موضوع : پژوهش | مقاله

تفاسیر موضوعی‌ در قرن‌ حاضر

فهرست عناوین

فهرست عناوین

رجبعلی سالاریان0
تعریف‌ تفسیرموضوعی‌1
اهمیت‌ و نقش‌ تفسیر موضوعی‌2
تاریخچه‌ تفسیر موضوعی‌3
روشهای‌ تفسیری‌ موضوعی‌4
شیوه‌تفسیر با محور الله‌4
تفسیر قرآن‌ به‌ قرآن‌5
روش‌ تسلسل‌طبیعی‌8
شیوه‌ موضوع‌ مداری‌9
شیوه‌ توحیدی‌10
منابع‌ ومأخذ:11
GolestanQuran Weekly, Serial 147, N 10312
هفته نامه گلستان قرآن سال چهارم شماره پیاپی 147 دوره جدید شماره 103 دوشنبه 17 دی ماه138012

رجبعلی سالاریان

اهمیت‌ و توجه‌به‌ تفسیر در دوره‌ معاصر از نظر موضوع‌ و روشهای‌ گوناگونی‌ که‌ افراد و گروهها وموسسات‌ مختلف‌ در زمینه‌ تحقیق‌ و

تنظیم‌ آن‌ پیش‌ گرفته‌اند سبب‌ گردید که‌ این‌شیوه‌ تفسیری‌ جایگاه‌ ویژه‌ای‌ را در میان‌ شیوه‌های‌ دیگر به‌ خود اختصاص‌ دهد.

 

امروزه‌ در سایه‌گسترش‌ معارف‌ و فرهنگ‌ قرآنی‌ و با توجه‌ به‌ مباحث‌ تفسیری‌ و نقد و بررسی‌ ابعادگوناگون‌ گرایش‌ به‌ تفسیر

موضوعی‌ بیشتر شده‌ است‌. و محققان‌ و مفسران‌ و مؤسسات‌،سازمانها و نهادهای‌ زیادی‌ در تصحیح‌ و تکمیل‌ این‌ امر مهم‌ گام‌ برداشته‌اند وامید

است‌ که‌ این‌ گونه‌ فعالیتها بیشتر و بیشتر شود و برای‌ نسلهای‌ آینده‌تفاسیر جامع‌تر و کامل‌تر و به‌ روزتر از نظر موضوعی‌ داشته‌

باشیم‌.

 

1

 

 

تعریف‌ تفسیرموضوعی‌

 

قبل‌ از اینکه‌به‌ بیان‌ بحث‌ اهمیت‌ و توجه‌ به‌ روشهای‌ موضوعی‌ تفسیر پرداخته‌ شود، ضروری‌است‌ که‌ معنی‌ معمول‌ و رایج‌ تفسیر

موضوعی‌ را بدانیم‌.

 

زمانی‌ که‌ صحبت‌از تفسیر قرآن‌ به‌ بحث‌ گذاشته‌ می‌شود. منظور همان‌ تفسیر ترتیبی‌ است‌ که‌ آیات‌قرآن‌ را به‌ ترتیب‌ موجود مورد

بررسی‌ قرار می‌دهند. این‌ شیوه‌ (تفسیر ترتیبی‌)از صدر اسلام‌ تاکنون‌ در تفسیر قرآن‌ معمول‌ بوده‌ و اکثر دانشمندان‌ و عالمان‌بزرگ‌

اسلام‌ از این‌ روش‌ استفاده‌ می‌کردند. در نقطه‌ مقابل‌ این‌ روش‌، در دوره‌معاصر، راه‌ دیگری‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ معانی‌ و حقیقت‌ قرآن‌ رایج‌

گشته‌ است‌. وآن‌ اینکه‌ تفسیر، آیات‌ قرآن‌ براساس‌ موضوعات‌ مختلف‌ مربوط‌ به‌ اصول‌ و فروع‌اسلامی‌ و پاسخگویی‌ به‌ نیازهای‌ انسانی‌،

در برابر مشکلات‌ اجتماعی‌، سیاسی‌ واقتصادی‌ و اخلاقی‌ مورد مطالعه‌ و بررسی‌ قرار می‌دهد.

