال انتخاب مجدد شهرداران بعدی با عملکرد ضعیف وجود دارد. این امر به تنهایی می تواند سطوح پایین تامین خیر عمومی را توضیح دهد؛ زیرا شهرداران بعدی ممکن است انگیزه های ضعیف تری برای عملکرد بهتر داشته باشند.
این گزارش به ادبیاتی مربوط می شود که به بررسی ریشه های تاریخی توسعه و کیفیت حکمرانی پرداخته است. این ادبیات نظری بر چگونگی تاثیر استعمار، برده داری یا سایر رویدادهای تاریخی بر کیفیت نهادها و عملکرد اقتصادی تاکید کرده است. اما این گزارش با بررسی ریشه های حضور نخبگان در گذشته اقتدارگرایانه تر کشورها و مستندسازی این موضوع که رویدادهایی که در جریان گذارهای دموکراتیک رخ می دهند، می توانند به طور اساسی بر تداوم نخبگان و نهادها تاثیر بگذارند، به این ادبیات کمک می کند. این گزارش همچنین با ادبیات علوم سیاسی و اقتصاد درباره دموکراسی سازی و عوامل تعیین کننده در تحکیم دموکراسی مرتبط است. این ادبیات استدلال می کند که نخبگان غیر دموکراتیک از روش های مختلفی برای گسترش نفوذ خود در سیاست پس از دموکراسی سازی استفاده می کنند.
در واقع این گزارش دو کمک اصلی به ادبیات مربوطه می کند؛ اول اینکه از ویژگی های گذار دموکراتیک در اندونزی که باعث ایجاد تنوع برون زا در توانایی نخبگان برای تسخیر قدرت در مناطق مختلف شده است، استفاده می کند. گزارش، شواهد متعددی ارائه می کند که نشان می دهد آثار مخرب نفوذ نخبگان یک دهه پس از انتقال در مناطقی که نخبگان فرصت بیشتری برای سرمایه گذاری در قدرت عملی خود داشتند، بیشتر بود. بنابراین این گزارش مبنی بر اینکه انگیزه ها و فرصت های نخبگان برای سرمایه گذاری بر قدرت بالفعل، عاملی تعیین کننده برای تداوم نخبگان در رژیم های سیاسی مختلف است شواهد تجربی ارائه می کند.
دوم، این گزارش نشان می دهد مسیری که درگذار دموکراتیک انتخاب می شود، تاثیر مهمی بر کیفیت حکمرانی محلی در بلندمدت دارد. درواقع حضور عوامل رژیم گذشته در دوران گذار دموکراتیک می تواند حضور نخبگان را در قدرت تسهیل کند و از این رو، می تواند تاثیر منفی بر کیفیت دموکراسی محلی داشته باشد. ادبیات مهمی در علوم سیاسی استدلال کرده اند که انتقال آهسته به سمت دموکراسی به احتمال زیاد از انقلاب در حکومت های استبدادی موفقیت آمیزتر است. با این حال، این گزارش شواهدی را ارائه می کند که نشان می دهد انتقال دموکراتیک نیز می تواند هزینه های مهمی دربرداشته باشد. تسریع روند جابه جایی رهبران در سطح محلی یا اعمال کنترل و ایجاد تعادل در سطح محلی می تواند اقدامات مفیدی برای دموکراسی های جدید باشد.
در شماره آتی به کیفیت دوران گذار، اهمیت شهرداران منطقه در اندونزی، نفوذ فرادستان و نخبگان محلی و بازی قدرت در این میان پرداخته خواهد شد.
نظر شما