موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

گزارش قرن: 2000 1900

پنجشنبه 7 تیر ,1375 27 ژوئن ,1996 سال چهارم , شماره 1004

پیشرفتها و نوآوریها در هفتمین نمایشگاه سالانه اتومبیل 9 دسامبر
1904 هفتمین نمایشگاه سالانه خودرو در پاریس باحضور رئیس جمهوری و
گروهی از بلندپایگان و روزنامه نگاران و صاحبان صنایع گشایش یافت.
پیشرفتها و نوآوریهای صنعت خودروسازی در فرانسه که همه ساله در این
نمایشگاه عرضه می شود, بازدیدکنندگان رابه اعجاب و تحسین واداشت ,
بویژه رئیس جمهوری پس از بازدید از یکایک قسمتها و توجه به مدلهای
تازه اتومبیل, از پیشرفت سریع این صنعت اظهار خوشوقتی کرد. در سال
1887 تولیدانواع خودرو در فرانسه به زحمت به 3 هزار دستگاه در سال
می رسید, اما در سال گذشته مجموع تولید از 21 هزار دستگاه فراتر رفته
و به عبارت دیگر در 17 سال هفت برابر شده است . زیرنویس عکس:
هفتمین نماییشگاه اتومبیل پاریس

آسمانخراش تازه در نیویورک دسامبر 1904
آسمانخراش تازه ای در نیویورک قد برافراشته است که پس از اتمام
ساختمان و آغاز بهره برداری عنوان بلندترین بناهای آمریکا را به خود
اختصاص خواهد داد. این ساختمان عظیم در برادوی , میان خیابانهای 43 و
44 نیویورک واقع شده است و نام آن آسمانخراش نیویورک تایمز خواهد
بود.
پیدایش آسمانخراشها در آمریکا, از زمانی که بتون مسلح در ساختمانها
به کار گرفته شد تحقق یافت, زیرا بدون این ماده امکان ساخت چندین
طبقه بنا روی هم وجود نداشت . شهر شیکاگو از سال 1883 و بندر نیویورک
6 سال بعد, دارای اولین آسمانخراشها شدند و اکنون این ساختمانهای
غول پیکر در هر گوشه و کناری به چشم می آیند.