 

انسانها سؤالات‌ مختلف‌ و شبهات‌ خود را در موضوعات‌ اعتقادی‌،اسلامی‌، سیاسی‌، اقتصادی‌ و...بگیرند. مثلااگر بخواهیم‌ درباره‌

«اهداف‌اجتماعی‌ قرآن‌» صحبت‌ کنیم‌ باید آیاتی‌ که‌ درباره‌ کمک‌ به‌ دیگران‌، عیادت‌بیماران‌ و بعضی‌ از اعمال‌ که‌ با جمع‌ میسر است‌ مثل‌

نماز جمعه‌ و نماز عید فطرو عید قربان‌ را بدانیم‌ و یا اعمالی‌ که‌ به‌ رشد و شکوفایی‌ انسان‌ می‌انجامدتوجه‌ کنیم‌ در مجموع‌، این‌ شیوه‌ از

تفسیر قرآن‌ «تفسیر موضوعی‌» نامیده‌ می‌شود.

 

2

 

 

اهمیت‌ و نقش‌ تفسیر موضوعی‌

 

همانطور که‌ می‌دانیم‌نزول‌ قرآن‌ بر پیامبر با توجه‌ به‌ نیازها و شرایط‌ خاص‌ آن‌ دوره‌ صورت‌ می‌گرفت‌و بسیاری‌ آیات‌ قرآن‌ تنها یک‌ بعد از

ابعاد گوناگون‌ موضوع‌ را مورد بحث‌ قرارمی‌دهد. مثلادر مورد «قیامت‌» در بعضی‌ آیات‌، فقط‌ اصل‌ امکان‌ معاد مطرح‌می‌شود. و در جاهای‌ دیگر

معانی‌ دیگر دارد. که‌ اگر هر یک‌ از آیات‌ مربوط‌ به‌قیامت‌ را بخواهیم‌ جداگانه‌ و بدون‌ در نظر گرفتن‌ دیگر آیات‌ مربوطه‌ تفسیر کنیم‌تنها

به‌ گوشه‌ای‌ از آن‌ پی‌ برده‌ایم‌. یا تعابیری‌ که‌ در مورد انسان‌ در قرآن‌بکار برده‌ می‌شود در جایی‌ به‌ عنوان‌ شیطان‌، انسی‌، جنی‌، کافر و

منافق‌ و مؤمن‌و متقی‌ بکار می‌برد. خدای‌ سبحان‌ نفس‌ انسان‌ را با سرمایة‌ شناخت‌ فجور و تقواآفرید:

 

«فألهمها فجورهاو تقواها»(1) قرآن‌ کریم‌ در جریان‌ یکی‌ از جنگها از مناطق‌ با تعبیر شیطان‌ یادکرده‌ است‌: «ذالکم‌ الشیطان‌ یخوف‌ اولیاءه‌»

(2) و همچنین‌ آیات‌ مربوط‌ به‌جامعه‌ و فلسفه‌ احکام‌، نماز، جهاد و حج‌ و... که‌ اگر آیات‌ هریک‌، یک‌ جا موردتوجه‌ قرار گیرد ممکن‌ است‌ از طریق‌

تفسیر موضوعی‌ حل‌ شود. در صورتی‌ که‌ بدون‌دست‌ یازیدن‌ به‌ تمام‌ آیات‌ فقط‌ همان‌ بخش‌ از موضوع‌ روشن‌ شده‌ است‌.

 

همچنانکه‌ می‌دانیددر قرآن‌ کریم‌، آیات‌ به‌ دو دسته‌ محکم‌ و متشابه‌ تقسیم‌ می‌شوند و معنای‌ اصیل‌و متشابهات‌ با ارجاع‌ به‌ محکمات‌ فهمیده‌

می‌شود.(3) این‌ خود نوعی‌ از تفسیرموضوعی‌ است‌ چرا که‌ انبیاء و اولیاء معصوم‌ الهی‌ محکمات‌ جامعه‌ می‌باشند وافراد دو پهلو که‌ کارهایشان‌

شبیه‌ به‌ حق‌ است‌ ولی‌ حق‌ نیستند‌ و خود مؤمن‌نما هستند و مؤمن‌ نیستند. اینها با روش‌ تفسیر موضوعی‌ مشخص‌ می‌شود.

