تأسیس وزارت دانش انسانی
مجله پگاه حوزه 22 تیر 1381، شماره 57
نویسنده : فیاض، ابراهیم
1. یکی از شاخصه های تمدن، تمایزیابی رشته های تخصصی در سطح آموزش، آموزشکده ها، دانشگاه ها می باشد؛ بنابراین برای رسیدن به رشد دانش و فنون، این تمایزیابی باید انجام گیرد.
2. یکی از اساسی ترین دانش های بشری، دانش انسانی است؛ دانشی که به بحث های بنیادی درباره ی وجود انسانی در سطح جامعه و فرد می پردازد و عام ترین نظریه ها درباره ی انسان و جهان را ارایه می دهد؛ به طوری که اگر در جامعه ای این علوم ضعیف باشد، دچار بدبختی و عدم تحرک عمیق خواهد شد. تاریخ تمدن ها و علوم انسانی گواه صادقی بر آن است.
3. یکی از وجهه های قوت یابی دانش انسانی، عدم تسلط علوم دیگر، یعنی پزشکی و فنی بر آن است. اگر علوم مذکور بر علوم انسانی تسلط پیدا کنند، سبب رکود علوم انسانی خواهند شد، چرا که علوم مذکور علوم تجربی و دقیق به معنای ریاضی آن می باشد. این مسأله سبب تحقیر دانش انسانی توسط متخصصین علوم فنی و پزشکی خواهد شد و در نتیجه عدم توجه به علوم انسانی را در سطح جامعه در پی خواهد داشت، چنان که در اکثر کشورهای غیر غربی و غیر صنعتی شده و بالأخص ایران رخ داده است.
4. از سه مقدمه ی بالا روشن می شود که امور اداری علوم انسانی، باید در دست متخصصین دانش انسانی قرار گیرد نه متخصصین علوم فنی و پزشکی. به همین دلیل، باید وزارتخانه ی علوم انسانی تأسیس شود.
5. این ضرورت زمانی روشن تر می شود که در سال های اخیر نام «وزارت فرهنگ و آموزش عالی» به صورت یک نام فنّی درآمده است؛ «وزارت علوم، فناوری و تحقیقات».
کلمه ی علوم، مشعر و مشیر به علوم تجربی است، نه دانش انسانی و این به معنی فنی زدگی وزارتخانه ی مذکور است. این مطلب از اسم بعدی آن به خوبی روشن می شود؛ «فناوری» و «تحقیقات» که به علوم تجربی مربوط می باشد نه دانش انسانی.
تقسیم بودجه در وزارت علوم و فناوری نیز شاهد دیگری بر این مطلب است؛ زیرا می توان گفت که ته مانده ی بودجه ی این وزارتخانه به دانش انسانی تعلق می گیرد. این مسأله موجب معکوس شدن هرم دانش در دنیای امروز، مخصوصا ایران شده و خواهد شد.
6. وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی نیز اخیراً از وزارت فرهنگ و آموزش عالی (علوم تحقیقات و فناوری) جدا شد که این مسأله سبب رشد علوم پزشکی و تمرکز تصمیم گیری های مربوط به این علم در دست متخصصین آن گردید. بنابراین، این تصمیم در باب دانش انسانی نیز قابل تکرار می باشد.
7. این جداسازی موجب به وجود آمدن هزینه ای اضافه بر بودجه ی دولت نخواهد شد؛ چرا که امکانات فعلی وزارتخانه می تواند با انصاف و عدالت بین این دو رشته ی کلی، یعنی فنی و انسانی تقسیم شود.
8. این وزارتخانه می تواند به دانش انسانی در همه ی سطوح جامعه شکل و نظم ببخشد.
