شبکه های اجتماعی و جامعه مدنی گرجستان
روزنامه اعتماد، سهشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳، شماره ۵۷۷۳
کامران مشفق آرانی (پژوهشگر حوزه هوش مصنوعی)
در سال جاری چشم انداز سیاسی گرجستان دگرگونی های مهمی را در حال تجربه کردن است، حزب حاکم (رویای گرجستان) که قرابتی سنتی با روسیه دارد، تلاش دارد تا با القای سیاست هایی پیشگیرانه کشور را از نزدیک شدن به اتحادیه اروپا و به تبع آن ناتو بر حذر دارد، در مقابل جریان های اپوزیسیون در حال ابراز احساسات شدید طرفدار نزدیکی به اتحادیه اروپا و توسعه همه جانبه به سبک کشورهای غربی هستند که این حرکت منجر به رویارویی حزب حاکم با دیگر جریان ها در ابعادی گسترده شده است. در حال حاضر گرجستان همچنین شاهد افزایش مشارکت مدنی و سیاسی در میان جوانانی است که طبق آمارها عموما زیر سی و پنج سال سن دارند (اکثریت آنها متعلق به نسل های هزاره و زد هستند)، آنان تمایل دارند تا سیاست های دولتی را وادار به شفافیت کرده و در همین راستا دولت را مجبور به اتخاذ سیاست های ضد فساد کرده و از این طریق فرصت های توسعه اقتصادی را در کنار سیاست های محیط زیست محور در دستور کار دولت قرار دهند. در این میان شبکه های اجتماعی تاکنون نقشی اساسی در شکل دادن گفتمان سیاسی در گرجستان داشته و بر افکار عمومی و پویایی سیاسی جامعه تاثیر مستمری داشته اند، لذا با پدیدار شدن و ریشه دواندن این فرم جدید ارتباطات ماشین پروپاگاندای حکومت های توتالیتر و تمامیت خواه بسیار کمرنگ می شوند. باتوجه به این نکته که بیدزینا ایوانیشویلی تاجر ثروتمندی که پشت حزب حاکم رویای گرجستان قرار دارد از بازماندگان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است و با تمایلات روسوفیل سیاست های کلان حزب حاکم را تشدید می کند. پلتفرم هایی مانند فیس بوک، توییتر و اینستاگرام به طور گسترده برای مبارزات سیاسی، گردهمایی ها و انتشار اطلاعات مورد استفاده طیف های گوناگون قرار می گیرند. با این حال، بدیهی است که تاثیر این پلتفرم ها مانند یک چاقوی دو لبه است، زیرا الگوریتم های مورد استفاده در آنها اغلب محتوای تفرقه انگیز را به دلیل ماهیت ساختاری آنها تقویت می کنند و جوامع سیاست زده ای چون گرجستان را به سمت قطبی سازی سیاسی بیش از پیش سوق می دهد. در نظر داشته باشید که در چند ماه اخیر خیابان های تفلیس بارها و بارها دستخوش اعتراضات بوده و جامعه سیاسی و مدنی این کشور به شدت درگیر جدال دوقطبی غربگراها و روسوفیل هاست. اگر بخواهیم این پدیده را بیشتر توضیح دهیم باید به این نکته متمرکز شویم که الگوریتم های مورد استفاده شبکه های اجتماعی برای به حداکثر رساندن تعامل کاربر با تبلیغ محتوایی که واکنش هایی مبتنی بر ابراز احساسات شدید، مانند خشم، ترس و رفتارهای افراط گرایانه مانند نژادپرستی را برمی انگیزد، طراحی شده اند. این اصل طراحی می تواند منجر به تقویت محتوای سیاسی رادیکال و ایجاد شبکه ها و گروهایی شود که در آن کاربران عمدتا در معرض دیدگاه هایی قرار می گیرند که با باورهای قبلی آنها همسو و دیدگاه های آنان را تقویت می کند. بدون شک چنین محیط هایی می توانند شکاف های سیاسی را در جوامع عمیق تر کرده و قرار گرفتن در معرض دیدگاه های دیگر و حتی مخالف را کاهش دهند. اخیرا یک مطالعه که توسط نهادهای وابسته به اتحادیه اروپا انجام شده است، نشان می دهد که چگونه الگوریتم رتبه بندی محتوا در فیس بوک، قرار گرفتن کاربران در معرض رسانه های خبری را که دیدگاه هایی برخلاف دیدگاه خودشان ارایه می دهند، محدود می کند و با این قابلیت احتمال سوء گیری یکجانبه را در میان افراد افزایش می دهد. البته می دانیم این پدیده منحصر به شبکه اجتماعی فیس بوک نیست، پلتفرم های دیگری مانند ایکس (توییتر سابق) و تیک تاک نشان داده اند که الگوهای مشابهی را به کار می گیرند. به عنوان مثال، الگوریتم های موجود در تیک تاک می تواند به سرعت کاربران را با تغذیه محتوای مبتنی بر سلیقه آنان که بر اساس تعاملات و علایق شان به دست آورده، در جهت عقایدشان رادیکالیزه کرده و درست اینجاست که نقش قدرتمند الگوریتم ها در شکل دهی نگرش ها و رفتارهای سیاسی با قدرت خودنمایی می کنند. به رغم خطرات پولاریزه شدن جامعه، شبکه های اجتماعی ابزاری حیاتی برای بسیج سیاسی و فعالیت های مدنی در گرجستان محسوب می شوند. واقعیت این است که درنهایت این شبکه های اجتماعی هستند که در جامعه ای مانند گرجستان بستر را برای جنبش های اجتماعی رهایی بخش و در جهت دموکراتیزاسیون حاکمیت فراهم می کنند و سازماندهی و امکان ارتباطات سریع را برای فعالان ممکن می سازند. نمونه بارز آن هم می توان به جنبش شرم در این کشور اشاره کرد که از سال 2019 به صورت فراگیر بین طبقات مختلف منتقدان شکل گرفته، جنبش شرم توسط گروهی از جوانان تحصیلکرده (مسلط به علوم سایبری و رایانه) رهبری می شود که به طور اکید از شعارهای پوپولیستی خودداری می کنند، آنان سعی می کنند گفت وگوهای فکری درباره آینده گرجستان را در بستر اینترنت و شبکه های اجتماعی میان اقشار مختلف مردم با دیدگاه های گوناگون آغاز کنند.درنظر داشته باشید که در طول اعتراضات و مبارزات سیاسی، رسانه های اجتماعی می توانند صداهایی را تقویت کنند که در غیر این صورت ممکن است در چشم انداز پوشش رسانه های سنتی به حاشیه رانده شوند. برای مثال، فعالان جوان و گروه های اپوزیسیون در شهری مانند تفلیس اغلب از شبکه های اجتماعی برای سازماندهی تجمعات، اشتراک گذاری و به روزرسانی های آنی اخبار اعتراضات و هماهنگی تصمیمات اتخاذ شده استفاده می کنند که به طور قابل توجهی بر روند تحرکات سیاسی تاثیر می گذارد.باتوجه به تاثیر عمیق الگوریتم های رسانه های اجتماعی بر گفتمان سیاسی، تقاضای فزاینده ای برای شفافیت و مقررات در بین فعالان گرجستانی وجود دارد. در مقابل هم کارشناسان و پژوهشگران اروپایی استدلال می کنند که شرکت های رسانه های اجتماعی باید نحوه انتخاب و اولویت بندی محتوا را توسط الگوریتم های شان فاش کنند.
نظر شما