ابن کثیر و قرائت او
فهرست عناوین
آدرس اینترنتی: http://www.whc.ir/forms/articleview.phpid274
منبع: منبع : صحیفه مبین ، دوره دوم ، شماره 1
عباس همامی
چکیده
ابن کثیر یک از قراء سبعه است که قرائت او در مکه رواج داشت. بزی یکی از راویان مشهور او بود و روش ویژهای را در قرائت خود اتخاذ کرده بود؛ از جمله: صله دادن به میم جمع و هاء ضمیر ، عدم اماله یا تقلیل ، افزدون هاء ساکن به آخر کلماتی مثل ” لم “ در هنگام وقف و جز آنها که در این مقاله به تفصیل آمده است.
کلید واژه : ابن کثیر ، بزی ، قرائات سبع
1
1) مقدمه
مقالهای را که پیش روی دارید ، بخشی از سلسله مقالات درباره قرّاء سبعه است. در این قسمت ، شرح حال ابن کثیر و راوی قرائت او بزی و نیز کلی روش کلی بزی در قرائت قرآن میآید.
2) شرح حال ابن کثیر
عبدالله بن کثیر داری مکی ( 45-120) در مکه به دنیا آمد و در عراق اقامت گزید؛ سپس به مکه بازگشته و در همانجا وفات کرده است. این قاری ایرانی الاصل را با وقار و دارای قامتی بلند و تنومند و با گفتاری فصیح و بلیغ وصف نمودهاند.
ابن کثیر از تابعینی است که گروهی از صحابه را درک و از آنها نقل کرده است. ابی عمرو بصری ـ که خود یکی از قاریان هفتگانه است ـ از او بهره جسته و وی را در زبان عربی از مجاهد داناتر میداند.
قرائت او را علاوه بر ابی عمرو بصری ، پیشوایانی چون خلیل بن احمد و شافعی نقل کردهاند. ابن کثیر تا هنگام مرگ پیشوای مورد پذیرش مردم مکه در قرائت بوده است. بخاری و مسلم در صحیحین از وی نقل حدیث نموده و گروهی او را به وثاقت ستودهاند. قرائت ابن کثیر توسط بزّی قنبل نقل شده ، ولی این دو راوی هیچیک مستقیماً از وی اخذ ننمودهاند[1] .
2
3) شرح حال بزّی
احمد بن محمد ، مولی بنی مخزوم ، ملقب به بزی و مکنی به ابوالحسن ( 170 – 240 تا 250 ق ) در مکه وفات نموده است. برخی وی را اصلاً از مردم همدان برشمردهاند که مؤذنی مسجد حرام و پیشوایی تعلیم قرائت را در مکه بر عهده داشته است.
بزّی را در قرائت با القابی چون استاذ ، محقق ، ضابط ، متقن ، وثقه ستودهاند؛ ولی گروهی حدیث او را ضعیف شمردهاند. وی در قرائت از احمد بن محمد معروف به قواس ، ابی الاخریط ، عبدالله بن زیاد بن عبدالله یسار مکی و ابوالقاسم عکرمه بن سلیمان بهره گرفته است[2].
3
4) روش کلی بزّی
در قرائت بزّی نکات ذیل به چشم میخورد:
1 ـ بجز میان سورههای انفار و براءة که همه قرّاء سبعه بدون بسمله خواندهاند ، در میان بقیه سور بسمله را ذکر میکند[3].
2 ـ مدّ منفصل را به قصر ( دو حرکت ) میخواند[4] .
3 ـ ” م “ جمع را چنانچه پیش از حرف متحرکی باشد ، مضموم میخواند و به آن واو صله میدهد؛ مانند ” علیهم غیر“ که ”علیهم غیر“ میخواند[5].
4- ” ه “ ضمیر را چنانچه پیش از حرف متحرکی باشد ، به ” و “ یا آ” ی “ صله میدهد؛ مانند ” و شروهو بثمن “ و ” فیه هدی “ که ” فیهی هدی “ میخواند.
شایان ذکر است علیرغم اینکه در ” عنه تلهی“ وی ” ت “ را مشدد میخواند و تشدید در این مورد حکم ساکن را دارد ، باز به
” ه “ صله میدهد؛ یعنی آنر ا ” عنهو تلهی “ میخواند[6].
5 ـ ” ث “ ساکن را در ” ذ “ ادغام نمیکند. تنها مورد آن ( یلهث ذلک ) میباشد[7].
6 ـ درمورد ” ارکب معنا “ و ” یعذب من “ هر دو وجه ادغام و اظهار از وی نقل شده است[8].
7- در هیچ موردی اماله کبری یا تقلیل بین بین ندارد[9].
8- در هنگام وقف بر کلماتی چون لِمَ ، بِمَ ، عَمَّ ، فِیمَ و مِمَّ که حرف جر بر سر ” مَا “ آمده و ” الف “ آن حذف شده است ، یک ”ه“ ساکن به آن اضافه میکند؛ یعنی می خواند: لِمَهْ ، بِمَهْ ، عَمَّهْ ، فیمَهْ و مِمَّهْ [10].
