چالش های تکنولوژی ناشی از علم مدرن از دیدگاه دکتر نصر
تمام دغدغه دکتر نصر درباره تکنولوژی منبعث از علم مدرن، عدم بی طرف بودن آن است. منظور آنکه در دیدگاه ایشان تکنولوژی جدید چون برخاسته از علم مدرن می باشد و علم مدرن نیز خالی از نظام ارزشی نیست، لذا ساده انگارانه است که این تکنولوژی را بی طرف بنامیم. نصر در پایان سخنانش در کتاب «اسلام، علم، مسلمانان و تکنولوژی» می گوید: «من تمام اینها را گفتم تا زمینه را برای فهم ماهیت تکنولوژی برای مسلمانان آماده کنم. ما نمی توانیم ساده لوح باشیم و گمان کنیم تکنولوژی کاملا بی طرف است.» لذا از زاویه نصر برای حل کردن معضل جوامع اسلامی با تکنولوژی، اولین مطلبی که باید جا بیفتد این است که تکنولوژی حاصل از علم مدرن «خنثی و بی طرف» نیست.
شاید در ذهن برخی از افراد این گونه جا افتاده باشد که تکنولوژی خود بی طرف است، اما مهم آن است که چه کسی این تکنولوژی را و در راستای چه هدفی به کار می گیرد. لذا اگر یک انسان سالم تکنولوژی را در اختیار بگیرد، دیگر مشکلی از بابت ساخت اتم پیش نخواهد آمد. اما دکتر نصر با این گزاره نیز مخالف است و معتقد است حتی استفاده صلح آمیز از تکنولوژی مدرن نیز خالی از اشکال نیست؛ زیرا به طور مثال رانندگی با خودروی شخصی نیز موجب آلودگی هوا و طبیعتا لطمه به طبیعت می شود. آلودگی هوا به تدریج موجب گرم شدن کره زمین می گردد. پس به این نتیجه می رسیم که مسئله صرفا استفاده خوب یا بد از تکنولوژی نیست، بلکه مسائل دیگری نیز دخیل هستند. نصر در گفت و گو با اقبال می گوید: «تکنولوژی با خود فرهنگ تکنولوژیکی می آورد که مخالف نفس آدمی به عنوان موجود فناپذیر و مخالف بافت تمام جوامع سنتی است که بر روابط معنوی بین انسان و اشیایی که می سازد مبتنی است. این اشیا بر هنری مبتنی هستند که خلاق است و خلاقیت خدا را به عنوان صنعتگر اعلی منعکس می کند. خداوند در قرآن الصانع نامیده می شود. او آفریننده (: الخالق)، صورتگر (: المصور) و صنعتگر اعلی است و او به قدرت خلاقیت داده که ما آن را در وجودمان بازتاب می دهیم؛ چون ما خلیفه و جانشین او بر روی زمین هستیم».
نصر درباره سرگرمی چنین می گوید که آن چیزی که امروزه تحت عنوان تفریح و سرگرمی می نامیم، چیزی است که از دل جامعه ناشی از تکنولوژی مدرن درآمده است. علت اینکه می بینیم سرگرمی ها بخش جدی ای از زندگی انسان مدرن را تشکیل داده است نیز این می باشد که کار با تکنولوژی های مدرن ملال آور شده و زندگی را خالی از حس تقدس کرده است و درواقع این تفریحات می خواهد جای دین را برای آنها بگیرد.
لذا ایشان ازآنجاکه اعتقاد دارند اصل علم مدرن مبتنی بر فراموشی وجه معنوی موجود در طبیعت است، حتی در رابطه با کسب اقتدار نظامی و دفاعی نیز اگرچه آن را از لحاظ سیاسی یک مصلح می داند، اما معتقد است نباید بر روی دستاوردهای آن اسم علم اسلامی گذاشت: «شاید بتوان گفت این فکر که می توان آن قدرت را به دست آورد و چنان معاوضه ای را با شیطان انجام نداد، برای مسلمانان خیال پردازی باشد. من باور ندارم که چنین اتفاقی رخ خواهد داد. به طور مثال برای کسب قدرت فوق العاده به وسیله بمب های هسته ای در تقابل بمب های هسته ای غربی، موشک های هدایت شونده لیزری در تقابل موشک های هدایت شونده لیرزی غرب، ممکن است از لحاظ سیاسی به مصلحت باشد، ولی اینکه در عین حال بگوییم این موشک لیزری اسلامی است، یک فرض نادرست است و ادعایی بر خلاف حقیقت اسلام است. علت این است که کل این اقدامات علم مدرن بر اساس به فراموشی سپردن وجه معنوی موجود در طبیعت است؛ یعنی قطع دستان خدا از آفرینش».
