تاریخی بر سنگ برافراشتههای باخرز، جوزقان، سوران، استای، آبقه و شیزن
🔸 رجبعلی لباف خانیکی، باستانشناس و پژوهشگر میراثفرهنگی:
🔹 در صفحات شرقی خراسان از اواخر قرن سوم هجری و همزمان با خیزشهای استقلالطلبانه از سلطه خلفای عباسی، حیات فرهنگی جدیدی شکل گرفت که با رواج جهانبینی مبتنی بر عرفان و تصوف همراه بود. سنگافراشتههای شرق خراسان، نمونههایی از گورستانهای دره مرغزار باخرز هستند که تنوع و تأثیرپذیری از این شرایط را نشان میدهند.
🔹 این منطقه شامل هرات، باخرز، خواف و جام از ویژگیهای خاصی برخوردار است، زیرا آثار عارفان و صوفیان در این ولایتها، بیانگر افکار و اندیشههای بلند آنان است. این عارفان در زمان خود پرتوافکن بودند و تأثیرات فرهنگی و معنوی عمیقی در این مناطق برجای گذاشتند.
از جمله شخصیتهای برجسته این مناطق:
🔹 خواجه عبدالله انصاری (۴۸۱-۳۹۶ ه.ق)، صوفی بزرگ هرات که ۹ اثر عرفانی از خود به یادگار گذاشته است.
🔹 شیخ احمد جام (۵۳۶-۴۴۰ ه.ق)، معروف به «ژنده پیل»، عارف مشهور ولایت جام که تأثیرات فرهنگی و هنری زیادی بر منطقه گذاشته است.
🔹 سیف باخرزی (۶۵۹-۵۸۶ ه.ق)، شاعر و صوفی بزرگ که رسالاتی در باب «معنی عشق» به زبان فارسی نگاشته است.
🔹 امیر قوامالدین سنجانی (۸۲۰-۷۳۴ ه.ق)، اهل سنگان خواف و عارفی که دستش را وقف مسلمانان کرده بود.
🔹 ابوبکر تایبادی (متوفی ۷۹۱ ه.ق)، عارف و مرید شیخ احمد جام که تأثیرات عمیقی از استاد خود پذیرفته بود.
🔹 عبدالرحمن جامی (۸۹۸-۸۱۷ ه.ق)، ادیب و صوفی که در هرات زیست و شاگرد شیخ احمد جام بود.
🔹 شیخ احمد جام را میتوان محور و استوانهی اندیشهای فرض کرد که آثارش پویا و تأثیرگذار بود. او در کوههای نامق و بزد به عزلت پرداخت تا نور حق در قلبش زبانه کشد و پس از آن به معدآباد (تربت جام فعلی) رفت تا مشربش را به مردم ابلاغ کند.
🔹 در افسانههای محلی، روایتهای جذابی از مهاجرت و رویدادهای شیخ نقل شده است؛ از جمله این روایت که وقتی در چهل سالگی الهام شد تا مشربش را به مردم ابلاغ کند، سنگها بر سر راهش ایستادند و او را به ایستادن وامیداشتند و در نهایت او به معدآباد رسید در حالی که سنگها به دنبالش روان بودند.
نظر شما