 

3

 

 

تاریخچه‌ تفسیر موضوعی‌

 

گرچه‌ قدمت‌تفسیر ترتیبی‌ به‌ مراتب‌ از تفسیر موضوعی‌ بیشتر است‌. اما تفسیر موضوعی‌ پس‌ ازظهور تفاسیر مأثور و تأثیر

یافته‌ ظهور پیدا کرده‌ است‌. ولی‌ همچون‌ تفاسیرترتیبی‌ از مرحله‌ آغازین‌ باشرحی‌ کوتاه‌ در موضوعات‌ مانند اسباب‌ نزول‌ آیات‌،آیات‌ محکم‌

و متشابه‌، ناسخ‌ و منسوخ‌، مجازات‌ در قرآن‌ شروع‌ و به‌ تدریج‌ باتفسیر قرآن‌ به‌ قرآن‌ به‌ جمع‌ بندی‌ موضوعی‌ در کنار تفاسیر ترتیبی‌

در قرآن‌معاصر رشد کرده‌ است‌.

 

نمونه‌های‌ گویااز تفسیر را می‌توان‌ از بررسیهای‌ به‌ شکل‌ تک‌ نگاری‌ یا سلسله‌ای‌ مانند هدایت‌از نظر قرآن‌، زن‌ در قرآن‌، اهداف‌ اجتماعی‌

قرآن‌، حجاب‌ در قرآن‌ و تاریخ‌ درقرآن‌ و...جستجو کرد. و مواردی‌ چون‌ توجه‌ به‌ نیاز اجتماعی‌ و فرهنگی‌ انسان‌ به‌وجود آمد. این‌ حرکت‌ زمینه‌ را

برای‌ تفسیر موضوعی‌ بسیار زیاد فراهم‌ آورده‌ است‌.

 

قابل‌ توجه‌ است‌که‌ زمینه‌های‌ تفسیر موضوعی‌ در فرمایشات‌ ائمه‌ (ع‌) نیز دیده‌ می‌شود. به‌عنوان‌ مثال‌ در مورد مبهم‌ نبودن‌ قرآن‌ روایتی‌ از

امام‌ محمد باقر (ع‌) است‌ که‌می‌فرماید: فمن‌ زعم‌ أن‌ کتاب‌ الله‌ مبهم‌ فقد هلک‌ و اهلک‌» (4) هر کس‌ گمان‌کند که‌ کتاب‌ خدا مبهم‌ است‌ پس‌ به‌ طور

قطع‌ هلاک‌ شده‌ است‌ و دیگران‌ را هلاک‌گردانیده‌ است‌. هم‌ خود او درباره‌ شناخت‌ قرآن‌ گمراه‌ شده‌ و هم‌ دیگران‌ را به‌گمراهی‌ کشانده‌ است‌.

 

4

 

 

روشهای‌ تفسیری‌ موضوعی‌

 

تفسیر موضوعی‌همانند سایر انواع‌ تفاسیر شیوه‌ و روشهای‌ مختلفی‌ دارد و کسانی‌ که‌ با روشهای‌دیگر تفسیر کار کرده‌اند

نمی‌توانستند به‌ اندازه‌ این‌ تفسیر با موضوعات‌ مختلف‌برخورد قابل‌ قبولی‌ داشته‌ باشند که‌ این‌ بر می‌گردد به‌ چگونگی‌ تحقیق‌ و

تنظیم‌و نگارش‌ موضوعات‌ که‌ از روشهای‌ مختلفی‌ استفاده‌ شده‌ است‌.

 

حال‌ به‌ ذکر وتعریف‌ بعضی‌ از روشها به‌ اختصار می‌پردازیم‌:

 

 

شیوه‌تفسیر با محور الله‌

 

این‌ روش‌ که‌براساس‌ نحوه‌ نگرش‌ و تنظیم‌ تفسیر می‌باشد. تقسیم‌ معارف‌ قرآن‌ براساس‌ «الله‌»است‌. در این‌ تقسیم‌ معارف‌ قرآن‌

براساس‌ فکر و ایده‌ و جریان‌ هدفدار تعقیب‌ وتقسیم‌ می‌شود.