گوشزد دیگر نصر در رابطه با نسبت دین و تکنولوژی مدرن آن است که ما مسلمانان هرگز نبایستی به این مسئله فکر کنیم که این مشکلاتی که ناشی از علم مدرن برای غرب پیش آمده است به خاطر ضعف در دین مسیحیت است و چون دین ما اسلام است، پس نتایج منفی اخلاقی که از نتیجه کاربردهای علم مدرن در غرب است، برای ما پیش نخواهد آمد. این نتیجه با توجه به نظام ارزشی علم مدرن، نتیجه گیری کاملا غلطی است.
مقایسه نسبت هنر و تکنولوژی در علم سنتی و مدرن
در تمدن اسلامی مرزی بین هنر و تکنولوژی نیست و یا میان هنر ذاتی و هنر عالی وجود ندارد. این مسئله درباره به اصطلاح هنرهای زیبا و هنرهای صنعتی نیز هست. اصطلاحاتی از قبیل هنرهای زیبا به وجود آمده توسط تمدن جدید غربی است و در علم اسلامی چیزی به نام هنرهای زیبا معنایی ندارد؛ چون اساسا تفاوتی میان هنر و تکنولوژی وجود ندارد. فلسفه به وجود آمدن اصطلاح هنرهای زیبا یا همان چیزی که امروزه در عربی و فارسی با عناوین الصنایع المستظرفه و هنرهای زیبا از آن یاد می شود آن است که هنر پس از انقلاب صنعتی از زندگی عادی بشر گرفته شده است و جای خود را به محصولات ماشینی داده است. در حالی که جامعه سنتی همه چیز را در ارتباط با خدا تعریف می نمود، از سرودن اشعار صوفیانه تا ساختن یک شانه ساده. اما تکنولوژی مدرن رابطه زندگی بشر با خدا را نابود کرده و باعث شده کسی که از خودروی خویش استفاده می کند خواه مسجد رود و خواه میخانه، در هر دو صورت ضرری به طبیعت رسانده است، و این انقطاع از اصل اعلی خلاقیت الهی است.
چنان که گفته شد، تکنولوژی مدرن همه هنر انسانی را به ماشین منتقل نموده است که این انتقال نیز با کامپیوترها سرعت بیشتری به خود گرفته است. نصر تجلی این انتقال نامبارک را در دانشجویان فعلی می بیند که حتی هجی کردن کلمات را نیز به کامپیوتر سپرده اند؛ لذا از تلفظ دقیق کلمات نیز ناتوان اند یا در محاسبه ساده ترین معادلات ریاضی نیز بازمانده اند؛ چون همه و همه این محاسبات را به کامپیوتر سپرده اند. در حقیقت از دیدگاه دکتر نصر همان گونه که با به وجود آمدن ماشین، اعضای بدن هنرمندان و پیشه وران از هنر خالی گردید، با ورود کامپیوتر نیز ذهن بشر از خلاقیت خالی گردید.
در جستجوی جایگزین برای تکنولوژی مدرن
از آنچه گفته شد نتیجه گیری می شود که تکنولوژی مدرن با تکنولوژی های قرون پیش که در هر عصر متجلی می گشتند کاملا متفاوت است؛ زیرا هیچ گاه چرخ چاه ایرانی و یا تکنولوژی های قرون وسطی رابطه میان بشریت و خداوند را بر هم نمی زند، اما تکنولوژی مدرن این رابطه را بر هم زده است و باعث گردیده است تا هم این رابطه مخدوش گردد و هم خلاقیت و روحیات معنوی در انسان ها از بین برود. اگر چه این مطلب به آن معنا نیست که خلاقیت و روح معنوی به طور کامل از بین رفته است چه آنکه هنوز مفهومی به نام خلاقیت بر بخشی از مهندسین که در کارهایی از جنس طراحی و معماری مشغول هستند صادق است، اما برای دیگر افراد خلاقیت قرون گذشته از بین رفته است و طبیعتا خستگی بشر از فعالیت روزانه اش نیز ناشی از همین طلب است؛ لذا بشر برای تخلیه روحی خویش نیاز به تعطیلات دارد حال آنکه در قرون پیش چنین چیزی معنا نداشت و یا شروع هفته آینده برای کارکنان همچون کابوس نبود تا گزاره هایی همچون «از شنبه ها متنفرم» و یا «شکر خدا امروز جمعه است» باب شود.
