کفتربازی یا گروبندی در قم (۱)
کفتربازی از دیرباز تا کنون بین قشر خاصی که اصطلاحا "عشقی" مینامیدند، رایج بوده و هنوز هم ادامه دارد. به نظر میرسد کفتربازی و پرورش آن عمری چند هزار ساله دارد و تقریبا نزد سایر ملل نیز رایج بوده و به دلیل مزاحمتهایی که داشته همیشه با ذهنیت منفی و ممنوعیت مواجهه بوده.
روشنترین سند برای ممنوعیت کفتربازی سیاحت نامه شارن، سیاح فرانسوی در روزگار صفویه است: "کفتربازی با وجود ممنوعیت رسمی یکی از تفریحات و مشغولیات عوام الناس در دهات و حتی شهرها به شمار می رود." (ج ۴، ص ۱۲۳)
این ممنوعیت تا هماکنون بر قوت خود باقی است. و گاه به گاه به دلیل شکایتهای در و همسایه، منجر به برخورد قانونی و جریمه و حتی سربریدن کفترها میشد. مثلا در قم قبل از انقلاب سرهنگ افاضلی و بعد از انقلاب سردار خداکرم، ضمن جلب و بازداشت کفتربازها، خود کفترهای بیگناه را سر میبریدند و میتوان گفت که صاحب حیوان با مشاهده کفترهای غرق به خون و بالبال زدنهایش، چه زجر و شکنجه کشندهای بر روحش آوار میشده.
اما عشق کفترباز از جنس دیگری است. کفترباز جز کبوترش چیزی برای دوست داشتن ندارد. بهانه زنده بودنش جز همین بغبغوهای مستانه، همین پشتک زدنهای تماشایی و پرکشیدن در هوای پاک و آزاد آسمان نیست. ته همه این عشقبازیها را باید در برنامه گروبندی کفتربازها دید و دریافت.
به نظر میرسد بزرگترین فستیوال کفتربازها، گروبندی باشد که در طول سال فقط یک بار آن هم در تیرماه برگزار میشود. هفته پیش (۷ تیرماه ۹۸) که به لطف آقای سیدصادق اشکوری، فرصت نابی برای حضور در جشنواره کفتربازان حرفهای قم پیش آمد، غنیمتی بود. ناگفته نماند راه یافتن به چنین برنامههایی همین جوری و الکی هم نیست.
حضور و شرکت در این جشنواره خود آداب و رسومی دارد که نانوشته است اما شرکت کنندگان ملزم به رعایت آن هستند و زیر پا گذاشتن آن مذموم و دور از صفات جوانمردی است. گروبندی معمولا بین دو یا چند مدعی همزمان و یا در یک روز معین برگزار میشود. (در یکی از روزهای تیرماه) علت انتخاب تیرماه گویا به علت طولانی بودن روز و نیز گرمای زیاد هوا است که قدرت و هنر طول پرواز کفتر را مشخص میکند. معمولا کفترباز در طول سال بهترین کفترهای زبده و شایسته خود را برای چنین روزی پرورش میدهد. و تربیت و تغذیه آن مستلزم هزینه بالا است. و اگر صاحب کفتر، سرمایهدار نباشد از عهده چنین کاری برنمیآید. مثلا در روز گروبندی یکی از کفتربازها به نام "داش محمد" از میان پانصد ششصد کبوتر سرحال خود، ۲۵۰ تای آن را که درجه یکتر بودند، برگزیده و بیست روز قبل از مسابقه، آنها را توسط "بومدار" خود بر اساس برنامهای منظم و دقیق آماده کرده بود. گفته میشد برای همین بیست روز آمادگی، جدا از مخارج تمامی فصول سال، بیش از هفت هشت میلیون هزینه کرده بود. مشخص است پرورش دادن کفتر به این وسعت و حساسیت کار هر جماعت عشقباز یا جوجه کفتربازی نیست. جالب آنکه در روزی که شاهد ماجرا بودیم یکی از کفتربازها که هفتاد هشتاد کفتر داشت، خود را پیش کفتربازهای حرفه ای ناچیز میشمرد و آشکارا میگفت: "ما که کفترباز نیستیم."
به هر حال برنامه بدون تعیین داورها و نوشتن متن قرارداد اجرا شدنی نیست. گویا تنها قانونی که نوشته میشود متن قرارداد است که نام شرکت کنندگان و تعداد کفترها و زمان و مکان شرط بندی قید میشود و سرآخر زمان مجموع پرواز تک تک کفترها را بر تعداد کفترها تقسیم میکنند و میانگین به دست آمده ساعت کلی پرواز محسوب میشود.
جایزه یا قیمت شرطبندی برای کفتربازها چندان مهم نیست. بیشتر اعتبار و آبروی آن ارزش دارد؛ چرا که هزینهای که برای تربیت و تغذیه کفترها میکنند خیلی بیشتر از آن چیزی است که به برنده میدهند. با این وجود بیشتر سر سکه شرط میبندند و غالبا از سر رندی از ذکر تعداد سکه خودداری میکنند و به جای آن "چند شاخ گل رز یا گل محمدی" میگویند.
محمدرضا رهبریان
نظر شما