 

در این‌ روش‌موضوعات‌ مختلف‌ در عناوین‌ کلی‌ و عام‌ و بر پایه‌ خدا محوری‌ مورد بررسی‌ قرارمی‌گیرد. و یکپارچه‌ دیدن‌ همه‌ موضوعات‌ در سایه‌

«خدا محوری‌» از ویژگیهای‌ اصلی‌این‌ شیوه‌ است‌. یکی‌ از کسانی‌ که‌ در این‌، تحقیقاتی‌ داشته‌ است‌ استاد محمدتقی‌ مصباح‌ یزدی‌

می‌باشد. ایشان‌ معتقد است‌ که‌ معارف‌ قرآنی‌ از نقطه‌ آغازهستی‌ شروع‌ و به‌ ترتیب‌ مراحل‌ خلق‌ و تدبیر الهی‌ مورد بحث‌ واقع‌ می‌شود و

به‌بیان‌ ویژگیهای‌ جامعه‌ آرمانی‌ ختم‌ می‌گردد. و در همه‌ مراحل‌ ارتباط‌ با محوراصلی‌ «الله‌» کاملامحفوظ‌ است‌.

 

5

 

 

تفسیر قرآن‌ به‌ قرآن‌

 

تفسیر قرآن‌ به‌قرآن‌، یعنی‌ فهم‌ جمعی‌ آیات‌ قرآن‌ و تبیین‌ برخی‌ از آیات‌ فرعی‌ به‌ وسیله‌آیات‌ اصلی‌ و محوری‌ و این‌ همان‌ روشی‌ است‌ که‌

رسول‌ اکرم‌ (ص‌) به‌ عنوان‌مبین‌ قرآن‌ اعمال‌ کردند. در تبیین‌ برخی‌ از آیات‌ به‌ آیات‌ قویتر قرآن‌استدلال‌ و استناد می‌فرمودند. سیره‌

فقها و اصولیین‌ نیز در استفاده‌ از آیات‌ الاحکام‌ همین‌ بوده‌ و هست‌ که‌بادیدن‌ آیه‌ای‌ عام‌ یا مطلق‌، به‌ آن‌ کمک‌ نمی‌کنند بلکه‌ به‌ دنبال‌

آیات‌مخصص‌ و مقید یا آیات‌ ناسخ‌ و مانند آن‌ می‌روند تا در مجموع‌ به‌ فهم‌ کامل‌ وجامع‌ برسند.

 

سیره‌ عقلا نیزآن‌ است‌ که‌ در مطالعه‌ کتاب‌ یا اثری‌ همه‌ آن‌ را می‌خوانند و پس‌ از احاطه‌ به‌مجموع‌ آن‌ درباره‌ مفهومش‌ نظر می‌دهند. و در مواردی‌

برای‌ تأیید کتاب‌، از برخی‌از فصول‌ آن‌ برای‌ برخی‌ دیگر شاهد می‌آورند. و گاهی‌ برای‌ اشکال‌ بر کتاب‌،موارد متضاد را به‌ عنوان‌ نقضی‌

بر کتاب‌ می‌گیرند.

 

شیوه‌ «قرآن‌ به‌قرآن‌» غیر از «ضرب‌ قرآن‌ به‌ قرآن‌» است‌ که‌ به‌ روایات‌ مذمت‌ شده‌ است‌،چنانکه‌ امام‌ صادق‌ (ع‌) فرمود: «ماضرب‌ رجل‌ القرآن‌

بعضه‌ ببعض‌ الاکفر» یعنی‌هیچ‌ کس‌ بعض‌ قرآن‌ را به‌ بعض‌ دیگر آن‌ نزده‌ جز آنکه‌ کافر شده‌ است‌ ضرب‌قرآن‌ به‌ قرآن‌ معنای‌ مقابل‌

تفسیر قرآن‌ به‌ قرآن‌ را دارد. و معنایش‌ این‌ است‌که‌ هماهنگی‌ آیات‌ را بر هم‌ زنند و ارتباط‌ میان‌ ناسخ‌ و منسوخ‌ و پیوند تخصیص‌عام‌ و

خاص‌ و رابطه‌ تقییدی‌ مطلق‌ و مقید و پیوستگی‌ صدر و ذیل‌ آیات‌ را نادیده‌بگیرند.