در کنار دانشگاه و رشته های مربوط به دانش انسانی، حوزه های علمیه ای وجود دارند که سهم بسیار مهمی در دانش انسانی ایران داشته اند. چون فنّی زدگی در سطح وزارتخانه وجود داشته است، متأسفانه رابطه ی معقول و اداری بین حوزه های علمیه و دانشگاه ها به طور دقیق برقرار نشده و حتی موجب دوری این دو مرکز مهم از یک دیگر شده است. اگر وزارتخانه ی دانش انسانی تشکیل شود، این ارتباط دقیق و سازمان یافته تر خواهد شد که توسعه ی دانش انسانی و مراکز آن را به دنبال دارد و هم موجب رشد و توسعه ی حوزه های علمیه هم از نظر کیفی و هم از نظر کمّی خواهد گردید.
9. تأسیس وزارتخانه ی دانش انسانی موجب می شود که سطوح تخصصی علوم انسانی درایران ارتقا یابد. امروزه کشور ما در بسیاری از رشته های دانش انسانی دچار کمبود متخصص و رشته های تخصصی می باشد. این مسأله موجب مهاجرت نیروی انسانی موجود در دانش انسانی به خارج از کشور شده است؛ چرا که نه امکان تقسیم وجود ندارد، نه تعلّم.
10. اگر این وزارتخانه تأسیس شود. موجب ارتقای سطح دانش انسانی در مقابل دانش فنی خواهد شد و آن را از این حالت نجات خواهد داد و این ارتقای درجه سبب ایجاد رقابت سازنده ای با علوم فنی خواهد گردید و رشته های میان رشته ای بین علوم فنی و دانش انسانی را در پی خواهد داشت که در نتیجه ی آن هم دانش انسانی و هم علوم فنی رشد خواهند کرد و این جدایی از بین خواهد رفت.
11. تأسیس «وزارتخانه ی دانش انسانی» موجب می شود که دانش انسانی در ایران از حالت غربی خود بیرون بیاید و دانش انسانی ایرانی پدید آید. چرا که این وزارتخانه می تواند با برنامه ای خاص و متمرکز، برای محلی کردند دانش انسانی در ایران اقدامات لازم را به عمل آورد.
12. تأسیس «وزارتخانه دانش انسانی» سبب کاربردی شدن علوم انسانی نیز خواهد شد؛ چرا که این وزارتخانه باید ضرورت وجود خود در جامعه و دانشگاه را به اثبات برساند و این اثبات جز از راه کاربردی کردن دانش انسانی و پاسخ گویی به نیازهای جامعه عملی نخواهد شد.
13. متاسفانه رشته های دانش انسانی در ایران به علت غیرمتمرکز بودن اداری، بسیار دچار پراکندگی کمّی و کیفی است. این پراکندگی کمّی و کیفی، سبب سقوط این رشته ها و عدم اطلاع از وضعیت یک دیگر و سوء تفاهم ها و عدم یاری یکدیگر و... شده است. اگر این وزارتخانه تشکیل شود، همه ی این مشکلات حل خواهد شد و ارتباط میان رشته ای دانش انسانی اوج خواهد گرفت که نتیجه ی آن رشد و توسعه ی دانش انسانی در کشور می باشد.
14. ایران کشوری است که دارای آثار فرهنگی - تمدنی بسیاری است و امروزه نیز به عنوان یک کشور فرهنگ ساز در سطح منطقه و جهان مطرح است، چرا که ایران اسلامی آخرین انقلاب قرن بیستم و یکی از چند انقلاب مهم جهان را رقم زد.
ما برای بررسی فرهنگ ما قبل تاریخ و سپس ما بعد تاریخ خود و در نهایت وضعیت حال، احتیاج به تمرکز داریم. این تمرکز اداری موجب می شود که گذشته به حال آید و آینده را رقم بزند و این تضاد گذشته و حال و آینده در ایران از بین برود. این اولین قدم در رشد، توسعه، تعالی و سعادت ایرانیان است.
به همین دلیل، تمامی نهادهای مربوط به دانش انسانی، چه دانشگاهی، چه حوزوی، چه دولتی (مثل مرکز گفت وگوی تمدن ها یا مرکز ایران شناسی) و چه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و... همه و همه باید به میدان آمده، تحقق این امر را بر عهده گیرند.
نظر شما