نگاهی به جهان ادبیات و هنر در سال 1904 ادبیات
در سال 1904 نویسنده و نمایشنامه نویس ایتالیائی , لویئچی
پیراندلو(.Pirandello L ) با انتشار رمان تازه و پرجاذبه ای خوش
درخشید. این رمان که عنوان مرحوم ماتیاس پاسکال را برخود دارد, از
نظر موضوع با اکثر رمانهای مد روز کنونی متفاوت است. از زمان
بالزاک وفلوبر غالبا رمانها برمحور مسائل اجتماعی دور می زنند,
در حالی که پیراندلو در اثر تازه اش هویت فردی را در کانون توجه
قرار می دهد و این پرسش محوری را مطرح می کند که آیا یک انسان امروزی
قادر است در خارج از محدوده هویت خود زندگی کند.
ماجرای رمان تازه این است که ماتیاس پاسکال, یک آدم معمولی در یک
شهر کوچک, به دنبال درگیریهایی با همسر و مادر زنش, در حادثه ای که
پیش می آید مرده قلمداد می شود, یعنی مقامات قضائی گواهی فوت او را
صادر می کنند. ماتیاس پاسکال فوت غیرواقعی خود را می پذیردو از آن
شهرستان کوچک به شهر رم کوچ می کند و تصمیم می گیرد با انتخاب نامی
دیگر, زندگی تازه ای را آغاز کند. او در رم در یک پانسیون خانوادگی
مستقر می شود و کاری برابر خود دست و پا می کند, اما طولی نمی کشد که
در می یابد همه جا آسمان همین رنگ است و در شهر تاریخی رم نیز همچون
شهر کوچکش, میان شهروندان همان درگیریها و تنگ نظریها و شقاوتها و
دردسرهای هر روزی وجود دارد. پس با سرخوردگی به شهر کوچک باز می گردد
و تصمیم دارد نام اولیه و هویت اصلی خود را بازیابد, اما متوجه
می شودکه همسر سابقش ازدواج کرده و او حتی در صورت بازیافت نام
اصلی خود, محکوم است همچون شبحی از هویت اصلی اش زندگی کند. نگاه
پیراندلو به انسان امروز تیز و موشکاف است و این برداشت تفکر
برانگیز را ارائه می دهد که اگر ما رویای زندگی دیگری را جز آنچه
داریم درسر بپرورانیم, آیا به این دلیل نیست که هویت واقعی و درونی
و نه اسمی خود را نمی شناسیم و نمی توانیم خود را با آنچه براستی
هستیم انطباق دهیم
لوئیچی پیراندلو که اکنون در 37 سالگی با درجه دکترای ادبیات در
آموزشکده عالی تربیت معلم رم تدیس می کند, اولین اثرش بعنوان رانده
را ده سال پیش انتشار داد و از آن پس تاکنون نوشته ها و داستانهای
کوتاه بسیاری از او در مطبوعات ایتالیا به چاپ رسیده است. او در
آثارش بویژه روی خودشناسی و دستیابی به آرمانهای اخلاقی تکیه
می کند.
هنراز تازه های هنر در سالی که گذشت, برپائی یک نمایشگاه
عکاسی در پاریس بود که موضوع آن به مناظر رودخانه سن و کناره های
آن اختصاص داشت ومجموعه ای از تصاویر بدیع عکاسان هنرمند را به
نمایش گذاشت. عکسها طبعا سیاه و سفید گرفته شده بودند, زیرا هنوز
تکنیک عملی برای عکسبرداری رنگی به نتیجه نرسیده است, اما بعضی
عکاسان بوسیله مدادرنگی عکسهای سیاه و سفید خود را با ظرافت
هنرمندانه ای رنگ می کنند که در واقع پیوندی میان عکاسی و نقاشی است و
نمونه های جالبی از آن در نمایشگاه پاریس جلب توجه می کرد. در هنر
نقاشی , فانتن لاتور( FantinLatour ) یکی از واپسین بازماندگان نسل
نقاشان رمانتیک در پاریس جهان را وداع گفت. او ابتدا بخاطر کپی هائی
از تابلوهای مشهور نقاشان بزرگ دوران کلاسیک در موزه لوور شهرتی
بهم زد, زیرا کپی های او از تابلوهای نقاشانی چون تی تین, ورونز,
وان دیک و دلاکروآ, در عین تقلید, از ارزش والای هنری برخوردار بودند.
سپس به ابتکارات شخصی رو کرد و در تابلوهای متعددی از مشاهیر عصر
خود, به درخششی چشمگیر دست یافت.
فانتن لاتور در تابلوئی بنام پشت میز به شخصیتهای ادبی همعصر خود, از
جمله ورلن و رمبو, دو پیشتاز سبک نمادگرائی( Symbolisme )توجه
نشان داده است. همچنین تابلوها و لیتوگرافیهای جالبی از موسیقیدانان
پرآوازه چون واگنر و برلیوز به یادگار نهاده است.
زیرنویس عکسها: لوئیچی پیراندلو نویسنده ایتالیایی
تابلویی ازفانتن لاتور نقاش فرانسوی
زبانهای محلی , میراث ارزنده فرهنگی دسامبر 1904
آکادمی استکهلم, جایزه ادبی نوبل امسال را به فردریک میسترال
( .Mistral F )شاعر و نویسنده فرانسوی اعطا کرد. وی از ایالت
پروانس در جنوب فرانسه برخاسته است و در آثارش از زادبوم خود الهام
می گیرد و همین حال و هوا رنگ و بو و حتی اصطلاحات و گویش محلی, با
ظرافتی هنرمندانه به اشعارش جذابیتی استثنائی می بخشد. دلبستگی به
زاد بوم و زبان اجدادی او را به بنیانگذاری انجمنی برای پاسداری از
میراثهای کهن برانگیخته است که اعطای جایزه نوبل می تواند تاییدی
براین فعالیتهای ارزشمند فرهنگی او باشد.
میسترال می گوید: من به کهنه ها عشق می ورزم, اما به عنوان ریشه و
زیربنا, نه تعجبی برای ستیز با نوآوریها دارم از میان آثارش, دو
کتاب میرئیو وجزایرطلا که در سالهای 1859 و 1875 انتشار یافتند,
از استقبال گرم و شهرتی برخوردار شده اند.

 

نظر شما