 

و هر آیه‌ای‌ رابدون‌ مناسبت‌ با آیات‌ دیگر مرتبط‌ سازند و به‌ این‌ طریق‌، معنای‌ آیات‌ از مسیراصلی‌ خود خارج‌ می‌شود و با پذیرش‌ این‌ منهاج‌

ضلالت‌ فرعی‌ هر کس‌ به‌ رأی‌ ونظر خود آیات‌ را معنا می‌کند. و این‌ درست‌ بر خلاف‌ تفسیر قرآن‌ به‌ قرآن‌ است‌.که‌ قابل‌ به‌ پیوند پیوند

ذاتی‌ آیات‌ با یکدیگر می‌باشد. و معتقد است‌ که‌ آیات‌کریمه‌ قرآن‌ را با پیوند منطقی‌ و اصولی‌ آن‌ باید فهمید. تفسیر ارزشمند و

قیم‌استاد علامه‌ طباطبائی‌ (رض‌) نیز با همین‌ روش‌ تنظیم‌ شده‌ است‌.

 

در این‌ برای‌آشنایی‌ علاقمندان‌ به‌ تفاسیر بد نیست‌ به‌ ذکر چند ویژگی‌ اصلی‌ روش‌ تفسیراستاد علامه‌ طباطبائی‌ بپردازیم‌:

6

 

 

روش‌ تفسیری‌ که‌استاد در تفسیر «المیزان‌» داشته‌ است‌ دارای‌ ویژگیهای‌ به‌ شرح‌ ذیل‌ می‌باشد.

 

اول‌. استاداطلاع‌ نسبتاوسیع‌ و فراگیری‌ نسبت‌ به‌ تمام‌ ظواهر قرآنی‌ داشت‌ و لذا باطرح‌ هر آیه‌ای‌ طوری‌ درباره‌ آن‌ بحث‌ می‌کردند که‌

سراسر قرآن‌ مطمح‌ نظر علمی‌ایشان‌ بوده‌ است‌ زیرا یا از آیات‌ موافق‌ به‌ عنوان‌ استدلال‌ یا استمداد سخن‌به‌ میان‌ می‌آمد، یا اگر دلیلی‌ یا

تأئیدی‌ از آیات‌ دیگر وجود نداشت‌ آیه‌ محل‌بحث‌ به‌ گونه‌ای‌ تفسیر می‌شد که‌ مناقض‌ با هیچ‌ آیه‌ قرآن‌ مجید نباشد. و هر گونه‌ احتمال‌ یا

وجهی‌ که‌ مناقض‌ بادیگر آیات‌ قرآنی‌ بوده‌ مردود می‌دانست‌.

 

دوم‌: ایشان‌مسیری‌ طولانی‌ و عمیق‌ در سنت‌ مسلمه‌ معصومین‌ (ع‌) داشت‌ و لذا هر آیه‌ای‌ که‌طرح‌ می‌ شد طوری‌ آن‌ را تفسیر می‌ کرد که‌ اگر در

بین‌ سنت‌ معصومین‌ (ع‌) دلیل‌یا تأئیدی‌ وجود داشت‌ از آنان‌ به‌ عنوان‌ استدلال‌ یا استمداد بهره‌ برداری‌ می‌شد و اگر دلیلی‌ وجود نداشت‌

به‌ سبکی‌ آیه‌ محل‌ بحث‌ را تفسیر می‌ کرد که‌ بامناقض‌ با سنت‌ قطعی‌ آن‌ ذوات‌ مقدمه‌ نباشد.

