موضوع : پژوهش | مقاله

بهترین معرف قرآن خود قرآن است

فهرست عناوین

فهرست عناوین

محمد جواد حجتی کرمانی0
هفته نامه گلستان قرآن سال چهارم شماره پیاپی116 دوره جدید شماره 722

محمد جواد حجتی کرمانی

 

بهترین معرف قرآن، خود قرآن است و هر کسی قبل از مراجعه به هر کتابی برای فهم قرآن پسندیده است و ضروری ،‌که به خود قرآن رجوع کند ،‌چرا که قرآن هر موضوعی را بهتر می فهمد ( یعنی بهترین مقصود و معنی را درباره هر مضمون و موضوعی دارد) و هم بهتر از هر مفسر و تفسیری می‌تواند ، آ" موضوع را به اشخاص بفهماند. بنابراین برای آن که هر منظوری و مفهومی ،‌از جمله فهم درباره قرآن را بفهمیم ، بهترین مرجع قرآن است ، همچنان که سایر مبحث قرآنی را نیز می‌توان با تامل در قرآن فهم کرد و دریافت

 

پس از فهم قرآن ما می‌توانیم دریابیم که قرآن حلقه اتصالی میان خالق و مخلوق است البته برخی قرآن را ازلی و ابدی می دانستند و می گفتندکه قرآن کلام خداوند است و نمی‌توان برای کلام خداوند ( که خود ازلی است) ، شانی حادث و عرضی در نظر گرفت. از سویی ،‌گروهی دیگر قرآن را مخلوق می‌دانستند و بیشتر به ظاهر آن و پیکره و لفظ آن توجه داشتند و فرصت زمانی 23 سال را که قرآن به پیامبر نازل شد ، مثال می آوردند.

 

برای آن که بحث ما اندکی بازتر و از ابهام آن کاسته شود اجازه دهید از مبحث « اصالت وجود » در فلسفه سخن بگوییم

 

در میان فلاسفه ملاصدرا و سپس ملا هادی سبزواری و علامه طباطبایی و امام خمینی ( ره) به اصالت وجود اعتقاد دارند و معتقدند که « وجود یک حقیقت بیشتر ندارد » هستی یک واقعیت ابدی و ازلی است و حقیقت هستی یکی است که در قالب های متفاوت ظاهر می‌شود ،‌ماه ،‌انسان ، موجودات مجرد و غیر مجرد و... همگی مظاهر بیرونی وجود مطلق هستند و از خودشان چیزی ندارند تمامی اینها یک حقیقت ،‌بیش نیستند ، با توجه به اینکه این حقیقت در وجود انسان بروز و ظهور بیشتری داشته است. بنابراین از دیدگاه این گروه درجه پایین تر قرآن در حیوان ، درجه متوسط آن درجهاد و درجه عالی آن در روحانیات ( فرشتگان) ظاهر شده است ، اما تمامی اینها مظاهر و تجلی وجود هستند و وجود محض هم تجلی یا سایه فیض بلاانقطاع الهی است. در نظر بگیرید خورشید را که واقعیتی است ، اما هنگامی که پرتو می‌تاباند ، بر هر نقطه ای که آن پرتو فرو می افتد ، مکان یا نقطه به اندازه حجم و استعدادش از پرتو خورشید بهره می‌گیرد.

 

مثال دیگر دریاست که به قول شاعر

 

جنبشی کرد بحر ملزم عشق صد هزاران حباب پیدا شد.

 

یک موج عظیم در اقیانوس ، میلیاردها حباب ایجاد می‌کند ، این حباب ها همان آب هستند ،‌اما هر کدام شکلی دارند...

 

دریای وجود نیز همانند دریای طبیعی موج می‌زند و هر موجودی ( انسان ،‌حیوان و...) به اندازه استعداد و توانایی های خودش از این وجود استفاده می‌کند.

 

