موضوع : نمایه مطبوعات | پگاه حوزه

انقلاب اسلامی و ابعادی متفاوت برای جهان امروز

مجله  پگاه حوزه  08 تیر 1381، شماره 55 

نویسنده : ملکوتیان، مصطفی
از نیمه ی دوم قرن 18 تا پایان قرن 20، جهان شاهد وقوع تنوعی از انقلاب های اجتماعی و سیاسی بوده است. در حقیقت این انقلاب ها جهان امروز ما را ساخته اند. یکی از تفاوت های عمده ی انقلاب های معاصر با انقلاب های گذشته، در میزان بالای تغییرات داخلی و بین المللی است که انقلاب های جدیدبا خود به همراه می آورند.

از میان انقلاب های مشهور معاصر، سه نوع انقلابِ کاملاً مجزا از هم قابل تشخیص است: 1- انقلاب های لیبرال (فرانسه1789)؛ 2- انقلاب های مارکسیستی (روسیه 1917 - چین 1949)؛ 3- انقلاب های دینی و مذهبی (ایران 1979 / 1357)، (نیکاراگوئه 1979 نیمه دینی). بدون شک باید، مهم ترین ویژگی منحصر بفرد انقلاب اسلامی ایران را در ماهیت، ایدئولوژی و نوع شعارهای این انقلاب ورهبری آن جست وجو کرد. از ویژگی های ایدئولوژی انقلاب اسلامی می توان به درون زا بودن و برخاستن از فرهنگ و تاریخ خودی، دینی بودن و نهایتا داشتن همه ی عناصر خوب و مطلوب نسبت به سایر ایدئولوژی های انقلابی، اشاره کرد.

در حالی که در انقلاب های لیبرال مسلک؛ مانند انقلاب فرانسه، ایدئولوژی های انقلابی با افکار متفکران قرن 18؛ مانند «فمنیسکو، ولتر و روسو» پیوند می خورد، که هم از سنت و هم از تاریخ این کشور بریده اند و بعضی از آنان از برخی تحولات خارجی -؛ مانند سیستم حکومتی پادشاهی مشروطه در انگلیس - الهام می گرفتند و در حالی که ایدئولوژی انقلاب های کمونیستی، همگی از بیرون وارد شده و هیچ گونه ارتباطی با تاریخ و فرهنگ بومی این کشورها نداشت؛ در ایران پیش از انقلاب، یک بازگشت به خویشتن و به فرهنگ خودی، پس از شکست ایدئوژی های ناسیونالیستی و کمونیستی رقیب پدید آمد. این حرکت، به ویژه پس از قیام 15 خرداد سال 1342 تشدید شد و در دانشگاه ها و مراکز علمی به صورت تشکیل انجمن های اسلامی و هم چنین در حوزه های علمیه خود را نشان داد. در حقیقت، نسل جدید پیش از انقلاب، با مشاهده ی نقاط ضعف ایدئولوژی های ناسیونالیستی و کمونیستی و ملاحظه ی وجود پتانسیل های بالقوه ی انقلابی در فرهنگ خودی، به تلاش های علما و روشنفکران مسلمان در زمینه ی طرح اسلام به عنوان یک ایدئولوژی انقلابی روی خوش نشان دادند. پیش از آن تجدّدگرایی که قبل از انقلاب مشروطه و به شکل های مختلفی در حیات سیاسی و اجتماعی حضور یافته بود با سیاست های پهلوی ها ونوع دیگری از آن (ناسیونالیزم) با شکست نهضت ملی ایران، آماده ی خالی کردن جا بود. لذا از یک سو چون ایدئولوژی های کمونیستی با کشیدن دیوارهای آهنین در کشورهای کمونیست، کارنامه ی خوبی بجا نگذارده و برابری موعود را هم نیاورده بودند،و از سوی دیگر، کمونیست های ایرانی؛ مانند حزب توده نیز در وابستگی به بلوک شرق زبانزد همگان بودند، این شکست ها با سازگاری علم و دین، مبارزه با شبهاب فلسفی و اجتماعی سیاسی علیه دین و امام خمینی که حلقه ی اکمال ایدئولوژی انقلاب که همه ی عناصر خوب ایدئولوژیک را داشت، با تلاش های در حال افزایش گروه های مذهبی برای بازگشت به خویشتن همراه شد.

طرفداران طرح اسلام به عنوان ایدئولوژی انقلاب به حق بر این مساله که همه ی نقاط مثبت سایر ایدئولوژی ها در ایدئولوژی اسلامی وجود دارد - از جمله برابری، عدالت اجتماعی، آزادی و... که با عرفان بهم می آمیزد تأکید می کردند. و بدین ترتیب، بازگشت به خویشتن فراگیر شد و همگان به این نکته که ایدئولوژی اسلامی می تواند وباید از قوه به فعل درآید معتقد گردیدند.