 

سوم‌: استادعلامه‌ طباطبائی‌ تبحری‌ کم‌ نظیر در تفکر عقلی‌ داشت‌ و لذا هرآیه‌ مورد بحث‌ راطوری‌ تفسیر می‌ کرد که‌ اگر در بین‌ مبادی‌

بین‌ یا مبین‌ عقلی‌ دلیل‌ یا تأئیدی‌وجود داشت‌ از آن‌ در خصوص‌ معارف‌ عقلی‌، و نه‌ احکام‌ تعبدی‌ به‌ عنوان‌ استدلال‌بهره‌ برداری‌ شود. و

اگر بحثهای‌ عقلی‌ در آن‌ باره‌ ساکت‌ بود طوری‌ آیه‌ رامعنا می‌ فرمود که‌ با هیچ‌ دلیل‌ قطعی‌ عقل‌ مخالف‌ نباشد.

 

چهارم‌: ایشان‌در علوم‌ نقلی‌ مانند فقه‌ و اصول‌ و...صاحب‌ نظر بوده‌ و از مبانی‌ مسلمه‌ آنهااطلاع‌ کافی‌ داشت‌. و لذا اگر ادله‌ یا شواهدی‌ از آنها

راجع‌ به‌ آیه‌ مورد بحث‌وجود نمی‌داشت‌، هرگز آیه‌ را بر وجهی‌ حمل‌ نمی‌فرمود که‌ با مبانی‌ حتمی‌ آن‌رشته‌ از علوم‌ نقلی‌ یادشده‌ مناقص‌

باشد.بلکه‌ بروجهی‌ حمل‌ می‌کرد. که‌ تباینی‌با آنها نداشته‌ باشد.

 

پنجم‌: استادعلامه‌ طباطبائی‌ (ره‌) به‌ همه‌ محکمات‌ قرآن‌ در حد مفسری‌ متعارف‌ آشنا بود ومی‌فرمود برجسته‌ترین‌ آیة‌ محکمه‌، کریمه‌ (لیس‌

کمثله‌ شی‌ء)(5) است‌ و در شناخت‌متشابهات‌ نیز ماهر بود.

 

ششم‌: جناب‌استاد آشنایی‌ کامل‌ به‌ مبادی‌ برهان‌، شرایط‌ و مقدمات‌ آن‌ داشت‌ و لذا هرگزبرای‌ فرضیه‌ علمی‌ ارج‌ برهان‌ قایل‌ نبود و آن‌ را به‌

7

 

منزله‌ پای‌ ایستا و ساکن‌پرگار می‌ دانست‌ که‌ به‌ افکار آن‌ پای‌ دیگر پرگار حرکت‌ کرده‌، دایره‌ را ترسیم‌می‌ کند.

 

هفتم‌: ایشان‌آشنایی‌ کامل‌ به‌ مبادی‌ عرفان‌ و خطوط‌ کلی‌ کشف‌ و اقسام‌ گوناگون‌ شهود داشت‌و لذا در عین‌ دعوت‌ به‌ تهذیب‌ نفس‌ و استفاده‌

روش‌ تزکیه‌ از قرآن‌ و حمایت‌ ازریاضت‌ مشروح‌ و تبیین‌ راه‌ دل‌ در کنار تحلیل‌ راه‌ فکر هرگز کشف‌ عرفانی‌ خودیا دیگران‌ را معیار

تفسیر قرار نمی‌داد.

 

هشتم‌: استادعلامه‌ طباطبائی‌ (ره‌) در تشخیص‌ مفهوم‌ از مصداق‌ کار آزموده‌ بود و هرگز تفسیررا با تطبیق‌ خلط‌ نمی‌کرد.

 

نهم‌: ایشان‌معارف‌ دینی‌ را جزء ماورای‌ طبیعت‌ می‌دانست‌ لذا آنها را منزه‌ از احکام‌ ماده‌و حرکت‌ می‌یافت‌.

 

دهم‌: آشنایی‌کامل‌ استاد علامه‌ طباطبائی‌ (ره‌) با قرآن‌ نه‌ تنها موجب‌ شد که‌ آیات‌ و کلمات‌قرآن‌ مجید را با ارجاع‌ به‌ یکدیگر حل‌ کند بلکه‌ در

تفسیر حروف‌ مقطعه‌ نیز همین‌سیره‌ حسنه‌ را اعمال‌ می‌فرمود.

