غبار خشکسالی و تجربه تلخ تشنگی (۱)
غبار خشکسالی و تجربه تلخ تشنگی، رهآورد استفاده نادرست از منابع آب در کشور است.
پیرو نشست شماره ۵۱۷ بنیاد قمپژوهی با موضوع «تحلیل منابع محلی گرد و غبار در استان قم» در تاریخ نهم مردادماه ۱۴۰۳ و استفاده از بیانات و مباحث علمی و پژوهشی اساتید گرانقدر در این زمینه بسیار مهم و تأثیرگذار بر زندگی، به نظر رسید مطالبی هرچند مختصر ولی از دیدگاه فرهنگی اجتماعی نیز در این خصوص تقدیم نمایم.
زمینههای ایجاد و گسترش بیابانها، نمکزارها و منابع گرد و غبار در سطح کشور و بهخصوص استان قم را در دسته بندی کلی میتوان به سه دسته عوامل تقسیم کرد:
یک. عوامل و دلایل تغییرات اقلیمی جهانی و منطقهای که هرچند به صورت غیر مستقیم، انسانها و ما نیز در آن نقش داشته و دخالت داریم ولی به هر حال از کنترل ما خارج بوده و به چرخه طبیعت و اراده پروردگار عالم مرتبط است.
دو. عوامل و دلایل مدیریتی و سیاستها و خط مشیهای دولتی در سطح ملی و استانی که نتیجه تصمیمات و عملکردهای دولتمردان و مدیران در طول تاریخ معاصر است. واضح است که مردم با نوع انتخابها، مطالبات و پیگیریهای خود در این دسته از عوامل و دلایل نقش داشته و میتوانند دخالت نموده و تأثیرگذار باشند. توجه به فرهنگ شایستهگزینی و فرهنگ مطالبهگری صحیح و پیگیری مستمر در اینگونه موارد بسیار حائز اهمیت است و میتواند از نابودی روستاها و مزارع و گسترش بیرویه شهرها و حاشیهنشینی و عدم توازن گستردگی جمعیت تا حدودی جلوگیری نماید.
همچنین مردم با رعایت و پایبندی به قوانین و مقررات خوب و مفید و متعهد بودن به فرهنگِ مقدم بودنِ مصالح عمومی بر منافع شخصی، میتوانند در این زمینه نقشهای مثبتی داشته باشند. عدم تغییر کاربریهای غیر قانونی زمینها، رعایت الگوهای مصرف، رعایت الگوهای مصوب کشاورزی و آبیاری و به طور کلی، همکاری و همراهی با مسئولان در اجرای صحیح سیاستهای ابلاغی دولت در توزیع عادلانه منابع آب و تخصیص حقآبهها، انتقال صنایع آب بر از مناطق خشک به مناطق ساحلی و پایبندی به فرهنگ اتحاد و انسجام ملی در حفظ منابع حیاتی و محیط زیست و بهویژه منابع بسیار محدود و گرانبهای آب، در کاهش اثرات منفی این دسته از عوامل و دلایل، بسیار مهم و تأثیرگذار خواهد بود.
سه. عوامل و دلایل مرتبط با فرهنگ ملی و فرهنگ عمومی کشور و مردم و بهخصوص مردم شریف استان قم. ما ایرانیان، زمانی پیشتاز استفاده درست از آب و حافظ خوبی برای محیط زیست بودهایم و متأسفانه امروزه در برخی از موارد، پیشتاز نابود کردن منابع حیاتی خود هستیم. تغییر ذائقه، رفتار و سبک زندگی ما باعث و تشدید کننده آثار مخرب خشکسالی شده و بر سرعت نابودی منابع طبیعی و گرفتار آمدن در عواقب و پیامدهای گریز ناپذیر آن افزودهایم.
گسترش بیضابطه و بیمارگونه فرهنگ باغچهسازی و خوشنشینی در مناطق بالادستی و خوش آب و هوا، حفر چاههای غیر مجاز، ساخت استخرهای ذخیره آب برای مصارف غیر ضروری، استقبال و رو آوری غیر متعارف به تفریحات و ورزشهای آبی در مناطق غیر ساحلی، گرمسیری و خشک و به طور کلی، گرفتار شدن در فرهنگ غلط مصرفگرایی و بیتوجهی به مصالح عمومی و کار و زندگی مردم پایین دست و ساکن در مناطق خشک و بیآب و گرفتار شدن در منفعتطلبی و راحتطلبیهای فردی، خانوادگی و قوم و قبیلهای.
چگونه است که غالباً و اکثر مردم در حوادث و بلایای بزرگ مانند زلزله، به کمک همدیگر میشتابیم و یا برای قطع نشدن جریان برق در تابستان و گاز در زمستان برای دیگر هموطنان در اقصی نقاط کشور، تن به صرفهجویی داده و با استفاده درست از این منابع خدادادی، به فکر همه هموطنان خود هستیم ولی در مورد مصرف آب، آنطور که باید عمل نمیکنیم.
نتیجه رویکرد و عملکرد ناصحیح ما بهخصوص در دسته دوم و سوم عوامل فوق الذکر، همین وضعیت وحشتناک و رو به وخامت اقلیمی و زیستی است. خشک شدن باغات و مزارع، نابودی مراتع، از بین رفتن دریاچهها، آبگیرها و تالابها، نتیجهای جز گرفتارآمدن در محاصره بیابانها و شورهزارها و هر روزه قرارگرفتن در معرض ریزگردها و غبارهای کشنده و نابود کننده ندارد.
همه دولتمردان، بدون سیاستبازی و به دور از منفعتطلبی هایفردی، گروهی و جناحی و با درنظر گرفتن مصالح شهر و استان و حتی مصالح ملی، باید فرهنگ خدمت عالمانه و صادقانه به میهن و مردم را سرلوحه کار خود قرار دهند و به صورت شبانهروزی و جهادی در این زمینه کار و تلاش نمایند تا اولاً این اژدهای خطرناک و ویران کننده را متوقف نمایند و ثانیاً با تدابیر متقن و کارشناسی شده، به جبران آسیبها و برطرف نمودن آنها بپردازند.
سید محمدحسین امـامـی
دانشجوی دکتری مدیریت و برنامهریزی فرهنگی اجتماعی
نظر شما