این مثال ها را از این بابت عرض کردم تا روشن شود که اگر ما درباره قرآن سخن می‌گویم ( به فرض می‌گوییم در زمان و مکان خاصی نازل شده است) به این معنا نیست که بخواهیم شان ابدی و ازلی این کتاب آسمانی را فرو بکاهیم و آن را به فلان کتاب و نظریه تشبیه کنیم ،‌اما چون گفتیم وجود یکی است و پدیده های عالم از وجود منشعب می‌شوند و لباس هستی بر تن می‌کنند ، بنابراین قرآن هم پدیده ای بسیار بالا و والاست که در زمان پیامبر اکرم (ص) نازل شده و در آن زمان لباس هستی بر تن کرده است. برای آنکه مطلب برای شما اندکی روشن تر شود مثالی دیگرعرض می‌کنم. در نظر بگیرید دانشمندی همانند گالیله را که بر خلاف تمامی دانشمندان هیات و نجوم گذشته نقشه ای تازه از جهان ترسیم می‌کند و آن این که « زمین در حال گردش است » حتی وقتی که گالیله را محکوم می‌کنند و توبه نامه می‌نویسد ، در پایان دادگاه پا برزمین می‌کوبد و می گوید « ای زمین تو در حال گردش هستی » اگر چه این واقعیت را گالیله در کتاب خود می‌نویسد و یا ارشمیدس در مطالعات خود درمی‌یابد که وزن اجسام در آب تغییر می‌کند و... اما اینها درواقع بخشی از واقعیت یک پدیده را کشف می کنند ، اما این کشف به این معنا نیست که این واقعیت تا به آن روز موجود نبوده است ،‌درست است که فلان دانشمند در فلان تاریخ و در لابراتوار خود ، عنصری را کشف کرده ، اما این عنصر و موجودیت آن به اندازه جهان سابقه دارد. بر چنینی بنیادی آنچه که در قرآن آمده ، اگرچه در مدت 23 سال بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده است ، اما محتوای آن و پیام و حقایقی که در آن هست ،‌زمانی و مکانی نیست ،‌بلکه فرا زمانی و فرامکانی است ،‌همچنان که وقتی گالیله در کشور ایتالیا درمی‌یابد که زمین ثابت نیست و به دور خورشید می‌گردد ، به این معنا نیست که این اتفاق تنها در ایتالیا روی می‌دهد ، نه !‌بلکه تمامی دنیا می‌گردد ،‌ چرا که قانون جاذبه عمومی نه منحصر به زمان گالیله است و نه محدود به زمان پس از وی ، این قانون از ازل بوده و تا ابد خواهد بود. اینکه فردی و بشری و دانشمندی کانون را کشف کند به این معنا نیست که تنها در همان نقطه کاربرد دارد بله ! به زبان ایتالیایی یا فرانسه نوشته شده ، اما اگر دیگران بخواهد از رموز آن علم سر در بیاورند ،‌می‌باید خود را به آن زبان مسلط سازند ،‌چنان که این روزها ما می دانیم زبان علم امروزین ، زبان انگلیسی است و کلید تمامی علوم در زبان های انگلیسی و فرانسه وجود دارد و اگ رکسی بخواهد جامعه شناسی بخواند ،‌روان شناسی بداند و... باید بر زبان انگلیسی و فرانسه تسلط داشته باشد و کتاب ها و نظریه ها را به زبان اصل یبخواند. به همین دلیل است که بسیاری معتقدند ترجمه ها می‌توانند آنچنان که شایسته است ،‌مفاهیم را انتقال دهند و اگر کسی بخواهد فهمی دقیق و کامل از متنی به دست آورد ، بهتر است که به زبان اصلی مراجعه کند.

1

 

 

درباره قرآن نیز اگ رکسی بخواهد به رموز و پیچیدگی های آن آشنا شود باید به سمتی حرکت کند که زبان قرآن ( زبان عربی) و ظرافت های ان را بیاموزد. البته این برای کسی است که می خواهد به صورت تخصصی با قرآن آشنا شود ،‌و گرنه برای بهره گیری از علوم قرآنی یا آن نوری که در قرآن می‌تاباند و پیامی که در قرآن نهفته است ، کسانی که عربی نمی‌دانند نیز می‌توانند ،‌پرتوی از این نور ازلی و ابدی را دریافت کنند. همچنان که وقتی دانشمندی در آن سوی دنیا وسیله ای همانند هواپیما اختراع می‌کند ، مایی که در این وی دنیا نشسته ایم ،‌بدون حاجت به دانستن زبان از این امکانات و وسیله بهره می‌بریم ،‌کنار همین تلویزیونی می‌نشینیم و از برنامه های آن بهره می‌بریم که در آن سوی آب ها اختراع شده است و... بنابراین اگرچه قرآن به زبان عربی نوشته شده اما پیام و محتوایی که در آن منتشر شده است ،‌لامکانی و لا زمانی است معارف قرآن اگرچه در یک زمان خاصی جامعه اسلامی را به اوج قدرت و شکوه و علم رساند به نحوی که مهم ترین نظریات و اختراعات در علوم مختلفه را سبب شده اما این معارف منحصر به جامعه اسلامی نیست ، بلکه برای تمامی بشریت نوشته شده است. در قرآن آمده است که:‌قل انظروا ما فی السموات و الارض ( بگو ای پیامبر ، بنگرید که در آسمان ها و زمین چیست ؟‌این آیه پیامی همیشگی دارد و آن تدبر و تفکر در آیات و نشانه های الهی است و یا در سوره الرحمن که خداوند می‌گوید:‌یا معشر الجن و الانس ان استطعتم ان تنفذوا من اقطار السموات و الارض فانفذوا لا تنفذون الا بسلطن ] معنی:‌ای گروه جن و انس ! اگر می‌توانید از مرزهای آسمان ها و زمین بگذرید ،‌سپس بگذرید ، ولی هرگز نمی توانید مگر با نیرویی ( فوق العاده) [ اگر بخواهیم از عرایضم که اندکی پراکنده گویی هم شد ،‌نتیجه بگیریم باید بگویم که قرآن رامی‌توان از طرق مختلف فهمید و نکات و ظرایف آن را دریافت اما به نظر بنده بهترین راه دریافت قرآن درک عاشقانه آن است که تنها از طریق خود قرآن به دست می‌آید

 

1حجت الاسلام محمد جواد حجتی کرمانی چندی قبل تحت عنوان « تدبر در قرآن » در دانشگاه صنعتی شریف سخنانی ایراد کرد که طی آن به چگونگی تدبر و تفکر در قرآن پرداخت و با ذکر مثال هایی ملموس و عینی ، راه های مختلف تفکر در قرآن را بشمرد ، در پایان، نتیجه گیری کرد بهترین راه تدبر در قرآن و آموزه های آن استفاده از خود قرآن و تعمق در ظرایف و پیچیدگی های آن است. این سخنرانی با اندکی تلخیص به استحضارتان می‌رسد. با این توضیح که متن پرسش و پاسخ های این نشست نیز در هفته اینده از نظر شما خواهد گذشت.

 

2

 

 

هفته نامه گلستان قرآن سال چهارم شماره پیاپی116 دوره جدید شماره 72

نظر شما