موضوع : شهرشناسی | قم شناسی

نگاهی کوتاه به مسیر حرکت دسته‌های عزاداری قم (۲) دهه سی تا اوایل دهه چهل

بعضی دسته‌ها تعزیه‌خوان هم داشتند. عده‌ای سوار بر اسب و عده‌ای روی گاری‌های بزرگ که به گاری اسبی معروف بود تعزیه می‌خواندند. شیر کربلا هم روی گاری بود؛ به این علت که مردم بهتر ببینند. جناب اصغر شمر چنان نقش آفرینی می‌کرد که همه فکر می‌کردند که الان در صحرای کربلا هستند و او هم شمر واقعی. بیشتر نقش امام حسین‌ع را شخصی مداح و روضه‌خوان و قرآن‌خوان به نام آقا یدالله اجرا می‌کرد. گاهی اتفاقات خنده‌داری هم می‌افتاد. 
زنان بیشتر در میدان آستانه و سه را موزه می‌نشستند وتماشا می‌کردند. وقتی زنان امام حسین‌ع را می‌دیدند سلام می‌دادند و قربون صدقه او می‌رفتند. وقتی شمر با امام درگیر می‌شد احساساتی می‌شدند و با یک دست بر سر و سینه می‌زدند و با یک دست اشاره به شمر و او را از ته دل لعنت می‌کردند؛ به طوری که یکی از شمرها آمد لب گاری و رو به زنان چند بار گفت خدا خودتون را لعنت کند که باعث خنده مردان شد.
دسته‌ها وقتی از حرم بیرون می‌آمدند از سه راه موزه وارد خیابان ارم می‌شدند و می‌رفتند منزل آقای سیدابولفضل تولیت که بعد از پاساژ ملت مکان فعلی مدرسه آیت‌الله گلپایگانی بود. خانه‌ای بسیار بزرگ. تولیت روی یک صندلی بزرگ شبیه بخش بالایی منبر می‌نشست. اندام نسبتا درشتی داشت. من از بچگی چنان همه چیز را زیر نظر داشتم که هم‌اکنون می‌توانم صندلی و رنگ لباس و تشکچه تولیت را نقاشی کنم.
دسته‌ها که وارد می‌شدند کمی عزاداری می‌کردند ولی با شور زیاد که به تولیت خود را نشان دهند. بعد سردست هیئت چند جمله‌ای در بزرگواری تولیت که حالت مدح داشت می‌گفت و دعا می‌کرد. بعد تولیت یک پاکت سفید از زیر تشک یا از جیبش بیرون می‌آورد و به سردسته می‌داد.
در این مدح‌گویی‌ها گاهی اشتباهی هم در گفتار پیش می‌آمد  که باعث خنده می‌شد.
یکی از این اشتباهات خیلی معروف است و قابل گفتن نیست. 
من نمی‌دانستم که این پاکت‌ها برای چیست. وقتی بیرون می‌آمدیم از پدرم پرسیدم. گفت داخل این پاکت‌ها پول است برای کمک به هیئت. 
آخرین برنامه هیئت‌ها خانه تولیت بود و از آنجا دیگر پرچم‌ها را جمع می‌کردند و به‌سرعت به طرف تکیه خود می‌رفتند و پایان یک عاشورایی دیگر.

حسین مقیمی

نظر شما