«هاناآرنت» از متخصصان بررسی پدیده ی انقلاب، یکی از ویژگی های انقلاب های معاصر و جدید را دنیوی بودن آنها می داند. اما دانشمندان نوسازی نیز بر این که از ویژگی های دولت های جدید رفتن به سوی سکولاریزه شدن فرهنگی است -مانند «آلموند» و «پاول» در کتاب سیاست تطبیقی، هانتینگتون و... - معتقد بودند. بدین ترتیب سازمان سیا معتقد بود که ساواک در ایران می تواند رهبران و کارگزاران حرکت های انقلابی - که به زعم آنان ناسیونالیست یا کمونیست بودند - را به راحتی جارو کند. اما ایدئولوژی خاص انقلاب اسلامی و پیوند آن با تاریخ و فرهنگ کشور، غرب را کاملا غافلگیر نمود. این امر باعث سرعت شگفت آور انقلاب، بسیج و به میدان آمدن اکثر قریب به اتفاق مردم شد، بگونه ای که امکان در دست گرفتن هر گونه ابتکار عملی را از سوی رژیم شاه یا حامیان خارجی آن سلب کرد. مردم در کنار اعتراضات و تظاهرات خیابانی ادامه دار و گسترده، همه جا دست به اعتصاب زدند، حتی در ارتش و نهادهای وابسته به حکومت. این روش همگان را به ایستادگی ناپذیر بودن انقلاب معتقد ساخت. روشی که در هیچ کدام از دستجات انقلاب که دانشمندان بیان کرده اند - از جمله انقلاب های غربی یا شرقی - سابقه نداشت.

در این میان باید به نوع خاص رهبری امام خمینی (ره) و استراتژی و تاکتیک های ویژه ای که در حرکت و پیشبرد آن و بسیج توده ها بکار رفت نیز توجه نمود. امام از همان آغاز کار، یعنی دهه ی 40 و حتی دو دهه ی پیش از آن معتقد به حرکت از طریق مرجعیت عامه بودند. ایشان بر این باور بودند که تنها از طریق وحدت و همراهی مردم است که هر حرکتی در مقابل یک حکومت وابسته ی تا دندان مسلح امکان پذیر است. امام به علاوه از درگیری مردم با نیروهای مسلح جلوگیری می نمودند و با تیز بینی خاصی از شرایط ایجاد شده در هر زمانی؛ از جمله(دادن اعلامیه در مناسبت های مختلف، مانند جشن های 2500 ساله و...) استفاده می کردند.

امام خمینی(ره) با گرایشاتی که حتی در حوزه های علوم دینی در باره ی جدایی دین از سیاست وجود داشت مبارزه می کردند و درس هایی که در نجف اشرف درباره ی حکومت اسلامی مطرح نمودند، به دستمایه ی خوبی برای ایدئولوژی انقلاب اسلامی تبدیل شد.

و نهایتا باید به این نکته اشاره کنیم که دینی بودن و پیوند ایدئولوژی انقلاب اسلامی با تاریخ وفرهنگ کشور به تحولا ت انقلابی و بسیج و آمدن مردم به صحنه سرعت بخشید، به گونه ای که پس از حدود سیزده ماه توانست یک حکومت قدرتمند - که بر اساس دکترین نیکسون رییس جمهور امریکا به ژاندارم امریکادر منطقه تبدیل شده و توانسته بود کمر یک نهضت یا حرکت انقلابی در شبه جزیره ی عربستان یعنی جبهه ی آزادی بخش ظفار را در هم بشکند را از پای در آورد. لذا غرب باور کرد، حکومتی که در بیرون چنین قدرتمند ظاهر می شود، در داخل کشور خود، بسی تواناتر خواهد بود.

این ویژگی منحصر بفرد انقلاب اسلامی، یعنی دینی بودن و پیوند با تاریخ و فرهنگ کشور، اثر خود رابر تحولات پس از انقلاب به جا گذارده و ثبات قابل اعتمادتری پدید آورده است. در حالی که فرانسه باوقوع انقلاب 1789 یک دوره ی طولانی بی ثباتی و حتی انقلاب های پیاپی راتجربه کرد و در روسیه - زمان استالین - بین 9 تا 20 میلیون نفر از مردم کشته شدند که این بی ثباتی ها مستقیما با نوع ایدئولوژی انقلابی آن ها پیوند داشت.

نظر شما