 

8

 

 

روش‌ تسلسل‌طبیعی‌

 

این‌ روش‌ که‌شباهت‌ فراوانی‌ با روش‌ خدامحوری‌ دارد تفسیر موضوعی‌ براساس‌ تسلسل‌ طبیعی‌ بین‌آیات‌ و موضوعات‌ است‌.

 

دراین‌ شیوه‌،مقتضای‌ طبیعت‌ بحث‌ از جهت‌ تسلسل‌ حوادثی‌ که‌ به‌ وقوع‌ پیوسته‌ و در کمال‌موضوع‌ تأثیر دارد، رعایت‌ می‌گردد.بنابراین‌

قرآن‌ کریم‌ براساس‌ یک‌ حرکت‌ طبیعی‌منطقی‌ و یا تسلسل‌ تاریخی‌ آفرینش‌ مباحث‌ خود را مطرح‌ کرده‌ است‌. این‌ روش‌همچون‌ روش‌ خدامحوری‌

سخن‌ از ترتیب‌ نظم‌ اعتقادی‌ یا تسلسل‌ منطقی‌ و طبیعی‌ برای‌ تفسیر موضوعی‌ پیشنهاد می‌کند ونیز کار خود را همین‌ اساس‌ شروع‌

کرده‌ است‌. و همچنین‌ دراین‌ روش‌ اجتهاد را برشیوه‌ تنظیم‌ و ترتیب‌ دخالت‌ داده‌ و نگرشی‌ را بر تقدیم‌ و تأخیر بحثها حاکم‌ساخته‌ است‌.

 

لازم‌ به‌ یادآوری‌ است‌ که‌ مبتکر این‌ روش‌سید محمد باقر ابطحی‌ صاحب‌ تفسیر المدخل‌ الی‌ تفسیر القرآن‌ الکریم‌ می‌باشد.

 

9

 

 

شیوه‌ موضوع‌ مداری‌

 

در این‌ روش‌بیش‌ از هر چیز به‌ گردآوری‌ تمام‌ آیاتی‌ که‌ درباره‌ یک‌ موضوع‌ مورد تفسیر درسراسر قرآن‌ وارد شده‌ است‌ بپردازیم‌ و بدون‌

پیش‌ داوریهای‌ قبلی‌ این‌ آیات‌ رادر کنار هم‌ چیده‌، یک‌یک‌ تفسیر کنیم‌ و سپس‌ در یک‌ جمع‌ بندی‌ رابطه‌ آنها رابا یکدیگر در نظر

گرفته‌ و از مجموع‌ آنها به‌ یک‌ ترسیم‌ کلی‌ دست‌ یابیم‌.

 

در این‌ روش‌محور خاصی‌ یا ترتیب‌ منطقی‌ که‌ از قرآن‌ مطرح‌ می‌شود نیست‌ بلکه‌ تمام‌موضوعاتی‌ که‌ در قرآن‌ مطرح‌ شده‌ با توجه‌ به‌ آیات‌

گوناگونی‌ که‌ وجود دارد،جمع‌ بندی‌ شده‌ است‌. و موضوع‌ آغازین‌ این‌ گونه‌ تفاسیر شناخت‌ یا هدایت‌موضوعات‌ دیگر است‌.

 

لازم‌ به‌ ذکراست‌ از مفسرانی‌ که‌ این‌ شیوه‌ را انتخاب‌ کرده‌اند می‌توان‌ به‌ استاد جوادی‌آملی‌ در تفسیر موضوعی‌ قرآن‌ مجید و استاد مکارم‌

شیرازی‌ در تفسیر نمونه‌ موضوعی‌پیام‌ قرآن‌ و همچنین‌ استاد جعفر سبحانی‌ در تفسیر معالم‌ القرآنیه‌ نام‌ برد.

 

10

 

 

شیوه‌ توحیدی‌

 

در این‌ روش‌بررسی‌ به‌ صورت‌ آیه‌ به‌ آیه‌ صورت‌ نمی‌گیرد بلکه‌ بررسی‌ روی‌ یک‌ موضوع‌ از موضوعات‌زندگی‌، از مسائل‌ اعتقادی‌، اجتماعی‌

و جهانی‌ که‌ قرآن‌ متعرض‌ آن‌ شده‌ است‌متمرکز می‌سازد و درباره‌ آن‌ موضوع‌ نظر قرآن‌ را جویا شود. مثل‌ عقیده‌ به‌توحید، سنتهای‌ تاریخ‌، بت‌

پرستی‌ و....