لذا با توجه به نتایج این تکنولوژی برای بشریت، بایستی در پی جایگزینی برای آن بود. دکتر نصر معتقد است که بایستی تا می توان از تکنولوژی هایی استفاده کرد که حداقل خطر را برای محیط زیست داشته باشند. هرچند هرچند که همین تکنولوژی های کم خطرتر نسبت به گذشته نیز باز تاثیرات منفی خود بر نفس انسان ها و محیط زیست را خواهد گذاشت. بدیهی است که هرچه تعداد این تکنولوژی ها بیشتر گردد، ضرر بیشتری را بر ما تحمیل خواهند کرد.
نصر به عنوان یک مثال برای حفظ دستاوردهای سنت خودمان و جایگزین نمودن چیزهایی که با تکنولوژی مدرن قابل رقابت است، فرش را مثال می زند و استفاده از فرش ماشینی را به دلایلی نظیر کم شدن فرش باف ها و یا بیشتر شدن نیاز مردم به فرش بیهوده می داند؛ زیرا اگرچه قبل از انقلاب، ایران 35 میلیون جمعیت داشت و اکنون این جمعیت به 70 میلیون رسیده است و نیاز بیشتر شده است، اما طبیعتا تعداد فرش بافان روستایی و شهرستان های کوچک نیز متناسب با همین نرخ دو برابر شده است، پس می توان نیازها را پوشش داد.
دکتر نصر خود به این مسئله اشراف دارد که ورود به این بحث و سخن از تکنولوژی های جایگزین گفتن باعث اعتراض های وسیع اجتماعی به او خواهد شد و احتمالا عده ای او را مخالف ثروت و یا مبارزه با فقر خواهند خواند، اما او معتقد است که به هیچ وجه مخالف ثروت یا از بین رفتن فقر نیست، بلکه اتفاقا این مسئله را دستاورد جامعه های مدرن و صنعتی می داند که اختلاف بین فقیر و غنی را چند برابر کرده است؛ مثلا در امریکا تفاوت فقیر و غنی این قدر زیاد است که رئیس یک شرکت سالانه بیش از ده میلیون دلار و سرایدار همان شرکت ده هزار دلار درآمد دارد. این اختلاف بسیار بدتر از اختلاف بین ماهاراجه ها و رعایایشان در دوران حکومت بریتانیا در هند است.
نتیجه گیری:
به نظر می آید دانشمندان و اندیشمندان اسلامی بایستی به صورت ساده انگارانه با علم مدرن و تکنولوژی ناشی از آن مواجه نشوند و آن را به صورت یک موجی ببینند که اگر به درستی و آگاهانه مقابل آن نایستند، می تواند تمام داشته ها و ارزش های آنان را درنوردد و چیزی برای ایشان باقی نگذارد. متاسفانه به تعبیر دکتر نصر آنچه که امروز دیده می شود آن است که حتی بعضی از اندیشمندان مسلمان نیز با این موج همراهی می کنند و به درستی در مقابل توفان نظام ارزشی علم مدرن نمی ایستند. شاید علت آن باشد که بشر فعلی از راحتی و فراغ بال ناشی از تکنولوژی مدرن خشنود باشد، اما جدایی انسان از اصل خویش و غفلت از ماوراءالطبیعه و قدرت لایزال الهی او را در دالانی فرو خواهد برد که انتهای آن مشخص نیست و قهرا او دچار سردرگمی و بی هدفی خواهد گردید.
لذا برای آنکه بیش از این جهان ما از لطمه های علم مدرن آسیب نبیند، بایستی به تعبیر دکتر نصر ابتدا به فهم عمیق علم مدرن روی آوریم و سپس به اثبات توانمندی داشته های دینی خودمان که در علم سنتی که امور مقدس محور آن بود، بپردازیم و سپس ابزارهایی بسازیم که برآمده از داشته های دینی مان می باشد.
پی نوشت ها:
1 . نصر، اسلام، علم، مسلمانان و تکنولوژی، گفت و گو با مظفر اقبال، ترجمه حسین کرمی، تهران: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1391، ص 90.
2 . همان، ص 72.
3. همان، ص 89.
4 . همان، 70.
5. Beautiful arts or fine arts.
6 . همان، ص 83.
7 . همان، صص 87 ـ 90.
8 . همان، ص 92.
9 . همان، ص 99.
منبع: گاهنامه ویژه نامه درنگ
نویسنده : رشید قانعی
نظر شما