ساماندهی فضائی سکونتگاههای روستائی : مورد شهرستان تایباد
پارسا کارشناسی ارشد 1374
پدیدآور: رستم صابریفر
استاد راهنما: حسین شکویی
دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی
چکیده
روند کنونی توزیع فضایی جمعیت ، فعالیت و امکانات در پهنه شهرستان مورد بررسی، به تبع ساختار فضایی کلی کشور ناهمگن و نامتعادل بوده و ادامه چنین روندی توزیع نامتعادلتر خدمات و امکانات در بین عناصر پویای سرزمین (شهر و روستا) را درپی خواهد داشت و در نتیجه آن، اشغال محیط طبیعی بشکل ناهنجاری صورت گرفته و روز به روز روستاهای کوچک و کم جمعیت به نفع شهرها و مراکز جمعیتی بزرگتر تخلیه میشوند بطوریکه در طی یک دوره ده ساله بیش از 65 روستا در سطح شهرستان بکلی از نقشه جغرافیایی ناپدید شده، به عبارت دیگر هر ساله بیش از هفت روستا تخلیه شدهاند این درحالی است که جمعیت دوآبادی از بزرگترین آبادیهای منطقه که از موقعیت بهتری در زمینه امکانات و تسهیلات برخوردارند، بطور متوسط هر ده (10) سال به دوبرابر رسیده است (آبادیهای با خزر و کاریز) ادامه چنین روندی ضمن متورم نمودن مراکز بزرگ جمعیتی، و تمرکزگرایی در یک یا چند نقطه بخصوص ، در نهایت گسیختگی سازمان فضایی، و سلسله مراتب سکونتگاهی را درپی داشته است .به این ترتیب در بخشی از شهرستان نه تنها بر مشکلات و هزینههای ساکنین روستاهای مختلف منطقه جهت دسترسی به خدمات و امکانات رفاهی میافزاید، بلکه در بخش دیگری از آن بدلیل استقرار نامتناسب امکانات و تسهیلات رفاهی، از ظرفیت کامل اینگونه امکانات به نحو بهینه استفاده نشده و بخشی از سرمایههای ملی هرساله از این طریق به هدر میرود.این درحالی است که، عدم استقرار جمعیت در نقاط مختلف شهرستان فقدان بهرهگیری متناسب و کامل از امکانات محیطی و منابع موجود را درپی داشته، و تخریب و اضمحلال اینگونه منابع را به همراه دارد که نتیجه چنین روندی با توسعه پایدار و حفاظت محیط زیست انسانی کاملا" در تضاد است .بر این اساس و در جهت سازماندهی فضا برای مدیریت هدفمند و بهینه، تحقیق حاضر در پهنه شهرستان تایباد به انجام رسیده است .عمده اهدافی که در این تحقیق بدنبال آن هستیم بشرح زیر میباشد. 1 - پویاسازی فعالیتهای مختلف و استفاده متناسب از منابع تمرکز یافته در نقاط پراکنده در سطح شهرستان. 2 - جلوگیری از روند روبه تزاید مهاجرتهای روستایی و نظم بخشی به الگوی استقرار جمعیت و امکانات . 3 - ایجاد و استقرار نظام متناسب سلسله مراتبی در حوزههای روستایی منطقه در جهت اتصال معقول این حوزهها به شبکههای بزرگتر.در طی این مطالعه با بکارگیری چندین مدل تکنیکی و بهرهگیری از روشهای مختلف آماری و ریاضی ضمن اثبات این مطلب که ساختار فضایی و سلسله مراتبی شهرستان دچار نابسامانی بوده و روابط بین کانونها به شکل منظم و بهینه در جریان نیست و در استقرار مراکز خدماترسانی، عوامل طبیعی، انسانی و اقتصادی به درستی تحلیل نشدهاند، با استفاده از نتایج حاصله از کاربرد روشهای فوق و رفتارهای محیطی که درحال حاضر در بین سکونتگاهها در قالب عوامل محیطی قومی مذهبی و... اتفاق میافتد اقدام به ارائه الگویی گردید، که براساس آن نظام سکونتگاهی به شکلی استقرار خواهد یافت .که در آن هر مرکز از کوچک تا بزرگ با توجه به ویژگیهای درونی و بیرونی خود کارکردهایی مشخصی را در قالب یک سلسله مراتب فضایی، کالبدی عهدهدار میشوند.تا براین اساس از هدر رفتن نیروها و امکانات معدود و محدود جلوگیری نمایند.و تاحد ممکن تمامی مراکز روستایی، خدمات ضروری را برای رفع نیاز خود در یک فاصله دسترسی متناسب دریافت دارند، و در نهایت با انتظام سازمانی خودیکپارچگی فضایی را در سطوح مختلف عملکردی عینیت بخشند.
نظر شما