 

همچنین‌ در این‌شیوه‌ که‌ به‌ روش‌ پرسش‌ و پاسخ‌ است‌ مفسر می‌پرسد و قرآن‌ پاسخ‌ می‌دهد مفسرتلاش‌ می‌کند که‌ درباه‌ موضوعات‌ مختلف‌ با

توجه‌ به‌ بررسیهای‌ انجام‌ شده‌ خودمی‌کوشد که‌ نظر قرآن‌ را درباره‌ موضوع‌ مورد بحث‌ بدست‌ آورد و با مقایسه‌ متن‌قرآن‌ با فرا گرفته‌ هایش‌

از افکار و بینش‌ هایی‌ که‌ بهم‌ رسانده‌، نظر قرآن‌ رابفهمد. این‌ روش‌ به‌ یک‌ کار محاوره‌ و گفتگو با قرآن‌ و گرفتن‌ از پاسخ‌ قرآن‌معروف‌

است‌.

 

یکی‌ ازویژگیهای‌ این‌ روش‌ گستردگی‌ موضوعات‌ است‌ که‌ با توجه‌ به‌ نیازی‌های‌ بشری‌تنظیم‌ می‌گردد.

 

با توجه‌ به‌این‌ مطالب‌ همچنانکه‌ موضوعات‌ مورد نیاز انسان‌ها در حال‌ افزایش‌ است‌.این‌ نوع‌تفسیر گسترده‌تر و میدانش‌ بارزتر و

پربارتر می‌شود.

 

در پایان‌ باتوجه‌ به‌ نکات‌ و مطالب‌ گفته‌ شده‌ لازم‌ و ضروری‌ است‌ که‌ کلیه‌ روشهای‌موضوعی‌ (تفسیر با محورالله‌ - تفسیر قرآن‌ به‌

قرآن‌ - روش‌ تسلسل‌ طبیعی‌ - روش‌موضوع‌ مداری‌ و روش‌ توحیدی‌) باید توسط‌ اندیشمندان‌، عالمان‌ و قرآن‌ پژوهان‌باتوجه‌ به‌ همه‌ شرایط‌

بخصوص‌ شرایط‌ زندگی‌ فعلی‌ مورد بحث‌ و نقد و بررسی‌قرار گیرد تا تمامی‌ حسن‌ و زیانش‌ مشخص‌ شود چون‌ درسایه‌ همین‌ گفتگو

حقیقت‌روشن‌، و راه‌ آسان‌ می‌شود.و امید اینکه‌ تفاسیر موضوعی‌ با موضوع‌ روز هرچه‌بیشتر و بیشتر شود. ان‌ شاءالله‌.

 

11

 

 

منابع‌ ومأخذ:

 

 

1 - پیام‌ قرآن‌،آیت‌ الله‌ مکارم‌ شیرازی‌

 

2 - مجموعه‌معارف‌ قرآن‌، آیت‌ الله‌ مصباح‌ یزدی‌

 

3 - تفسیرموضوعی‌، سنتهای‌ تاریخ‌ در قرآن‌، شهید محمد باقرصدر

 

4 - المدخل‌ الی‌تفسیر القرآن‌ الکریم‌، سید محمد باقر ابطحی‌

 

5 - نگاهی‌ به‌تفاسیر موضوعی‌، سید محمد ایازی‌

 

 

 

1. سوره‌ شمس‌، آیه ‌ 8.

2. سوره‌ آل‌عمران،‌ آیه ‌ 175.

3. کافی‌، ج ‌1، ص ‌ 415.

4. بحار، ج ‌89، ص ‌ 90.

5. سوره‌ شوری‌، آیه ‌ 11.

 

12

 

هفته نامه گلستان قرآن سال چهارم شماره پیاپی 147 دوره جدید شماره 103 دوشنبه 17 دی ماه1380

نظر شما