9- ” ت “ تأنیث را حتی اگر به شکل ” ة “ نوشته نشده باشد ، به هنگام وقف ” ه “ ساکن میخواند؛ مانند ” انّ رحمت الله “ که به هنگام وقف بر ” رحمت “ آن را ” رحمه “ میخواند.
البته از این قاعده موارد ذیل مستثنی است: اللات ، ذات ، لات و مرضات که به هنگام وقف به ” ت “ میخواند[11].
10 ـ ” ی “ ضمیر را چنانچه پیش از همزه مفتوح باشد ، مفتوح میخواند؛ مانند « إنی أعلم » که آن را « إنی أعلم » میخواند. از این قاعده ده مورد مستثنی است که عبارتند از : اجعل لی آیة [3/41 و 19/10] ، فی ضیفی ألیس [11/78] ، سبیلی أدعو [12/108]. من دونی اولیاء [18/102] ، یسرلی أمری [20/26] ، لیبلونیء أشکر [27/40] ، ” ی “ کلمه إنی [12/36] و نیز
” ی “ کلمه ” لی “ [12/80].
در مورد ” عندی أولم “ [28/78] هر دو وجه فتح یاء و اسکان آن روایت شده است[12].
11- ” ی “ ضمیر را چنانچه پیش از همزه مکسور باشد ، ساکن میخواند؛ مگر دو مورد: ابائی ابراهیم [12/38] و دعائی ألّا [71/6] [13].
12- ” ی “ ضمیر را چنانچه پیش از همزه وصل باشد ، مفتوح میخواند؛ مگر در ” یا لیتنی اتخذت “ [25/27] که ساکن خوانده است[15].
14- ” ی “ ضمیر را چنانچه پیش از سایر حروف باشد ، ساکن میخواند؛ مگر در پنج مورد: محیای [6/162] ، من ورائی [19/5] ، مالی [27/20] و [36/22] و أین شرکائی [41/47] [16].
4
15- ” ی “ حذف شده در رسمالخط را در مواردی تلفظ میکند؛ مانند ” یدع الداع إلی “ که ” یدع الداعی إلی “ میخواند. تفصیل این موارد را می توان در کتب قرائات مشاهده کرد[17] .
16- اگر دو همزه در یک کلمه کنار هم قرار گرفتند ، دومی را تسهیل میکند ، بدون اینکه میان دو همزه الفی داخل کند؛ مانن ءَأنتم ، أئنک و أؤنبئکم [18].
17- اگر دو همزه مفتوح در دو کلمه پشت سر هم قرار گرفتند ، همانند قالون اولی را حذف میکند؛ مانند : “ شاءَ أنشزه “ که ” شاأنشزه “ قرائت میکند[19].
18- اگر دو همزه در دو کلمه پشت سرهم قرار گرفتند و حرکت آنها یکی نبود ، همانند ورش و قالون دومی را تسهیل میکند ، مانند: و جاءَ إخوة ، جاءَ أمة ، السفهاءُ ألا ، یشاءُ إلی و من الماء أو[21].
5
منابع
1)ر. ک : معجم القرائات 1/79 ، البیان 128 ، سراج القاری 12 ، معجم القرائات 1/88 ، التمهید 2/200 ، الوافی 17 ، التمهید 2/187 ، ابوعبدالله زنجانی ، تاریخ القرآن 59 ، التیسیر 4 ، الاعلام 4/115 ،سراج القاری 12 ، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم 316 و النشر 1/121.
2)ر. ک: الاعلام 1/204 ، التیسیر 5 ، البیان 128 ، سراج القاری 12 ، معجم القرائات 1/88 ، التمهید 2/200 ، الواقی 17 ، النشر 1/121 و ابوعبدالله زنجانی ، پیشین.
3)ر. ک: التیسیر 17 و 18 ، النشر 1/259 – 271 ، الوافی 45 و 46 و سراج القاری 37 -40.
4)ر. ک: التیسیر 30 ، النشر 1/ 313 -316 ، الوافی 74 و سراج القاری 37 -40.
5)ر. ک: التیسر 19 ، النشر 1/ 273 ، الوافی 51 و سراج القاری 42.
6)ر. ک: التیسیر 29 و 30 ، النشر 1/ 305، الوافی 68 و سراج القاری 62.
7)ر. ک : التیسر 45 ، النشر 2 /10 -12 ، الوافی 137 و سراج القاری127.
8)ر. ک: التیسیر 45 ، النشر 2/10 – 12 ، الوافی 137 و سراج القاری 127.
9)ر. ک: التیسیر 46 53 ، النشر 2 / مبحث امالة ، الوافی 139 -157 و سراج القاری 130 – 146.
10)ر. ک: التیسیر 61 و 62 ، النشر 2/134 – 135 ، الوافی 183 و سراج القاری 165.
11)ر. ک: التیسیر ص 60 ، النشر 2/129 – 133 ، الوافی 180 و 181 و سراج القاری 163.
12)تا 17 ) ر. ک: التیسیر 63 -71 ، النشر 2 /161 – 194، الوافی 183-198 و سراج القاری 165 -187.
18)تا 21) ر. ک: التیسیر 31-34 ، النشر 1/362-390 ، الوافی 84 – 98 و سراج القاری 77- 92.
نظر شما